به گزارش پارس به نقل از مهر، مراسم روز ایران و رونمایی از سه عنوان کتاب ایرانی همزان با دومین روز از شصت و ششمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت در محل غرفه ایران در سالن پنج این نمایشگاه برگزار شد.

در این مراسم هوشنگ مرادی کرمانی که میزبان رونمایی از نسخه انگلیسی کتاب خمره خود بود در سخنانی اظهار داشت. من در این چهل سالی که در کار نوشتن هستم دیگر مطمدئن شدم که کتاب ها مانند فرزندان آدمی هستند و امروز خوشحالم که یکی از بچه های من در حال نشان دادن خودش است بدون اینکه من کاری برایش کرده باشم.

وی ادامه داد: داستان خمره را حدود 30 سال قبل موسسه سحاب منتشر کرد. برای اولین بار هم این کتاب در سال 1992 به آلمانی در اتریش ترجمه شد و از آن موقع تا به حال هم به چهاره زبان دیگر دنیا ترجمه شده است و حدود 9 فیلم سینمایی هم از آن ساخته اند و همه اینها یعنی این کتاب در حال کشیدن خودش به سمت بالاست و حتما دارای جذابیتی هم بوده که اینقدر به آن توجه شنان داده شده است. به نظر خودم این به دلیل این مساله است که کتابم به شدت ایرانی است و تنها در ایران حدود 150 هزار نسخه از آن به فروش رفته است.

مرادی کرمانی همچنین تاکید کرد: من امروز در این مجمع باید این نکته را عنوان کنم که برای داشتن یک اثر بین المللی لزومی ندارد که از خودمان دور شویم و فرهنگ و تمدن و داشته هایمان را فراموش کنیم.. مساله ما مساله زبان به تنهایی نیست مساله فرهنگی است که باید با جهان به اشتراک گذاشته شود و با آن به مردم جهان چیزهایی از ایران آموخته شود. من فکر می کنم دیگر وقت آن رسیده که جاده یکطرفه ترجمه در ایران تغییر مسیر دهد و باید برای این مساله فکری اساسی کرد.

در ادامه این مراسم افشین شحنه تبار مدیر نشر شمع و مه و ناشر این آثار نیز در سخنانی اظهار داشت: ما در سال میلیون ها کتاب منتشر می کنیم اما با این حال در حال رفتن به سمت زوال هستیم. هر کسی به بهانه ای سعی دارد تا کتاب خواندن را فراموش کند ولی ما در این موقعیت سعی دارم تا با تکیه بر مضامینی که در ادبیاتمان وجود دارد کار را به زمین نگذاریم و شاید همین مساله تنها نقطه امیدوار کننده برای ما در ادامه دادن به راهمان باشد.

وی همچنین به برخی آژانس های ادبی اشاره کرد و گفت: ما همانقدر که در مساله انرژی اتمی توانستیم خودکفا شویم به همان اندازه باید خودمان را در ادبیات نیز خودکفا کنیم و این مهم توسط این آژانس های اتفاق می افتد. به نظر من ادبیات ایران در دنیا شانیتی بیشتر از این دارد که ما یک کتاب را به دست بگیریم و بیاوریم اینجا. پس دولت باید برای حمایت از آن نقشی جدی تر ایفا کند

کتایون ریاحی نویسنده کتاب «ماهی قرمز کوچک» دیگر کتاب رونمایی شده در این مراسم نیز در سخنانی اظهار داشت: این کتاب حدود 30 سال قبل نوشته شد. زمانی که همه ما حس ماهی قرمز کوچکی را داشیم که در حویی انداخته شده است و راه فراری ندارد. سرنوشت او تکلیفی است که دیگران برایش کرده اند و در آن رهایش کرده اند. داستان این کتاب داستان ماهی هایی است که می دانند جز حوض محل زندگی شان باید راه دیگری برای رسیدن به دریا وجود داشته باشد. کتابم  با این زبان کودکانه  سعی دارد نکاتی را بگوید که مخاطب از قضا تنها کودکان نیست چرا که عمیقا به این باورم که نوشتن با زبان کودک الزاما به معنی این نیست که قرار باشد یک اثر را به کتابی کودکانه مبدل کند..

در ادامه این مراسم سید مهدی شجاعی که مجموعه 19 داستان کوتاه از وی نیز در این نشست رونمایی شد؛ در سخنانی اظهار داشت: حس من در مورد این کتاب این است که مانند بازاری است که همه تولید کنندگان هر ازگاهی محصول خود را برای عرضه ارائه می کنند ولی ما با وجود داشتن معادن و ذخایر زیادب رای ارائه در این بازار و با اینکه سال هاست که در آن حضور داریم، آنظور که باید برای مخاطب امروزمان اثری قابل ارائه نداریم و به اصطلاح تکنولوژی استخراج از معادن را در دست نداریم.

