به گزارش پارس نیوز، چند روزی است که تلاش دولت برای دوران پساتحریم به‌صورت ویژه‌ای در عرصه سیاست خارجی نمود کرده و موضوع بحث بسیاری از رسانه‌ها و سیاسیون شده است. در شرایطی این بحث‌ها بیان می‌شود که برجام با همه تلاش دیپلمات‌های دولت حسن روحانی با خروج آمریکا از برجام، که البته اسحاق جهانگیری آن را غافلگیرانه توصیف کرد و گفت که دولت انتظار این اقدام را از دولت ایالات متحده نداشته است، فروریخته و حالا دولت یازدهم تلاش می‌کند با ادامه گفت‌وگو با اروپایی‌ها مسیری برای ادامه توافق هسته‌ای به‌عنوان ایده مرکزی تیم حسن روحانی برای اداره کشور پیدا کند و از طرفی هم بتواند خسارت بازگشت تحریم‌های آمریکا علیه ایران را که از 15 مرداد دوباره با دستور اجرایی دونالد ترامپ اعمال خواهند شد، کاهش دهد. در این شرایط اروپایی‌ها، نه‌تنها بسته‌ای ضعیف برای ایام اعمال تحریم آمریکا ارائه کرده‌اند که حتی در جریان مذاکرات هم اظهار کرده‌اند که تا پیش از نوامبر (آبان ماه) امکان رسیدن به توافق بر سر جزئیات با ایران وجود نخواهد داشت و لذا دولت روحانی تصمیم گرفته هم نمایندگان خود را برای همراه کردن برخی کشورها مانند مالزی، اندونزی، هند، کنیا و اوگاندا به آسیای شرقی و آفریقا بفرستد و هم از ظرفیت‌های خارج از دولت مانند علی‌اکبر ولایتی استفاده کند و او را با پیامی مکتوب از سوی خود و پیامی شفاهی از سوی رهبر انقلاب به روسیه و سپس چین بفرستد.
 

روسیه بعد از جنگ تحمیلی و پس از رحلت امام خمینی (ره) همواره بخشی از روابط خارجی ایران را به خود اختصاص داده است، به‌گونه‌ای که مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در اولین سفر دیپلماتیک خود بعد از رحلت امام در صدر هیاتی بلندپایه در 30 خرداد 1368 عازم مسکو شد تا با شوروی و رهبر وقت آن یعنی گورباچف دیدار کند. روس‌ها در این سال‌ها و در بسیاری از موارد یکی از متحدان استراتژیک ایران بوده‌اند و در برهه حساسی مانند ماجرای سوریه همراهی ویژه‌ای با ایران داشته‌اند و توانسته‌اند طراحی ویژه غرب برای این منطقه را ناکام بگذارند.

علاءالدین بروجردی درباره این همراهی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» ابراز می‌کند که بعد از جنگ تحمیلی در بسیاری از موارد ایران و روسیه توانسته‌اند همکاری‌های موفقی را چه در سطح منطقه‌ای و چه بین‌المللی رقم بزنند. یکی از این موارد تکمیل نیروگاه هسته‌ای بوشهر بوده است؛ نیروگاهی که کشورهایی مثل آلمان از تعهدات خود در تکمیل آن سر باز زدند و روسیه در همراهی با متخصصان ایرانی تکمیل این پروژه را به سرانجام رساند.

رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی کشورمان همچنین می‌گوید ورود روسیه به جنگ در سوریه باعث شد گروه‌های تکفیری در مقابل جریان مقاومت بیشتر عقب بنشینند و عمر حکومت خودخوانده داعش کوتاه‌تر شود. بروجردی همراهی ایران و روسیه در این موضوع را راهبردی دانسته و می‌گوید این همکاری به صورت جدی به افزایش امنیت در منطقه کمک کرده است.

علاوه‌بر این اگر اظهارات توام با ناامیدی نتانیاهو بعد از دیدار با ولادیمیر پوتین را ساعاتی پیش از دیدار پوتین با ولایتی کنار بگذاریم، اعلام تصمیم روسیه در حمایت از برجام بعد از دیدار روسای جمهوری آمریکا و روسیه در هلسینکی از سوی پوتین، نشانه دیگری در شکل‌گیری یک همکاری راهبردی میان ایران و این همسایه شمالی خود است.

سفر علی‌اکبر ولایتی به روسیه از چند منظر می‌تواند این‌گونه تحلیل شود که سفری موفق و توام با دستاوردهای مهمی برای ایران بوده است.

