به گزارش پارس نیوز، 

مردم مشکلات را جلوی چشمانشان می‌بینند اما حضور مسئولان در میدان را نه؛ وگرنه اگر ببینند دولتمردان و وزرا همچون جوانانشان در روسیه و خوزستان مجاهدانه در میدانند تا دل مردم را شاد سازند راضی خواهند بود حتی اگر تلاششان به نتیجه نرسد.

پرده اول ـ تیم ملی بعد از ماه‌ها انتظار مردم به روسیه رفت تا در گروهی که نام «مرگ» بر او نهاده بودند، مقابل قدرهای جهان بایستد.

ابتدا در «سن پترزبورگ» مقابل مراکش بازی را برد تا راهی «کازان» شود و به مصاف اسپانیایی برود که نام قهرمان جهان را یدک می‌کشید. هر چند نام با ابهت اسپانیا روی روحیه بازیکنان ما نیز تاثیر گذاشته بود و آنها را در لاک دفاعی فرو برده بود اما دقایقی از بازی نگذشت که به خود آمدند واحساس کردند اگر بخواهند می‌توانند حتی برای قهرمان جهان نیز مشکل بیافرینند.

نبرد جانانه جوانان این سرزمین وقتی دیدنی شد که یک گل از حریف خوردند و احساس کردند چیزی برای باختن ندارند و با رشادتی مثال‌زدنی به سمت خیمه حریف هجوم بردند.

نبرد حماسی 11 جوان ایرانی و چشم‌های امیدوار 80 میلیون ایرانی که نگاه امیدوارشان صفحه تلویزیون را دنبال می‌کرد و دستانی که به آسمان بلند بود برای پیروزی این دلیرمردان.

صحنه تماشایی این بود که غول‌های اسپانیایی با وقت‌کشی وتمارض در انتظار سوت پایان بازی بودند، موضوعی که اگر قبل از آغاز بازی‌های جام جهانی به یک علاقمند ایرانی فوتبال می‌گفتی، تنها یک لبخند تلخ وشاید «عاقل اندر سفیه» نصیبت می‌کرد.

و بازی آخر مقابل پرتغالی که فوق ستاره‌ای چون رونالدو را در نوک پیکان حمله خود داشت. حمله‌های سیل‌آسای پرتغالی‌ها بارها و بارها دفع شد تا بالاخره یک گل به ما زدند و یک گل هم در مقابل خوردند و حتی پنالتی اعجوبه‌ای چون رونالدوهم توسط دروازه‌بان غیرتمند ما در مقابل چشم بهت‌زده جهان مهار شد تا بازی با همین نتیجه یک بر یک به پایان برسد.

 دور اول بازی‌های جام جهانی به پایان رسید و ایران با یک اختلاف کمتر از پرتغال و اسپانیا از راهیابی به دور دوم بازی‌ها بازماند.

بازیکنان ما دو روز بعد از «سارانسک» راهی تهران شدند. اکثریت آنها ناراحت و خجل‌زده بودند که چرا نتوانسته بودند تنها یک امتیاز بیشتر کسب کنند و راهی یک هشتم نهایی شوند اما در دل هواداران میلیونی‌شان اینگونه نبود. «شادی همراه با تشکر» از غیورجوانان خود واکنش مردم بود به این حماسه جانانه و استقبالی بسان تیم قهرمان جهان چرا که دیدند این جوانان چگونه جنگیدند و مقابل ابرقدرت‌های فوتبال جهان چه حماسه‌ای آفریدند.

پرده دوم ـ طی چند هفته گذشته مشکل آب آشامیدنی مردم خرمشهر و آبادان، خیلی از مردم این دو شهر را  به شکوه واداشت. همانانی که در جنگ جان و مال خود را داده بودند تا ایران و ایرانی طعم ذلت و بردگی حیوان درنده‌ای چون صدام را نچشد حالا با مشکلی چون نداشتن اولین نیاز زندگی یعنی آب مواجه بودند.

