به گزارش پارس به نقل از فارس، گیل استاین، رئیس مؤسسه شرق شناسی شیکاگو که در حال حاضر در ایران حضور دارد از عبدالمجید ارفعی، متخصص زبان های ایلامی و اکدی خواسته است تا خوانش و ترجمه مابقی الواح هخامنشی را آغاز کند. بخشی از این الواح توسط مرحوم « هلک» استاد ارفعی در طی سالهای گذشته خوانده شده بود.

عبدالمجید ارفعی که نخستین فردی است که منشور کوروش را نیز ترجمه کرده است در گفت وگو با خبرنگار جامعه فارس در این باره گفت: پیشنهاد خواندن مابقی الواح هخامنشی که در حال حاضر در توقیف دادگاه آمریکاست از سوی رئیس مؤسسه شرق شناسی شیکاگو به من داده شده است.

وی در پاسخ به اینکه آیا قرار است برای خواند الواح به آمریکا سفر کند نیز گفت: خیر، قرار است عکس هایی که از این الواح گرفته شده است را برای من ارسال کنند تا در ایران آنها را بخوانم و به دو زبان فارسی و انگلیسی ترجمه کنم.

این متخصص زبان های ایلامی تأکید کرد: این وظیفه من است که این الواح را بعد از استادم هلک، ترجمه کنم.

به گزارش فارس، الواح هخامنشی ایران بیش از ۷۰ سال است که به بهانه ترجمه و پژوهش در مؤسسه شرق شناسی شیکاگو باقی مانده است و دادگاه های آمریکایی اجازه خروج آن ها را نمی دهند. این الواح در سال ۱۳۱۶ در حفاری مشترک ایران و موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در تخت جمشید اموال فرهنگی تاریخی ارزشمندی به دست آمد که طبق قانون مصوب سال ۱۳۰۹ این اموال به دست آمده و از کاوش های باستانی شناسی بین ایران و دانشگاه شیکاگو تقسیم شد.

الواح هخامنشی بخشی از این اموال بود که سهم دولت ایران شد و برای مدت سه سال به منظور انجام پژوهش های گسترده به مؤسسه شرق شناسی شیکاگو به امانت داده شد. این الواح که گل نوشته های عصر هخامنشی با خطوط میخی و عیلامی بود نیاز به خوانده شدن توسط خط شناسان و کارشناسان مؤسسه شرق شناسی شیکاگو داشت. ۸ هزار و ۲۹ لوح سالم و شکسته که خطوط منقوش آن قابل خواندن بود به موسسه شرق شناسی امانت داده شد ۱۰ هزار و ۸۰۰ قطعه نیز شکسته و غیر قابل خواندن بود. در مجموع به طور تخمینی ۱۵ تا ۲۰ هزار لوح سالم و شکسته وجود دارد که ۷۵۰۰ تا ۱۰ هزار لوح کامل و بین ۱۰ تا ۱۲ هزار قطعه شکسته و خرد است.

مؤسسه شرق شناسی شیکاگو در سال ۱۳۲۷ تعداد ۱۷۹ لوح را به ایران پس داد و در سال ۱۳۵۰ نیز ۳۷ هزار و ۷۴ خرده الواح را مسترد کرد. مطالعات مؤسسه شیکاگو تا پس از سال ۱۳۵۰ نیز ادامه داشت و در سال ۱۳۸۳ نیز ۳۰۰ لوح دیگر را به موزه ملی ایران ارسال کردند اما بعد از سیاسی شدن موضوع و توقیف الواح توسط دادگاه های آمریکا دیگر بخش های باقیمانده الواح به ایران بازنگشت.

محتوای نوشته های این الواح چیست؟

این لوح ها بر خلاف دیگر کتیبه های هخامنشی تخت جمشید که بیانیه ها و گفتارهایی رسمی برای همگان و برای آیندگان بوده برای خواندن عموم نوشته و عرضه نشده بوده و در واقع اسناد داخلی و حسابداری کارکنان تخت جمشید و یک بایگانی اداری بوده اند. الواح بازگوکننده رویدادهای رسمی و حکومتی و سیاسی نیستند بلکه در کنار آگاهی های فراوان دیوانی و اداری اطلاعات فراوانی از زندگی روزمره و روزگار مردمان عصر هخامنشی در اختیار ما می گذارند. به موجب این لوح ها ما امروز می دانیم که سازندگان تخت جمشید را بردگان تشکیل نمی دادند بلکه مردان و زنان آزاده ای بوده اند که به اندازه تخصص خود و کاری که انجام می دادند دستمزد می گرفتند. به آنان نه تنها دستمزدی شایسته که گاه پاداش، هدیه و کمک هزینه نیز پرداخت می شده است. آنان می توانستند به هنگام پیمان زناشویی هنگام زایش نوزادی تازه رسیده در جشن ها و بیماری ها از این پاداش برخوردار شوند. زنان در تخت جمشید نه تنها کار می کردند، بلکه پابه پای مردان در کارهای تخصصی و مدیریت شرکت داده می شدند. نوجوانان به کارآموزی می پرداختند و کودکان در ساعت های کاری والدین در کودکستان تخت جمشید نگهداری و تربیت می شدند. لوح ها حاکی از آن است که پرداخت نهایی و ریزه کاری های سنگ نگاره های باشکوه تخت جمشید بیشتر دستاورد هنر و توانایی های زنان هخامنشی است.