مقام معظم رهبری در ذیل تفسیر این حدیث و با اشاره به آغاز ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، بایسته‌های پذیرش مسئولیت در نظام ارزشی اسلام را تبیین می کنند؛ از نظرگاه رهبری "توانایی مدیریت در امر سیاسی" و "تعهد در قِبَل مسئولیت پذیرفته شده" دو مفهومِ هنجاری اصلی و اساسی برای یک مدیر در نظام اندیشگی اسلام است. رهبر انقلاب با تکیه بر تناظر و توالیِ سه عنصر توانایی، مسئولیت و تعهد، بر ضرورت قضاوت یک مسلمان درباره خود بر اساس این ملاک‌ها تاکید می کنند. از نظرگاه رهبری پیش شرط حرکت به سمت پذیرش هر نوع مسئولیتی در نظام اسلامی، دایر بر داشتن بایسته های شخصیتی از جمله توانایی مدیریتی، نبوغ سیاسی و تخصص است و پذیرش تعهد، حلقه‌ی بعدی این نظام سلسله‌وارِ هنجاری است.

 با رجوع به سایر بیانات رهبری درباره این موضوع درمی یابیم که تاکید ایشان بر مسئله مسئولیت و تعهد، با موضوع مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولین در برابر وجدان خود، خدا و مردم ارتباط موثقی دارد. نظام ارزشی اندیشه سیاسی اسلام، در مرحله اول در سطح فردی با تکیه بر مفهوم وجدان، از هر شهروندی مطالبه می کند تا خود را به قضاوت نشسته و در سطح اجتماعی در قبال هرگونه رفتار خود در برابر مردم پاسخگو باشد. به طور طبیعی پس از بیانات رهبری تحلیل های متعددی نسبت به چگونگی پذیرش مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی تبیین خواهد شد ولی به نظر می رسد در این باره باید از تفاسیر سطحی پرهیز کرده تا ژرف واره های بیانات رهبری در بستر واقعیت الگوسازی شود. حال اگر بخواهیم به صورت اجمالی به بایسته های مسئولیت پذیری در نظام جمهوری اسلامی بپردازیم، شامل موارد ذیل خواهد بود:

  • پرهیز از دوگانه کاذب تعهد، تخصص: از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی شاهد روایت های متواتری از مفاهمه و مکالمه نیروهای سیاسی پیرامون دوگانه تعهد یا تخصص بوده ایم که می توان پایان این چالش را در میان سخنان شهید چمران جستجو کرد. این شهید بزرگوار هنگامی که با پرسش تعهد مهم تر است یا تخصص روبرو می شود، این گونه پاسخ می دهد که:"می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آنرا می پذیرم،اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی‌تقواست." بنابراین درهم آمیختگی تعهد و تخصص موجب شده تا جداسازی آن امری بی معنی تلقی گردد.
  • نفی مساله مسئولیت گیری: در پروسه مسئولیت گیری برخی از افراد به منظور کسب قدرت و اخذ مسئولیت هرگونه اقدامی را بر خود جایز دانسته و در رقابت های انتخاباتی، مساله اخلاق به محاق می رود؛ چنین مساله ای در حالی شکل می گیرد که کاندیداها پیرامون سطح توانمندی ها و قابلیت های خویش هیچ گونه تاملی شکل نداده و صندلی قدرت را بر هر امری ارجح می دانند. نفی مسولیت گیری در واقع عبور از این منیت های قدرت است.
  • نگاه امانی به صندلی مدیریت: متاسفانه تصور برخی از کارگزاران کشور بر این است که پس از ورود به حوزه مدیریتی در سطح کشور؛ مانایی حضور در این حلقه مدیریتی تا انتهای عمر خویش باید ادامه داشته باشد در حالی که نباید فراموش کنیم، مقوله مسئولیت در هرسطحی امانتی در دست ما تا به بهترین نحو خدمت گزاری کنیم.
  • صیانت از حقوق مردم بر خود: اگر بخواهیم مساله مسئولیت را در سطوح پایین تر یعنی خانواده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، هر پدر و مادری در برابر کوچک ترین صدمه فرزندانشان؛ خود را بازخواست کرده و مسئولیت صیانت از آنها را برعهده می گیرند. حال در سطوح بالاتر یعنی جامعه و کشور نیز هریک از کارگزاران نظام اسلامی باید نسبت به حقوق محوله مردم بر خود حساس بوده و از آن صیانت نمایند. آنچه موجب شده تا هریک از مردم به مسئولین فعلی رای داده و آنها را مورد پذیرش خود قرار دهند، دفاع از حقوق ملت و جلوگیری از تضییع حقوقشان است.
  • عمق بخشی به مساله تعهد: به محض اینکه مساله تعهد برای هریک از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به عنوان اصلی ترین مولفه پذیرش مسئولیت مورد توجه قرار گیرد در برابر هرگونه خطایی خود را ملزم به پاسخگویی یا تنبیه می داند. بی شک برای پاسخگویی در برابر تعهد داده شده به ملت ایران متکثر و دارای مراحل مختلفی است. اولین مرحله پاسخگویی نسبت به تعهدات انجام نشده، ابراز لفظی و بیانی است و در مراحل بالاتر با کنش مدیریتی همراه می شود. استعفا و انتقال مسئولیت به فرد دیگری از جمله متداول ترین شیوه هایی بوده که مسئولان سایرکشورها در برابر عدم محقق سازی تعهدات خود در پیش می گیرند. اگرچه استعفا در سایر کشور ذیل اخلاق حرفه ای تعریف می گردد ولی در نظام دینی باتوجه به آموزه ها و روایات متعدد در ذیل فقه مدیریتی امری ضروری به نظر می رسد. متاسفانه در حال حاضر نگاه دینی به مساله تعهد هنوز به طور کامل شکل نگرفته و اکثر تغییرات مدیریتی با عزل و یا استیضاح اجرایی شده که بیانگر عدم عمق بخشی به مساله تعهد در میان کارگزاران نظام است.