هفتادوهفتمین عصرانه ادبی فارس پاسداشت عباس باقری با حضور شعرا و علاقه‌مندان به شعر فارسی در این خبرگزاری برگزار شد.

 
* شاعر اعتراض را  نباید تنها گذاشت
مجید سعدآبادی در این مراسم با اشاره به شعر سپید گفت: برای من سؤال است که چرا باید در شعر سپید به کسانی دلخوش کنیم که چندان توانایی ندارند در حالی که معتقدم عباس باقری یک شاعر بومی است که در زبان و فرم در شعر سپید یک الگوی مناسب است. او در شعر سپید با زبان اعتراض شعر سروده و این نوع شعر اگر از سوی شاعران روشنفکر که مخاطبان زیادی دارند سروده شود، مخاطب خود را از دست می‌دهند در حالی که اگر شاعری با این بیان اعتراض خود را اعلام کند باید به او تبریک گفت.
 
 
وی افزود: در جامعه ما برخی شاعران را حذف می‌کنند و نمی‌دانم این چه رفتاری است که با آنان می‌شود. شاعری که این چنین اهل اعتراض است را نباید تنها گذاشت و باید کنار او بود زیرا اگر تنها باشند، مورد هجوم قرار می‌گیرند. شعرهای سپیدی که این روزها می‌بینیم کوتاه شده‌اند و نمی‌دانم علت آن چیست شاید به خاطر تنبلی شاعر و مخاطب یا ناشی از موج‌های زودگذر ادبی است اما اشعار عباس باقری بلند است و این کار بزرگی است.
 
 

* ترجمه، شعر سپید ما را خنثی کرده است

این شاعر گفت: شعر کوتاه تنها لحظاتی را به ما ارائه می‌دهد در صورتی که باید شعر بلند را تجربه کرد و این توصیه را به شاعران جوان‌تر می‌کنم که به شعر بلند هم توجه کنند. بسیاری از شاعران سپیدسرا در تغییر بندهایشان در شعر سکته مشاهده می‌شود اما در اشعار استاد باقری چنین سکته‌ای دیده نمی‌شود و موسیقی در شعرش وجود دارد.
 
 

او در ادامه گفت:‌ به خاطر ترجمه شعر سپید به فارسی این‌گونه شعری ما ضربه خورده است و به شعر خنثی تبدیل شده در حالی که شاید معنا همان معنا باشد ولی المان شعر سپید فارسی در شعر دیده نمی‌شود، اما زبان شعر عباس باقری همان زبان شعر سپید است. 

* توهمات روان‌پریشانه را به عنوان شعر ارائه می‌کنند
 
 
رضا اسماعیلی در بخش دیگری از این عصرانه ادبی گفت: شاعران دهه 60 با توجه به اینکه شعر انقلاب مدیون آنها است و باروری و رویش شعر انقلاب مرهون این شاعران است، اما بنا به دلایلی چهره‌های دهه 60 مورد غفلت واقع شده‌اند و آنهایی که از این جمع مطرح شده‌اند هم بعد از مرگشان بوده است.
 
 
وی افزود: در این فضای آشفته که هر کسی از راه می‌رسد ادعای شاعری می‌کند و برخی توهمات روان پریشانه خود را به عنوان شعر عرضه می‌کنند و فضای شعر دچار یک آنارشی شده است که در این فضا کسی به شاعران توجه نمی‌کند حتی خود شاعران نیز اهل توصیه کردن آثار خوب نیستند که در این بین کم‌کاری نهادهای متولی نیز بی‌تأثیر نیست.
 
 

* فهم اشعار باقری برای مخاطب دشوار نیست

این شاعر و منتقد ادبی گفت: بسامد دغدغه‌های انسانی در شعر آقای باقری بالاست و این نکته در مرور اشعار او به چشم می‌آید و شاعر از اتفاقاتی که‌گریبان انسان را گرفته، ابراز نگرانی می‌کند. طبیعت‌گرایی بومی از دیگر ویژگی‌های شعر باقری است همچنین ساده‌زیستی ادبی ویژگی دیگری است که برای اشعار باقری می‌توان برشمرد یعنی برای فهم اشعار او مخاطب با دشواری روبه‌رو نمی‌شود.
 
 
 شاعری که اشعارش را در خیابان پیدا می‌کند
او اضافه کرد: معاصر‌اندیشی یکی از المان‌های دیگر این اشعار است و این اشعار مخاطب جهان امروز را هدف گرفته است. مضامین سیاسی اجتماعی در اشعار دیده می‌شود و به تعبیر حمیدرضا شکارسری شاعر در اشعارش تظاهرات سیاسی اجتماعی کرده است.
 

* پایتخت‌نشینی باقری را وسوسه نکرد

اسماعیلی گفت: بسیاری از شاعران غیرتهرانی پایتخت‌نشینی آنها را وسوسه کرد و به تهران آمدند که اتفاقا پیشرفت‌های خوبی هم داشتند اما عباس باقری اهل پایتخت‌نشینی نبود و وسوسه نشد. او در زابل مانده تا محرومیت‌های مردم را بچشد و آن را با زبان شعر به گوش دیگران برساند و در این مورد او با ماندنش در شهرستان دست شاعران جوان استان سیستان را نیز گرفته است.
 