ابتدا اینکه علی‌اکبر ولایتی یک فرستاده از سوی رهبری و رئیس‌جمهور ایران بوده است و این ماجرا در عرف دیپلماتیک مشخص می‌کند که سطوح دیدارها و نحوه برگزاری آن چگونه باشد. با این حال و برخلاف عرف رایج که دیدارهای افراد با شخصیت‌های هم‌سطح خود صورت می‌گیرد، در این سفر علی‌اکبر ولایتی با بالاترین فرد در ساختار سیاسی روسیه یعنی رئیس‌جمهور این کشور دیدار کرد و نوع برگزاری این دیدار و نشستن پشت میز مذاکره در سطوحی نشان از اهمیت بالای این دیدار و عملیاتی بودن آن داشت. البته این را هم نباید فراموش کرد که در هنگامه برگزاری جام جهانی، دیدار ولایتی با شخص پوتین شگفتی بسیاری از رسانه‌های خارجی ازجمله رسانه‌های روسی را در پی داشت و تحلیل‌ها را به این سمت برد که دیدار یادشده راهبردی بوده است. علاوه‌بر این تغییر زمان سفر نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به مسکو و تلاش برای دیدار با سران روسیه پیش از برگزاری دیدارهای علی‌اکبر ولایتی نشانه دیگری از اهمیت این ماجراست. همکاری با روسیه و میزان کارآیی و تاثیر آن در زمان اعمال تحریم‌های ایالات متحده در میانه مردادماه که محل سوال برخی اصحاب رسانه هم شده، مساله‌ مهمی است که در صورت نگاه به ساختار روابط ایران و روسیه و در نظر گرفتن اینکه اروپایی‌ها در حال فرسایشی کردن مذاکرات اخیر هستند، قابل ارزیابی است. ایران و روسیه در یک کریدور استراتژیک برای ترانزیت کالا قرار دارند که محورهای مواصلاتی از جمله دریای خزر و راه‌آهن گرگان- اینچه‌برون از اجزای آن هستند. اگر حتی استفاده پرسود از این کریدور ترانزیتی هم در نظر گرفته نشود، استفاده از این مسیر‌ها که همگی در منطقه‌ای امن و به دور از مناطق تحت تاثیر ایالات متحده قرار دارند، مسیرهای قابل‌اعتمادی برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و شکست تحریم‌های آمریکا هستند. علاوه‌بر این همکاری اقتصادی ایران با همسایه شمالی خود و افزایش قابل‌توجهی که وعده آن داده شده، خود می‌تواند به افزایش ضرایب امنیتی در منطقه کمک کند و صلح پایدارتری را هم رقم بزند.

در دیدار اخیر علی‌اکبر ولایتی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و سپس دیدار او با الکساندر نوآک، وزیر انرژی این کشور توافقات مهمی درخصوص تعاملات اقتصادی ایران با روس‌ها در دوران تحریم شکل گرفت؛ تعاملاتی که انعقاد قراردادهای نفتی محور آن است.

در این خصوص علاءالدین بروجردی به «فرهیختگان» می‌گوید: «ایران و روسیه با تدوین قراردادهای مهم نفتی تصمیم گرفته‌اند بخشی از تلاش‌های آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران را خنثی کنند که این یکی از مهم‌ترین دستاوردهای سفر علی‌اکبر ولایتی به مسکو بوده است.»
بروجردی اضافه می‌کند: «با توجه به اینکه روسیه خود کشوری نفت‌خیز و دارای منافع نفت و گاز است، این همکاری در زمینه خرید نفت از ایران نشانه‌ای از عزم روس‌ها برای افزایش تعاملات راهبردی با ایران است که می‌تواند در دوران تحریم بخشی از نگرانی‌های ایران درخصوص تجارت خارجی خود را مرتفع سازد.»

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درخصوص قیمت توافق‌شده با روسیه برای فروش نفت ایران هم می‌گوید: «قراردادهای نفتی قاعده و قانون خود را دارد. قیمت‌های فروش نفت هم با فرمول‌های مشخصی تعیین می‌شود که این فرمول‌های مورد تایید کارشناسان ایرانی معمولا رقم‌های بازارهای جهانی و قیمت اوپک را تامین می‌کند و بنای ایران و روسیه در معامله آتی نفت هم تبعیت از همین قواعد و قوانین است.»

