ایران از زمان شیوع ویروس کرونا به شدت دچار مشکل شده است. این بیماری در نتیجه روابط گسترده ایران با چین، ناسازگاری سیاسی و بی کفایتی بوروکراتیک، خیلی زود به ایران وارد شد و تا دوم آوریل، ایران بیش از 50 هزار مورد ابتلا به بیماری را گزارش کرده و این در حالی است که برخی معتقدند موارد ابتلا می تواند 3 تا 5 برابر بیشتر باشد. دولت ایران در مدیریت شرایط چندان موفق نبوده، چندین مقام ایرانی خود به ویروس کرونا مبتلا شده اند و چندین نفر جان خود را از دست داده اند. کووید-19 ناامیدی های ایرانی ها از فساد و سوء مدیریت در دولت را افزایش داده است.

در حقیقت، کووید-19 جدیدترین مشکل در آشفتگی های اخیری است که مردم ایران با آن مواجه شده اند. تحریم های ایالات متحده در یک سال گذشته آسیب شدیدی به اقتصاد ایران وارد آورده و سبب شده تولید ناخالص داخلی این کشور حدود 9درصد کاهش یابد. این مساله سبب شد دولت یارانه های سوخت را قطع کند که این مساله خود با ناآرامی های گسترده همراه شد. سیل بخش های زیادی از کشور را ویران کرده و به کشاورزی و زیرساخت ها آسیب رسانده و خانه هزاران نفر را نابود کرده است. در هفته های اخیر، عربستان سعودی و روسیه یک جنگ نفتی به راه انداخته که به اندک درآمدهای باقی مانده دولت ایران آسیب می زند. در نتیجه همه اینها آیا منطقی است که بپرسیم بحران کووید-19 می تواند به نظام ایران آسیب بزند؟ فکر نمی کنم اینطور باشد.

درست است که دولت ایران مدت ها پیش از کووید-19 دچار بحران شده، اما یک سلسله شکننده نبوده است؛ دولت ایران را بیشتر می توان یک شبه دمکراسی دانست که دامنه های کثرت گرایی در آن از زمان انقلاب تاکنون محدودتر شده است و از این رو، نمی تواند نماینده همه مردم باشد. با این حال، دولت ایران نشان داده که همه توان خود را برای مقاومت به کار می بندد و تا کنون هم هیچ نشانه ای دال بر تسلیم آن در برابر بحران کووید-19 مشاهده نشده است. به طور مشابه، نه بحران های پیشین و نه کووید-19 احتمال کودتای نظامی را پیش نیاوردند. در چند دهه گذشته قدرت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اندازه ای افزایش یافته که تقریبا با نظام برابری می کند و هیچ دلیلی برای ایستادن در برابر آن ندارد. اگرچه مخالفان تبعیدی دولت ایران تصور می کنند که ارتش که نیروی نظامی رسمی ایران است، در صورت یافتن فرصت در برابر دولت قیام می کند، اما هیچ نشانه ای دال بر این موضوع وجود نداشته و ندارد. در حقیقت، تحولات در ایران نشان می دهند که ارتش و سپاه عمدتا برای نشان دادن وفاداریشان به نظام جمهوری اسلامی در رقابت هستند.

تاریخ جمهوری اسلامی حاکی از آن است که کووید-19 احتمالا تاثیرات تعیین کننده ای بر قدرت نظام در کوتاه مدت نخواهد داشت. سوء مدیریت در مقابله با بحران شیوع ویروس به طور قطع بر محبوبیت دولت تاثیر می گذارد، اما موجب سقوط آن نخواهد شد. به علاوه، دست کم سه جنبه در بحران کنونی نشان می دهد که در آینده نزدیک هیچ خبری از یک انقلاب دیگر در ایران نخواهد شد:

اول اینکه هیچ انقلابی هرگز بدون تظاهرات گسترده شکل نگرفته است. شیوع کووید-19 و ترس از ابتلا به ویروس به طور موثر احتمال برگزاری راهپیمایی، تجمع و هر گونه اعتراض جمعی را که کلید شکل گیری انقلاب ها در تاریخ بوده، از بین برده است. در حقیقت، این بیماری جنبش های اعتراضی در عراق و لبنان را که چندین ماه ادامه داشتند، خاموش کرد. اگر اعتصابات گسترده در ایران در جریان باشند هم هیچ کسی متوجه آن نخواهد شد، چون هیچ کسی نمی داند اعتصاب در قرنطینه چه شکلی می تواند داشته باشد. اگرچه انقلابیون ایرانی می توانند ابداع کننده اولین انقلاب مجازی علیه یک نظام در تاریخ بشریت باشند، اما بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد.

دوم اینکه اصول گرایان در ایران خیلی مسئولانه تر از عمل گرایان واکنش نشان داده اند. تا اینجای کار، این اصول گرایان به رهبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده اند که کارآمدترین و مناسب ترین واکنش را به بحران نشان داده اند. آنها بودند که در مباحثات، ممنوعیت سفر، قرنطینه، منع آمد و شد، فاصله گذاری اجتماعی، لغو رویدادهای مذهبی و فرهنگی، کمک دولت به افراد آسیب دیده از نظر جسمانی و کمک به قشر آسیب پذیر از نظر اقتصادی را خواستار شدند. در اتفاقی عجیب، میانه‌روها و عمل گرایان به سرپرستی رئیس جمهوری حسن روحانی اصرار داشتند که ویروس خیلی خطرناک نیست، درباره مشکلات پزشکی ایران مبالغه می شود و مردم باید زندگی روزمره خود را داشته باشند. برای نمونه، به رغم اجماع پزشکان و متخصصان بهداشت و درمان در ایران بر سر لزوم قرنطینه شهرهای ایران در اواسط ماه مارس، دولت حسن روحانی و متحدانش که طبق گزارش ها طرفدار ایده محافظت از اقتصاد به هزینه انتشار ویروس بودند، از این کار امتناع کردند. در همین حال، وزارت کشور ایران به سرپرستی عبدالرضا رحمانی فضلی که یک اصول گرای تندرو به شمار می رود، به رغم نارضایتی روحانیون و محافظه کارترین اقشار در جامعه تصمیم به تعطیلی همه حرم های مذهبی ایران گرفت. در نتیجه، زمانی که این بحران نیز سرانجام به تاریخ بپیوندد، احتمالا از اصول گرایان ایران به عنوان قهرمانان و از پراگماتیست ها به عنوان شخصیت شرور داستان یاد می شود. همین امر سبب شده که مردم به قد علم کردن در برابر نظامی که آن را اساسا اصول گرا می دانند، تمایلی نداشته باشند.

سوم و آخر اینکه در نظام جمهوری اسلامی عمدتا در مواجهه با هر بحرانی گروه های مختلف متحد می شوند. در جنبه سیاسی بحران کووید-19 در ایران تا اینجای کار بیشتر تقصیرها بر گردن عمل گرایان افتاده، اما اگر کار به جایی برسد که بحران از سوی نیروهای مردمی به تهدیدی برای نظام تبدیل شود، تاریخ جمهوری اسلامی نشان می دهد که همه شکاف ها و اختلافات در دستگاه سیاسی ناپدید می شوند. بنابراین، بعید به نظر می رسد که بحران کووید-19 به تغییر نظام بینجامد.