به گزارش پارس ، فارس به نقل از پایگاه « فارین پالیسی» روز شنبه در یادداشتی به قلم « استفان والت» با اشاره به تلاش گروه های جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل، به « باراک اوباما» توصیه کرده است در مواجهه با ایران، کوچکترین اعتنایی به جنگ طلب هایی نظیر « بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل نداشته باشد.

والت در ابتدای این یادداشت نوشته است: تمام نشانه ها مبنی بر آن است که رئیس جمهور جدید ایران به دنبال توافقی بر سر برنامه هسته ای این کشور با ایالات متحده بوده و اختیار کافی برای مذاکره را نیز دارد. مثل روز روشن بود که تندروها در آمریکا و اسرائیل، احتمال رسیدن به چنین توافقی را به دلایل مختلف رد می کنند.

در واقع، تنها ۱۰ دقیقه بعد از آنکه « حسن روحانی» به ریاست جمهوری رسید، آن ها وی را « گرگی در لباس میش» توصیف کردند و گفتند هیچ چیز تغییر نکرده است. بعدتر، زمانی که روحانی اقداماتی را در راستای مصالحه انجام داد، منفی باف هایی مثل « بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل، پاسخ وی را با گذاشتن شروطی دادند که می تواند هر توافقی را به هم بزند. دیگر مقام های اسرائیلی هم گفتند که زمان مذاکره به سر رسیده و اکنون دیپلماسی تنها هدر دادن وقت است.

وی در ادامه با اشاره به اینکه این  افراد همان هایی  هستند که مدت ها برای ترغیب آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران تلاش کرده اند، نوشته است این افراد موضعی متناقض دارند، از یکسو عنوان می کنند برای آنکه بتوان ایران را بر سر میز مذاکره آورد باید به این کشور از طریق تحریم ها فشار آورد و از سوی دیگر حالا که ایران راضی به مذاکره شده، به دنبال تسلیم کامل ایران هستند.

والت در این باره نوشته است: اگر این جنگ طلب ها در اظهاراتشان صادق بودند، باید حداقل به ما توصیه می کردند که به دقت به احتمال دستیابی به نتیجه بنگریم، اما آن ها به جای این، تلاش می کنند تا اطمینان یابند که ایالات متحده به درخواست های خود برای تسلیم کامل ایران (و حتی تغییر نظام ایران) ادامه می دهد. این رفتار، بیانگر تمام آنچیزی است که باید در مورد صداقت آن ها بدانید، و به همین جهت هست که « باراک اوباما» نباید کوچکترین اعتنایی به آن ها داشته باشد.

نویسنده این یادداشت در ادامه به میزان صداقت طرف ایرانی برای دستیابی به توافق می پردازد. وی در این مورد در پاسخ به این سوال که آیا باید تلاش های روحانی برای دستیابی به توافق را جدی تلقی کرد یا خیر، می گوید به عقیده اش باید این تلاش ها و پالس های ارسال شده را جدی گرفت. به عقیده وی، مواضع مقامات و سران ایرانی و همچنین انتصاب های جدید در تیم دیپلماسی ایران، نشان می دهد که ایران در رویکرد خود برای دستیابی به توافق جدی است.

وی در ادامه با اشاره به تحولات داخلی ایران بعد از روی کار آمدن « حسن روحانی» می نویسد: آیا این ها به این معنی است که توافقی در راه است؟ نمی دانم. اما می توان اطمینان داشت که این یک فرصت واقعی است: رهبران کنونی ایران در رویکرد خود برای دستیابی به توافق صادق هستند، و به دنبال جلوه گری و فریب دادن ما نیستند. البته آن ها در عین حال به سادگی هم تسلیم نمی شوند، ضمنا عزم صادقانه داشتن به این معنی نیست که آن ها برای امتیاز دادن مقاومتی هم نمی کنند. این امکان هم وجود دارد که ایران و آمریکا مذاکرات را آغاز کنند، گزینه های متعددی را هم بررسی کنند، اما نهایتا به توافقی دست نیابند.

این تلاش ها قطعا با اقدامات تندروهایی که از هر فرصتی برای سنگ اندازی در مسیر مذاکرات استفاده می کنند نیز همراه خواهد بود. بنابراین، این موضوع بیش از هر چیز به این بستگی دارد که اوباما و روحانی تا چه حد بتوانند جو داخلی در کشورهای خود را مدیریت کنند و به افراد ذینفع توضیح دهند که دستیابی به توافق تقریبا به نفع همه است.

والت در پایان می نویسد: گمان شخص من این است که روحانی در حال حاضر در مقایسه با اوباما به نسبت کار ساده تری در پیش رو دارد.

چراکه اوباما احتمالا با مخالفت های اسرائیل، حامیان اسرائیل در داخل آمریکا و همین طور کشورهایی چون عربستان سعودی مواجه خواهد بود. این ها نقش آفرینانی هستند که همواره تلاش می کنند واشنگتن و تهران را در تقابل با هم قرار دهند و از همین روی می توان به راحتی شرط بست که آن ها تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا تلاش اخیر برای بهبود روابط ایران و آمریکا نیز به شکست منتهی شود. اوباما در موضوع سوریه این ها را نادیده گرفت، اما آن هم به مدد روسیه انجام شد.

هرچند که بیم آن را دارم که دستیابی به توافق به دیپلماسی ای ماهرانه تر از آنچه که اوباما و « جان کری» وزیر خارجه تاکنون نشان داده اند، نیاز داشته باشد، اما اگر آن ها بتوانند به این توافق دست یابند، خوشحالی من بی حد و حصر خواهد بود.