به گزارش پارس نیوز، 

محمدجواد ظریف پس از ۶۷ ماه سکانداری وزارت خارجه دولت جمهوری اسلامی، از این منصب استعفا کرد. اگرچه تا زمان نوشتن این سطور، استعفای وی مورد پذیرش قرار نگرفته است و متن رسمی استعفای او منتشر نشده و حتی این احتمال وجود دارد که او به کار بازگردد، اما در این باره گفتنی هایی هست:

۱٫در مورد دلیل استعفای ظریف دلایل متعددی بیان شده، اما آن چه مشهود است و نیاز به دلیل ندارد، آن است که او به ادامه کار در وزارت خارجه دلگرم نیست. حال، دلیل این وضعیت، عدم هماهنگی دولت، بالارفتن اختلافات با رئیس جمهور و اطرافیان او یا هر چه هست، باعث شده او دیگر انگیزه ای نداشته باشد که مرد شماره یک سیاست خارجی ایران باشد؛ چه این که او ۶ ماه پیش هم از سمت خود استعفا کرده بود. همه این ها به کنار، نام وزیر مستعفی امور خارجه با برجام طوری گره خورده که تا سال های متمادی، کمتر کسی هست که حرفی از برجام بزند و از جواد ظریف یاد نکند. از این منظر نمی توان کلیت استعفای ظریف را بدون هیچ گونه ارتباطی با شکست برجام تحلیل کرد.

۲٫طناز خوش ذوقی نوشته بود که با تغییر دولت در آمریکا و خروج این کشور از برجام و بدعهدی و اتلاف وقت طرف های اروپایی، اکنون با تغییر وزیر خارجه ایران، تنها فرد یا جای باقیمانده از برجام، هتل محل امضا شدن توافق است. آری این طنز تلخ، واقعیت توافق نامه ای است که سال ها وقت و هزینه ملت و دولت ایران را گرفته است. محمدجواد ظریف هم که در همان زمان، با القابی چون امیرکبیر ایران و قهرمان دیپلماسی از او نام برده می شود و نشان لیاقت می گرفت، امروز حاصل تمام خوش بینی ها و زحماتش را بر باد می بیند و این حتما برای یک مسلمان میهن پرست، بسیار سخت و غیر قابل تحمل است. شاید او با خودش

می اندیشد که پس چرا بسیاری از فعالیت های هسته ای را تعلیق کردیم، چرا انواع و اقسام بازرسی را پذیرفتیم، اصلا ما که می خواستیم با قدرت ها کنار بیاییم، چرا یک روز آن قدر بر مواضع‌مان – که بر حق هم بود – پافشاری کردیم و حتی در این راه شهید دادیم و چرا امروز کار را به جایی رسانده ایم که رهبر معظم انقلاب در جمله ای تلخ از انرژی هسته ای با عنوان «نیرویی که یک روز حق مسلم ما بود» یاد کردند و حالا نتیجه چیست؟

نتیجه آن است که یکی از مسئولان اقتصادی همین دولت، دستاورد برجام را «تقریبا هیچ» می داند و صاحب نظرانی که یک روز توسط رئیس دولت بی سواد خطاب می شدند، معتقدند که نه تنها آورده برجام صفر است، بلکه این عقبگرد، آسیب های زیادی هم داشته که تا سال ها گریبان ایران اسلامی را رها نخواهد کرد.

۳٫اینجانب شخصا برای دکتر ظریف بسیار احترام قائلم و او را انسانی شریف و متدین می دانم. این که شخصی پس از شکست طرح ها و راهبردهایش استعفا دهد، اساسا مطلوب است، اما این که مترصد فرصتی برای کناره گیری باشد و در زمان مناسب – که مثلا یک جلسه رسمی با حضور بشار اسد باشد – به بهانه ای نه چندان قابل قبول، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، غیر قابل پذیرش است. کیست که نداند وزیر محترم امور خارجه در مدت وزارتش و حتی پیش از آن که دیپلمات مطرحی بود، بحران‌های مختلفی را تجربه کرده و طعم مشکلات مختلف را چشیده است و مسائل مطروحه فعلی، به هیچ وجه قانع کننده به نظر نمی رسد.

۴٫نکته آخر، نحوه اطلاع رسانی این استعفا از طریق یک شبکه اجتماعی و ایجاد خلا خبری در روز گذشته است که موجب تقویت گمانه های نادرست را هم فراهم آورده است. از وزارتخانه‌ای که یکی از مهم ترین شئونش، اطلاع‌رسانی است، انتظار نمی رود که جامعه را در شرایطی قرار دهد که سکه شایعات رسانه های خارجی رایج شود. از سوی دیگر، استعفای وزیر، درست در روزی که رئیس جمهور کشور دیگری به ایران آمده، بی شباهت با تغییر وزیر خارجه در سنگال نیست. از کسانی که داعیه دیپلمات بودن و حرفه ای بودن دارند، چنین خطاهای فاحشی عجیب است.