 
وی در پایان گفت: معلمی یکی از خصایص عباس باقری است که این ویژگی مهمی است که این ویژگی شاعران دهه 60 است که معلمی پیشه کردند تا تجربه‌های خود را به دیگران منتقل کنند.
 
 

* باقری با مردم منطقه خودش پیوند جدایی‌ناپذیر دارد

عبدالرضا باقری استاد دانشگاه مون‌پارناس فرانسه و برادر عباس باقری در این مراسم گفت: از دیدگاه جامعه‌شناسی ادبیات در مورد شعر صحبت کردن کار ساده‌ای نیست. آیا کلمات توانایی درک مفاهیم زندگی روزانه ما را دارند؟ آیا مفاهیمی مانند عشق و نفرت را می‌توان با کلمات توضیح داد؟ در جامعه‌شناسی ادبیات هدف این است که به ذهن شاعر پی ببریم.
 
 
وی افزود: جامعه‌شناسی ادبیات به ما کمک می‌کند که چطور از ادبیات یک کشور استفاده کنیم ادبیات اگر اندیشه‌های شاعر را در بستر زمان جاری نکند و تأثیر کار نویسنده بر آگاهی‌های انسان را روشن نکند نمی‌توان کارآیی داشته باشد. شعر می‌خواهد ما را با زوایای تاریک و روشن جامعه آگاه سازد.
 
 
باقری گفت: شاعر باید آگاهی‌بخش باشد. اشعار باقری روح زمانه خود را روشن می‌کند. باقری از فرمالیسم ادبی هم فرار کرده، فرمالیسم‌ها زیاد اهل نمایاندن واقعیت‌ها نیست اما اغلب شاعران ما گرفتار فرمالیسم شدند. فرمالیسم می‌تواند ذهنیت شاعران را نابود کند. عباس باقری با مردم منطقه خودش و فضاهای فرهنگی پیوند جدایی‌ناپذیر نیز دارد و به تعبیری او با زندگی اجتماعی پیوند دارد.
 
 
این استاد دانشگاه گفت:‌ من اشعار عباس باقری را طبیعت‌گرا می‌دانم به این معنا که هر چه می‌بیند، می‌گوید. او علاوه بر این شاعری اصیل و سنت‌گرا است و او شاعری وابسته به جغرافیای بشر و ارزش‌ها است که به دنبال انسانیت و عدالت است. من با شعر عباس باقری دوست دارم شهر را ترک کنم و به روستایی که او تصویر کرده بروم.
 

* شاعران سرشناس از بی‌دردی به سراغ عشق‌های مثلثی می‌روند

محمدرضا سهرابی‌نژاد در این مراسم با اشاره به شعر عباس باقری گفت: در روزگاری که شاعران بسیاری یا بی‌دین بودند یا تظاهر به بی‌دینی می‌کردند، عباس باقری افتخار می‌کرد به مذهبی بودن و شعر مذهبی می‌سرود که این مربوط به روزگار سال‌های دهه 50 است.
 
 
وی افزود: روحیه ورزشکارانه عباس باقری سبب شده من به او لقب پهلوان بدهم زیرا معتقدم او دارای روحیه پهلوانی است. اکنون شرایطی فراهم شده که عباس باقری غبار از چهره خود کنار بزند زیرا او آدم دردمندی است. در روزگاری که همه از عشق‌ها مثلثی و مربعی حرف می‌زنند که این ناشی از بی‌دردی آنها است و حرفی برای گفتن ندارند که بخواهند در شعر بزنند و سرشناس‌های امروز به خاطر بی‌دردی مجبور هستند چنین کارهایی بکنند.
 
 

* باقری ادبیات را به رخ نمی‌کشد

محمدحسین انصاری‌نژاد شاعر اهل بوشهر در این مراسم گفت: حدود 20 سال پیش که قدم زدن در جاده شعر را آغاز کردم با کتاب «ایوب در باد» روبه‌رو شدم و هنوز آن کتاب از خاطرم نرفته است.
 
وی افزود: توصیف موقعیت‌های خاص با چشم‌دیده‌های استاد باقری دیده می‌شود، گره‌خوردگی با عناصر زندگی و دغدغه‌های انسان امروز دیگر مؤلفه شعر او است. شکارگری لحظات دیگر ویژگی شعر باقری است. شعر باقری ادبیات را به رخ نمی‌کشد و تواضع و خاکساری در شعرش به چشم می‌خورد و همین سبب شده واژگان بی‌تکلف در شعر او بروز داشته باشند.
 
 
 
 شاعری که اشعارش را در خیابان پیدا می‌کند
* اشعارم را در خیابان پیدا می‌کنم
عباس باقری در پایان این مراسم ضمن تشکر از برگزارکنندگان آن گفت:‌ واقعیت این است که شعر بیان هستی است و انسان شاعر از کلمات به عنوان ملات این بیان استفاده می‌کند. من یک ماه در سال 1991 سفری به فرانسه داشتم که در آن سفر به دستور استاد شهیدم سیدمرتضی آوینی که فرموده بود تحقیقی از وضعیت مهاجران در آنجا انجام دهم در محله‌های مختلف آنجا گشتم تا بتوانم شعری بگویم.
 
 

وی افزود: شعرم را هیچ‌گاه در خانه پیدا نکردم بلکه اشعارم را در خیابان یافتم. من با تمام سختی‌ها در سیستان زندگی می‌کنم تا بگویم شرافت انسانی از هر چیز دیگری مهم‌تر است.