بروجردی در ارائه توضیحی به «فرهیختگان» رقم 50 میلیارد دلار اعلامی از سوی علی‌اکبر ولایتی در مورد حجم سرمایه‌گذاری و تعاملات اقتصادی میان ایران و روسیه را مربوط به توافقات نفتی و برخی توافقات دیگر درخصوص ساخت و تاسیس نیروگاه‌های هسته‌ای و همچنین توافق تکمیل راه‌آهن اینچه‌برون می‌داند و می‌گوید با سرمایه‌گذاری روس‌ها در این بخش‌ها دستاوردهای مهمی برای کشور حاصل خواهد شد.

تعاملات مالی ایران با روسیه هم یکی دیگر از توافقات مهم سفر علی‌اکبر ولایتی به مسکو بوده است. در این دیدار توافقاتی برای نزدیک شدن دو کشور به یک معاهده مالی با استفاده از پول رایج دو کشور صورت گرفت که این از پیشنهادهای راهبردی کارشناسان برای کاهش نیاز ایران به دلار بوده است؛ ایده‌ای که قبلا از سوی کشورهای مختلفی مانند چین مورد استفاده قرار گرفته و توانسته وابستگی این کشور به دلار را به صورت قابل‌توجهی کاهش دهد.

علاءالدین بروجردی اجرایی شدن این پیمان پولی را اقدامی مهم برای تقویت پول رایج دو کشور می‌داند و می‌گوید هرچه بیشتر این امر موفق شود، قوت توافقات و اثربخشی آنها را بالاتر خواهد برد.

او البته در این گفت‌وگو می‌گوید که اجرای توافقات ایران با روسیه در ادوار مختلف همواره با چالش‌هایی مواجه بوده، چراکه بدنه کارمندی دولت در ایران ناشی از نگاه موجود در بدنه کارمندی و دولت‌های قبل از انقلاب معطوف به غرب بوده و متاسفانه بعد از انقلاب هم این نگاه به صورت کامل از بین نرفته است و این روزها یکی از چالش‌هایی که توافقات تهران - مسکو را تهدید می‌کند، زمین‌گیر شدن آنها در دستگاه‌های اجرایی با وجود تاکید روسای جمهور دوکشور است.

 با وجود اینکه برخی رسانه‌ها در روزهای اخیر تلاش می‌کنند دستاوردهای دیدار مهم پوتین با علی‌اکبر ولایتی را زیر سوال ببرند و حتی از عنوان «نفت در برابر کالا» استفاده می‌کنند باید گفت که برعکس این اظهارات، منابع خبری دستاوردهای بسیار مهمی را برای این دیدار برشمرده‌اند.

۱- مهم‌ترین دستاورد این دیدار، تضمین خرید روزانه 700 هزار بشکه نفت ایران از سوی روسیه بوده است. این رقم در صورت تحقق چیزی قریب به همان درخواست مطرح‌شده در مذاکرات اخیر از اروپا مبنی‌بر تضمین خرید یک‌میلیون بشکه نفت ایران است.

۲- 50 میلیارد دلار حجم سرمایه‌گذاری روس‌ها در قراردادهای نفتی و قرارداد‌های مربوط به توسعه توان هسته‌ای و ساخت چند نیروگاه و چندین قرارداد دیگر ازجمله راه‌آهن اینچه‌برون، دومین توافق مهم سفر اخیر است.

۳- توافق سوم مربوط به مدل پرداخت هزینه به ایران در قراردادهای نفتی و فروش 700 هزار بشکه نفت یادشده است. گفته شده براساس یک نیازسنجی دوطرفه، توافق شده که روس‌ها به میزان 50 درصد از رقم مورد توافق را به‌صورت نقدی تسویه کنند و مابقی یعنی هزینه مربوط به 350 هزار بشکه دیگر را از محل کالاها یا فناوری‌های مورد نیاز ایران و به انتخاب دستگاه‌های اجرایی ایران از روسیه تامین شود. این کالاها یا فناوری‌ها نیاز کارخانه‌های داخلی از مواد اولیه گرفته تا تجهیزات و فناوری‌های «های‌تک» را تامین خواهند کرد، سوای اینکه این تهاتر نافی تامین نیازهای استراتژیکی چون کالاهای اساسی مورد نیاز ایران نیز نخواهد بود.

که البته این‌ها تنها بخشی از توافقات مهم این دیدار است.