شجاعی افزود: بسیاری از متون ادبیات کهن ما  چند سر و گردن بالاتر از ترجمه هایی است که ما ا ز فرهنگ های دیگر انجام می دهیم. من قصد تحقیر دیگران را ندارم اما می خواهم بگویم ارزش فرهنگی ما با سایرین اصلا قابل قیاس و اندازه گیری نیست ولی نحوه ارائه آن به دیگران جذاب و قابل توجه نبوده است. برخی دوستان در این سال ها به صورت دلی و با عشق به جلو آمده اند و  با بضاعت خود کارهایی را ترجمه و منتشر کرده اند اما اراده ای ملی و جمعی  برای مدیری این موضوع و برنامه ریزی برای ارائه این آثار وجود ندارد.

به گفته شجاعی حضور ایران در نمایشگاه های بین المللی از این دست حضوری پر معنا و تاثیر گذار نیست و اتفاقاتی را که باید در طول سال موجب نمی شود. نمایشگاه کتاب از نظر من زمان کاشت نیست بلکه زمان برداشت است. ما ارمزو اینجا تنها یک بیننده و تماشاگریم و امیدوارم که دوستان بتوانند حرکتی جدی انجام دهند  تا از منابع و معادن فرهنگی عظمی که در اختیار داریم به نحوی بهتر و شایسته تر بتوانیم بهره برداری کنیم. به نظر من ترجمه در این مسیر موضوی است که می تواند کمک زیادی به هموار شدن راه بکند و البته من هم معتقدم که بهترین راه ترجمه استفاده از مترجمانی است که هم زبان مبدا و هم زبان مقصد را خوب بشناسند و زبان کتاب در واقع زبان دوم خودشان باشد.

شجاعی در ادامه با تشگر از کارولین کراس کری برای ترجمه دو اثر از خود گفت: کتاب دموکراسی یا دموقراضه سال ها بود که تنها در فضای مجازی خوانده می شد و با وجود چاپ ما آن را پخش نکرده بودیم. این کتاب و متنش بازی های زبانی فراوانی را در خود داشت و برای ترجمه واقعا اثری سخت به شمار می رفت. در مورد کتاب 19 داستان کوتاه هم من چیزی ندارم جز ابراز تعجب از پشتکار خانم کراس کری که با این سرعت و جدیت توانست از پس ترجمه آن در آید به ویژه اینکه داستان های این کتاب دارای حال و هواهای متفاوتی هستند.

این نویسنده تصریح کرد: ترجمه همیشه کار خوبی از آب در نمی آید اما مدلی که ما با خانم کراس کری برای ترجمه انتخاب کردیم بر این مبنا بود که ایشان نخست سعی داشت تا  مفهوم اولیه متن را دریافت کند و پس از آن ما تلاش داشتیم که با کمک هم روح این مفهوم در ترجمه ایشان بنشیند. به ویژه اینکه وقتی زبان ادبی و تغزلی و رمانتیک است وجوه ادبی اش بالا و ترجمه اش سخت می شود

کارولین کراس کری مترجم این سه اثر نیز در ادامه این مراسم در سخنانی اظهار داشت:  من از ترجمه آثار شجاعی و سایر آثاری که امروز رونمایی می شود به معنای واقعی کلمه لذت بردم. من در این کار گاه با داستان هایی روبرو بودم که زبانی طنز گونه داشت اما با مطالعه آن می شد به ریشه های اجتماعی متعددی رسید که نوینسده به دنبال مطرح کردنش بوده است. این داستان ها به ما نشان می دهد که ارزش ها چیست. از طرف دیگر داستان های طنز این مجموعه  حتی بعد از ترجمه به زبان انگلیسی هم خنده دار هستند و من خوشبختم که در ترجمه آنها مانند خیاطی عمل کردم که می داند باید بر اساس چه الگویی کار کند.

در پایان این مراسم امیر مسعود شهرام ینا نیز در سخناین اظهار داشت: من امسال خوشحالم که برای اولین بار همه ناشران ایرانی تحت یک نام در یک غرفه متمرکز شده اند و خوشحالم که امسال زمینه ای فراهم شد تا ناشرانی بتوانند در یک مرکز با ناشران کشورهای دیگر مداکره داشته باشند. امیدوارم که بتوانیم در این مسیر هر سال چند قدمی به جلوتر برویم. البته راه ما راهی طولانی است ولی با این وجود حس می کنم که می شود تفاوت های محسوسی در آنچه هست و رخ داده و آنچه تا بحال بود را دید.

در پایان این مراسم ضیافت ناهاری به میزبانی ایران برای حاضران در غرفه برگزار شد.