مصطفی هدایی  در یادداشتی با عنوان «خوش‌بینی به بایدن و ذوق‌زدگی دولت» نوشت: اعلام آرای الکترال انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا  و آبی شدن رنگ بسیاری از ایالات، چشم‌های برخی را در ایران برق زده کرد.

جو بایدن که به‌احتمال زیاد به‌عنوان رئیس‌جمهور بعدی وارد کاخ سفید خواهد شد، قطعاً در روزهای ابتدایی ریاست‌جمهوری‌اش دست به اقدامات جدیدی خواهد زد. این در حالی است که در داخل ایران، دولت روحانی انتظار دارد تا بایدن به‌محض تکیه‌بر صندلی کاخ سفید، به برجام برگشته و تحریم‌های هسته‌ای و یک‌جانبه علیه کشورمان را تعلیق کند.

برخی از دولتمردان نیز از روی کار آمدن بایدن آشکارا استقبال کرده و ترامپ را رئیس‌جمهور یک دوره‌ای می‌دانند که در چند سال گذشته بدترین رفتار را با ایران داشته است.

نحسی و شومی ترامپ برای مردم ایران بر کسی پوشیده نیست و آرزو داریم تا او مجازات اقدامات خود را ببیند تا اندک التیامی بر جنایت‌های ناجوانمردانه‌اش در حق کشورمان باشد.

اما نکته قابل‌توجه این است که آیا میان ترامپ و بایدن تفاوتی وجود دارد و فشار حداکثری با تحریم‌های فلج‌کننده چه تفاوتی دارند؟

با قاطعیت می‌توان گفت که پاسخ به این سؤالات کاملا مشخص است ولی ایجاد انتظارات از سوی دولت روحانی برای بهبود وضعیت با تغییرات سیاسی در آمریکا، کار را برای مدیریت اجرایی، اقتصاد و درنتیجه معیشت سخت کرده است.

متأسفانه دولت دوازدهم که برنامه‌های خود را با تعاملات با غرب و به‌ویژه آمریکا گره زده است و تجربه دوران ترامپ برای دولتمردان ثمربخش نبود و حالا با خداحافظی ترامپ از کاخ سفید، بار دیگر امیدوار شده‌اند که بتوانند در مذاکره با بایدن مسیر را برای حل چالش‌های اقتصادی هموار سازند.

حراج عزت و غرور ملی به بیگانه

آسیب‌شناسی دولت روحانی را باید از همان روز اول دنبال کرد. دولت اوباما با معاون اولی جو بایدن، طرح تحریم‌های فلج‌کننده برای توقف برنامه هسته‌ای ایران را اجرایی کرد. جمهوری اسلامی توانست پس از چند سال تحمل فشارها، راه را برای دور زدن و کم‌اثر کردن تحریم‌ها پیدا کند اما در نقطه کانونی برای فروپاشی نظام تحریم‌ها، متأسفانه دولتی مستقر شد که با اعلام خالی بودن خزانه و کاهش شدید فروش نفت، باعث ایجاد دوگانگی و دوقطبی فضای مذاکره، گزینه جنگ و یا تعامل را پیش کشید.

این در حالی بود که به گفته بسیاری از مقامات وقت کشور، در خزانه ده‌ها میلیارد دلار سرمایه وجود داشت و فروش نفت بیش از یک‌میلیون بشکه در روز بود و آمریکا خود را در موضع بالا برای همراه کردن دولت ایران جهت ایجاد نظام محدودیت‌های بی‌سابقه تاریخی در صنعت هسته‌ای قرار داد و درنهایت آن را در برجام پیاده کرد، برجامی که تنها یک سراب زودگذر بود و تاریخ انقضایش نیز مشخص بود.

حال دوباره با ورود احتمالی بایدن، امیدها برای بازگشت آمریکا به آن خسارت محض در دولت ایجاد شده و تمام تلاشش را می‌کند تا در داخل ایران تحولی صورت نگیرد که باعث عقب‌نشینی بایدن شود.

مصطفی هدایی - یادداشت در مورد ذوق‌زدگی دولت

محافظه‌کاری دولت

به نظر می‌رسد که این محافظه‌کاری دولت باعث نارضایتی بخش‌های دیگر در کشور شده است و دولتمردان حتی در برابر مصوبه قانونی مجلس در موضوع هسته‌ای و تحریم‌ها، عصبانی شده و راه افترا، تحقیر و سرکشی را در پیش گرفته‌اند.

دولتی که هفت سال هیچ کاری برای بهبود وضعیت اقتصادی انجام نداد، در چندماه پایانی طلبکارانه خود را تنها نهاد عاقل در سیستم می‌داند و بر روی نهادهای قانونی دیگر چنگ می‌کشد.

به نظر می‌رسد با وجود ذوق‌زدگی دولت، غرب آب پاکی را بر دستان آن‌ها ریخته و توقعات نابجایی برای بازگشت به برجام مطرح کرده است.

بایدن در اظهاراتی خواهان فشار تحریمی بر ایران جهت محدودسازی موشکی شده و از سوی دیگر وزیر خارجه آلمان، از طرح جامع‌تر برای قرار گرفتن مباحث موشکی، منطقه‌ای و هسته‌ای در یک توافق سخن گفته است.

این اظهارات به معنای آن است که بازگشت به همان برجام پرخسارت نیز بی‌هزینه نیست و ایران می‌بایست اجرای محدودیت‌های جدیدی را در حوزه‌های غیرهسته‌ای هم بپذیرد.

خوش‌بینی محض به بایدن در شرایط کنونی سم کشنده‌ای است که می‌تواند اندک امید باقیمانده جامعه به بهبود وضعیت اقتصادی و مدیریت مشکلات معیشتی را از بین ببرد.

به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی، بیش از ۶۰ درصد چالش‌های اقتصادی به خاطر سوء مدیریت داخلی است و ربطی به تحریم‌ها ندارد.

سوء مدیریتی که مشخصا مرتبط با دولت دوازدهم است و تا زمانی که ذهنیت مذاکره و تعامل بر جنبه‌های دیگر و مدیریت ظرفیت‌های داخلی چیره باشد، امیدی به دولت برای تغییر ریل مدیریتی و بهبود وضعیت اقتصادی در ماه‌های آینده نیست.

بر این اساس و با توجه به ضعف دولت روحانی در سیاست خارجی و عقب‌نشینی از منافع ملی در مذاکرات، به این دولت به‌هیچ‌وجه نباید اجازه مذاکره جدید با غرب و به‌ویژه آمریکا را داد.

تیم سیاست خارجی روحانی یک تیم بازنده است و یک سیستم عاقل به مهره‌های بازنده دیگر بازی جدید نمی‌دهد.

متأسفانه شاید بتوان این‌طور گفت که دولت دوازدهم ثابت کرد که مرد روزهای سخت نیست.

امید است که ماه‌های باقیمانده دولت با سرعت بگذرد و مردم نفس راحتی پس از هشت سال مدیریت اجرایی بکشند.

همچنین امیدواریم در آینده دولت جدید و مجلس با شتاب زیادی، اصلاحات ساختاری در اقتصاد و ظرفیت‌های داخلی را به سرانجام برساند تا نقطه اتکای اصلی نظام جمهوری اسلامی و مردم در اقتصاد به داخل و نه خارج از مرزها باشد؛ چراکه دولت جدید آمریکا تا زمانی که اقتصاد ایران آسیب‌پذیر باشد، فشارها را افزایش خواهد داد تا تهران برای خلاصی از آن تن به مذاکرات در شرایط غیر برابر دهد.