حتی اگر نطنز نبود و به‌جای آن بیابانی بی‌اهمیت، مثلا همین کویر لوت بود، بازهم صدای انفجار مهیب معنای خاص خودش را دارد و ایجاد نگرانی و سوءظن می‌کند. انفجار مهیب درهرصورت توضیح و توجیه قابل‌قبول می‌طلبد و غفلت از پیوست رسانه‌ای آزمایش‌های نظامی، ما را در مظان اتهام قرار می‌دهد. انفجار در مهم‌ترین مرکز هسته‌ای ایران با دو بار سابقه کاملا نزدیک حمله، در آن اول ما را یاد چه چیزی می‌اندازد؟ کافی بود رسانه‌ها یک هفته پیش‌ازاین آزمایش در جریان قرار می‌گرفتند تا بهترین زمینه رسانه‌ای را ایجاد کنند. باور کنیم حتی اگر ده‌ها رسانه معاند هم مترصد جوسازی و موج‌سواری بر کوچک‌ترین وقایع این سرزمین نبودند و حتی اگر دشمن ما، کشور کوچکی بود در مقیاس جیبوتی مثلا و نه اسرائیل در کنار گوشمان، بازهم وقتی بعد از حادثه توضیح می‌دهیم که بله تنها یک آزمایش در کار بوده، خودمان را در موضع تهمت قرار داده‌ایم. توضیح دادن بعد از حادثه بیشتر شبیه به توجیه و بزک کردن می‌شود حتی اگر موضع ما به‌راستی صادقانه باشد. 

حتی لازم به‌زحمت ایدی کوهن هم نیست برای اینکه در ذهن‌ها شک بیندازد. گاهی باید بپذیریم کارمان از پاس گل می‌گذرد و رسما گل به خودی می‌زنیم.

 ما همین چند ماه پیش باعزت و اعتمادبه‌نفس و یکپارچگی حمله سایبری صهیونیست‌ها به تعدادی از سانتریفیوژهای پایگاه هسته‌ای شهید احمدی روشن را پوشش رسانه‌ای دادیم و سپس پاسخ درخوری نیز حواله رژیم اشغالگر کردیم، حالا چرا باید با دست خودمان از هیچ، هیاهویی نصیب دشمن کنیم؟ با تعلل در اطلاع‌رسانی باعث ضدونقیض شدن اخبار رسانه‌های داخلی نیز می‌شویم. در حالی شاهین تقی‌خانی، سخنگوی ارتش از «بررسی میزان آمادگی سامانه‌های دفاعی منطقه» سخن می‌گوید که خبرگزاری فارس می‌نویسد: «شنیده‌های غیررسمی خبرنگار فارس از انهدام یک پهپاد ناشناس حکایت دارد.»

البته اینکه در آن نقطه خاص نیاز آزمایش سامانه دفاعی باشد کاملا معقول به نظر می‌آید و ما اینجا طبعا در موضع زیر سؤال بردن ادعا نیستیم، بلکه از ضرورت پیوست رسانه‌ای سخن می‌گوییم. بهتر است باعث نشویم خبرنگار صهیونیست فراموش کند رژیم متبوعش تا کنون هر جا زده، ده تا خورده و حتی اکنون به مرحله‌ای رسیده که می‌تواند نزده بخورد. اما به‌راستی برای رژیم صهیونیستی چه‌بهتر از این‌که از تیر نزده برای خود آبرویی کسب کند و رجزی بخواند؟ در عصری که رسانه تبدیل به سلاحی تروریستی شده، این غفلت‌ها جای حیرت و تأسف دارد. کم‌کم آدم به این فکر می‌افتد که موردحمله قرار گرفتن بدتر است، یا یک غفلت رسانه‌ای این‌چنینی؟