۱۳ آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ مبارزه با استکبارستیزی دانست که جمهوری اسلامی ایران در دنیا به‌عنوان طلایه‌دار این حرکت محسوب می‌شود. به همین دلیل است که دو سال پیش، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا با پایه‌ریزی عملیات روانی و در راستای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران، تصمیم گرفت روز ۱۳ آبان را به‌عنوان زمان اجرایی شدن تحریم‌ها اعلام کند و بگوید نتیجه ایستادگی در برابر اقدامات یکجانبه آمریکا و زورگویی قدرت‌های استکباری، نتیجه‌ای جز تحریم ندارد. درواقع انتخاب روز ۱۳ آبان برای اعمال برخی تحریم‌ها علیه ایران، نه‌تنها در درون خودش تقابل و دشمنی آشکار آمریکایی‌ها با اصل راهبردی سیاست خارجی کشورمان پیرامون استکبارستیزی را به همراه داشت، بلکه ترامپ با این اقدام درصدد بود با رسیدن به اهداف موردنظرش، به‌نوعی اراده و مقاومت مردم را نشانه برود و بروز چنین شرایطی را معلول ایستادگی در برابر سلطه بداند. 
 تردید افکنی در چرایی وقوع ۱۳ آبان
 از سوی برخی جریانات داخلیباوجود چنین اقداماتی از سوی آمریکایی‌ها، هرازچند گاهی در مقاطع حساسی برخی جریان‌های سیاسی داخلی درصدد برمی‌آیند با اشاره به تحریم‌ها و شرایط اقتصادی به‌نوعی مشروعیت اقدام دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا و عدم سازش با این کشور را به چالش بکشند. این در حالی است که اسناد به‌دست‌آمده و نیز اظهارات خود مقامات آمریکایی، نشان از اقدامات گسترده دولت آمریکا در راستای مدیریت و نفوذ حکومت پهلوی بود. چنانکه فرانسیس آنتونی بویل که خود یک استاد دانشگاه آمریکایی است، درباره نقش سفارت آمریکا در جاسوسی علیه ایران می‌گوید: «این‌که سفارت آمریکا در تهران درگیر فعالیت‌های گسترده‌ اطلاعاتی و امنیتی بود که مأموران اطلاعاتی آمریکا آن‌ها را تحت عنوان دیپلمات انجام می‌دادند، غیرقابل‌انکار است. چراکه سفارت، اولین منبع برای هدایت مسائل اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بود».بدین ترتیب این افراد در مسیر تردید افکنی خود در چرایی وقوع چنین اقدامی و اشتباه خواندن راهبرد مقاومت جمهوری اسلامی، مدعی‌اند هزینه‌ای که امروز کشور می‌پردازد ناشی از اقدام دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر سفارت آمریکاست و اگر این اقدام نبود امروز کشور تحت تحریم‌های آمریکا و در چنین شرایطی قرار نداشت.
 کارنامه آمریکا در دشمنی با ایران 
بااین‌حال چنین جریاناتی گرچه در دوره‌های مختلف موضوع سیاست تنش‌زدایی یا باز کردن درهای مذاکره و ارتباط با آمریکا را مطرح کرده و توانسته‌اند سیاست خود را هم در این  زمینه پیش ببرند، اما اتفاقا نگاه به اقدامات تقابلی آمریکا نشان می‌دهد پیگیری چنین راهبردی از سوی غرب‌گراهای داخلی، نتیجه‌ای جز فشارهای بیشتر و گسترده‌تر شدن دایره خواسته‌های آمریکا نبوده است. چنانکه به‌طور مثال، محور شرارت خوانده شدن ایران توسط جورج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا، دقیقا در همان دورانی مطرح شد که حامیان مذاکره موضوع گفت‌وگوی تمدن‌ها را اعلام کرده بودند. بدین ترتیب در طول این  سال‌ها پیگیری و اجرای همزمان سیاست جنگ نرم و سخت علیه کشورمان و نیز انجام اقداماتی همچون دست داشتن در حمله عراق به ایران، طراحی و اقدام به ترور شخصیت‌ها در اوایل دهه ۶۰، حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرباس، تحریک و ایجاد ائتلاف با برخی کشورهای همسایه برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی، تأسیس و تشکیل گروه‌های تروریستی، ترور دانشمندان هسته‌ای، خروج از برجام، دست داشتن در اقدامات خرابکارانه در مراکز هسته‌ای کشورمان، ترور سردار شهید سلیمانی، تحریم‌های دارویی، بانکی و مقامات مختلف در ماه‌های اخیر، مخالفت با درخواست ایران برای دریافت وام از صندوق بین‌المللی برای مبارزه با بیماری کرونا، فعال‌سازی یکجانبه و غیرقانونی مکانیسم ماشه و  تحریم شرکت‌های فعال  در بخش پتروشیمی ایران، تنها گوشه‌ای از کارنامه اقدامات آمریکایی‌ها به‌عنوان قدرت امپریالیستی است که ماهیت جمهوری اسلامی ایران را در تضاد با منافع سلطه‌گرایانه خود می‌داند.
 چهره عریان دموکراسی آمریکایی
رفتارهای برتری‌جویانه و سیاست استکبارگرایانه‌ آمریکا و هزینه‌سازی در مسیر ایستادگی ایران در حالی همچنان توسط مقامات آن پیگیری می‌شود که در حال حاضر این کشور در درون خود با مسائل متعدد اقتصادی، امنیتی و سیاسی روبه‌رو است. بدین ترتیب، مناظرات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در هفته‌های اخیر نه‌تنها چهره عریان آمریکا و دوگانگی برخورد آن با موضوعاتی همچون دموکراسی و آزادی بیان را نشان داد، بلکه حتی ادعای ترامپ مبنی بر وقوع تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری موجب تضعیف و زیر سؤال رفتن شعارهای آمریکا درخصوص دموکراسی آمریکایی و ایده برگزاری آزادانه و عادلانه انتخابات آمریکا شده است. دراین‌بین حتی بسیاری از تحلیلگران آمریکایی معتقدند اگر ترامپ برنده نهایی نباشد، ممکن است تعداد بالایی از طرفداران وی نتایج انتخابات را نپذیرند و بروز اتفاقات بعدی به‌نوعی آمریکا را به سمت شورش و آشوب داخلی بکشاند.