از طرفی شایعات دشمن و افراد خبیث مبنی بر انتقال آب آشامیدنی به کویت و بصره بیشتر آنها را نارحت می‌کرد چرا که از قدیم گفته‌اند «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است».

و حالا خبر رسید طرح عظیم آب‌رسانی غدیر روز گذشته توسط قرارگاه خاتم سپاه به بهره‌برداری رسید تا مردم این دو شهر قهرمان‌پرور بار دیگر طعم آب شیرین را بچشند.

هر چند تا زمان افتتاح این طرح زمان زیادی مانده بود و طبق برنامه‌ریزی ماه‌ها زمان می‌خواست تا به بهره‌برداری برسد اما حماسه‌سازان 8 سال دفاع مقدس وقتی دیدند مردم این دو شهر در رنج و عذابند این بار بیت‌المقدسی دیگر آفریدند.

اگر روزی به شوق فتح خونین‌شهر خانه و کاشانه خود را رها کرده و برای آزادی نماد عزت ایرانی، راهی جبهه‌های تفتیده جنوب شدند این بار نیز همانند 36 سال پیش راهی آن سرزمین شدند تا مردم را این بار از دست مشکل بی‌آبی نجات دهند.

اگر در دفاع مقدس، پاسداران جوان با ساخت پل متحرک بر رود وحشی اروند باعث تعجب جهانیان می‌شوند به گونه‌ای که هنوز بعد از سه دهه روش ساخت این پل در ارتش‌های کلاسیک جهان تدریس می‌شود امروز به جاماندگان از آن حماسه به همراه نسل جوان مهندسان این مرز وبوم حماسه‌ای می‌آفرینند تماشایی.

ساخت 102 کیلومتر خط انتقال آب طی تنها 10 ماه آنهم در گرمای طاقت‌فرسای جنوب تنها بخشی از حماسه‌ای است که فاتحان دیروز خرمشهر و حماسه‌سازان امروز ایران‌زمین در قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) به سرانجام رسانده‌اند.

بی‌شک مردم دو شهر خرمشهر و آبادان 13 تیرماه سال 97 را فراموش نخواهند کرد همانگونه که سوم خرداد 61 را.

پرده سوم ـ طی چند هفته گذشته قیمت ارز به یکباره در بازار دو برابر می‌شود؛ قیمت سکه از یک و نیم میلیون طی تنها دو یا سه ماه به سه میلیون می‌رسد؛ قیمت مسکن در تهران و شهرهای بزرگ حدود 50 درصد گران می‌شود و کورسوی امید مردم مستضعف که با پس‌انداز اندک سرمایه خود به دنبال خرید سرپناهی برای فرزندانشان بودند به هوا برود؛ قیمت خودرو هر روز افزایش می‌یابد و کالاهای اساسی مردم ساعتی گران می‌شوند و پولی که در دست مردم است هر روز ارزشش کمتر و کمتر می‌شود و تورم تک‌رقمی که دولتمردان مدعی آنند به طنزی در میان مردم تبدیل می‌شود اما خبری از دولتمردان نیست که برای این آشفته بازار چه می‌کنند.

تنها چیزی که مردم از مسئولان می‌شنوند تنها دعوت به صبر است و وعده سرخرمنی که چند ماه آینده اوضاع بهبود می‌یابد اما نشانه‌ای از امکان تحقق این وعده‌ها نمی‌یابند. چرا که 5 سال است با این وعده‌های بی‌فرجام عادت کرده‌اند.

اگر روزگاری مردم را به سراب برجام وعده می‌دادند حتی غرب‌پرستان نیز امروز به این باور رسیده اند که از آفتاب تابان برجام آْبی برایشان گرم نمی‌شود و این در باغ سبز برایشان جذابیتی ندارد.

مردم مشکلات را جلوی چشمانشان می بینند اما حضور مسئولان در میدان را نه وگرنه اگر ببینند دولتمردان و وزرا همچون جوانانشان در روسیه و خوزستان مجاهدانه در میدانند تا دل مردم را شاد سازند راضی خواهند بود حتی اگر تلاششان به نتیجه نرسد.