به گزارش پارس نیوز- امیر جعفری : جایگاه شهرداری تهران پس از داوزده سال از یک نهاد تخصصی و فنی به سمت یک شعبه از حزب اصلاح طلبان فروکاسته شده است. کسانی که سال ها با برچسب زدن به محمدباقر قالیباف وی را محکوم به استفاده از شهرداری به عنوان سکویی برای رسیدن به پست های سیاسی بالاتر می کردند، خود این سازمان تخصصی در حوزه خدمات رسانی شهری را درگیر مسائل و حاشیه های سیاسی کرده اند و نزدیک به یکسال است که شهرداری در اجرای بسیاری از امور جاری نیز با مشکل و چالش روبه رو شده است.

اما برخلاف رویه تخریبی فعالین و رسانه های اصلاح طلب علیه قالیباف، بیشتر طرح های جامع شهری در حوزه های مختلف زیرساختی از جمله حمل و نقل عمومی در یک دهه اخیر رقم خورد. شهردار سابق تهران توانست با به کار بردن شیوه مدیریت جهادی، «تهران جدید»ی را به شهروندان عرضه کند. کافی است به یاد بیاوریم شهرداری تهران در یک دهه گذشته چنان موفق عمل کرد که در عرصه های بین المللی توانست جوایزی کسب کند. انتخاب قالیباف به عنوان یکی از هشت شهردار برتر جهان در سال 2008، قرار گرفتن تهران در حوزه حمل و نقل عمومی در سال 2011 در بین سه شهر برتر جهان، انتخاب تونل خط 6 مترو به عنوان یکی از دو تونل برتر در سال 2017، کسب جوایز بین المللی برای پل طبیعیت، دریاچه شهدای خلیج فارس و انتقال دبیرخانه شهرداران آسیا به تهران ازجمله بخشی از موفقیت های بین المللی پایتخت در دوره مدیریت جهادی بودند. ارائه گزارش از کلیه دستاوردهای کلان و خرد قالیباف نیازمند گزارش های جامع است که در این مطلب نمی گنجد.

حال با چنین رویه و روندی در توسعه و پیشرفت یکپارچه تهران در سال های گذشته، شهرداری به اصلاح طلبان سپرده شد. مرور کوتاهی بر عملکرد حدود یکساله مدیریت جدید شهری نشان می دهد که تقریبا در حوزه عمرانی و فنی هیچ دستاوردی به غیر از تعطیلی خط 7 مترو نداشته است. عملکرد در زمینه خدمات رسانی در برف بهمن سال گذشته و زلزله آذرماه تقریبا فاجعه بار است. حتی شهرداری در زمینه جمع آوری زباله ها که کاری روتین و معمولی در تهران است به گونه ای عمل کرده که صدای اعتراض شهروندان بلند شده است. از جمله دیگر کارهایی که نزدیک به سه دهه در تهران به صورت عادی اجرا می شد، طرح ترافیک بود. معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری به گونه ای عمل کرده که شاهد برگزاری اعتراضات صنفی وانت بارها و آژانس ها شده و صدای داد خبرنگاران و اقشار خاص مانند  معملولان حرکتی و ذهنی را برای تردد در مرکز شهر درآورده است. در یک ماه گذشته به دنبال بارش های بهاری بخاطر تعلل شهرداری تهران به دریاچه تبدیل شد.

این تنها یک برگ از ناکارآمدی اصلاح طلبان در مدیریت شهری است و حال پس از کش و قوس های فراوان سکان هدایت پایتخت با استعفای محمدعلی نجفی به دست محمدعلی افشانی افتاده است. باید به این نکته اشاره کنیم درحالیکه دیگر کسی نامی از نجفی نمی برد، عملکرد 7 ماهه وی به گونه ای بود که یکسال فرصت برای آبادانی بیشتر تهران از دست رفت.

در چنین شرایطی افشانی درحالی وارد ساختمان خیابان بهشت شده که وی می بایست برای مدت ها باید درگیر انتخاب معاونت ها و حکم زدن و حتی آشنایی با چالش ها و مسائل شهری باشد تا بتواند برنامه ای برای اجرا ارائه کند. افشانی درحالی در بین گزینه های شهرداری تهران قرار گرفته بود که هیچ برنامه مشخصی برای اداره تهران تدوین نکرده بود و تنها سرفصل های کلی ارائه کرده بود. این گزینه حزب اعتماد ملی که توسط سه نفر از اعضای شورای شهر وابسته به این حزب یعنی محمدجوا حق شناس، حجت نظری و ابراهیم امینی مرفعی شد، توانست از میان اختلافات حزب اتحاد ملت و کارگزاران در رقابت نهایی با سمیع الله حسینی مکارم وارد بهشت شود.

این بدان معناست که افشانی حاصل اختلافات و نه اجماع میان اعضای شورای شهر بود. در همین چهارچوب باید به ادامه مسیر وی در شهرداری نگریست. البته سابقه وی نیز در استانداری فارس در دولت یازدهم نشان می دهد که یکی از نقاط ضعف وی اختلاف با بخش مدیریت شهری شیراز و عدم تعامل سازنده با این نهاد انتخابی بود. عملکرد وی در فارس باعث شده بود تا جلوی ساختمان استانداری به محل دائمی برگزاری اعتراضات و تحصن شهروندان و اهالی استان فارس در اعتراض به افشانی تبدیل شود. از لحاظ سیاسی نیز افشانی در زمان مجلس ششم یکی از مدیرانی بود که نامه استعفاء در حمایت از تحصن نمایندگان مجلس ششم را امضاء کرده بود.

این منظومه از اختلافات اصلاح طلبان و عملکرد اجرایی و سیاسی افشانی نشان می دهد که او نمی تواند شهرداری مقتدر در ساختمان شهرداری باشد. در همین بدو ورود وی شاهد استخدام های نیروهای سیاسی اصلاح طلب و توصیه شده از سوی آقازاده های اصلاح طلب هستیم. واکنش او به این رویه غیرقانونی تنها یک اظهارنظر ساده مبنی بر لزوم طی مراحل قانونی برای همه استخدامی ها بود و هیچ برخوردی با این استخدام ها و سهیمه خواهی ها نکرده است. بنابراین باید شاهد افزایش اختلافات در زمان انتصاب معاونت ها و مدیریت های کل بود که می تواند به عرصه ای برای زورآزمایی مجدد احزاب و گروه های سیاسی اصلاح طلب باشد. زمانی انتصاب های محمدعلی نجفی باعث شده بود که وی تهدید به استیضاح شود و رسانه های اصلاح طلب نیز در همان بدو کار بابت این رویه برای نجفی خط و نشان کشیدند. روزنامه قانون در یکی از شماره های دیماه سال گذشته به اعضای شورای شهر توصیه کرد تا نجفی را برکنار کنند، چرا که به زعم آنها  یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است! همین موضوع به راحتی می تواند برای افشانی تکرار شود؛ چرا که تقریبا هیچ پشتوانه درخوری در شورای شهر نیز ندارد  و اگر اختلاف میان اتحاد ملت و کارگزاران نبود، وی هرگز رنگ شهرداری تهران را نمی توانست ببیند.