به گزارش پارس نیوز، 

جعفر توحیدی - #براندازیم در مقیاس چند هزار نفره در توییتر ترند می‌شود. هم‌زمان محمود احمدی‌نژاد و مشایی خبر از سیلی بنیان کن و قریب‌الوقوع می‌دهند. شیرین عبادی هم در مصاحبه با سایت زیتون از فرصت‌ها و تهدیدات فروپاشی جمهوری اسلامی می‌گوید. ری تکیه به عنوان طرف مشورت اندیشکده‌های آمریکایی درباره ایران، نیز فروپاشی جمهوری اسلامی را لاجرم می‌داند و توصیه‌هایی به قدرت‌های بزرگ می‌کند تا خود را برای لحظه فروپاشی آماده کنند. آمدنیوز از همه جلوتر رفته و مدعی است فروپاشی اتفاق افتاده و فقط هنوز اعلام عمومی نشده! در این شرایط و هم‌زمان با آن مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری هم به‌جای تولید بسته‌های پیشنهادی برای دولت جهت کارآمدی، کلیپ کاپیتان داری سقوط می‌کنی را تولید و منتشر می‌کند. کلیپی کنایه‌آمیز که حاکمیت را هدف قرار داده است. در کنار این موارد هر روز در گوشه و کنار کشور شاهد شکل‌گیری اعتراض و تحصن و تجمع هستیم. در چنین شرایطی چه چیزی پیش رو است؟

مسئولین سابق و حالی که تلاش می‌کنند وضعیت را بسیار بحرانی جلو دهند هم‌زمان پس از این ترسیم شرایط اتخاذ تصمیماتی را به نظام اسلامی توصیه می‌کنند. تصمیماتی مطابق امیال خود. همین امر مؤید این است که این افراد هدفشان از بحرانی نشان دادن شرایط ایجاد اشتباه و خطای محاسباتی برای مسئولین و تحمیل تصمیماتی مطابق امیال خود به ایشان است.

آیا فرومی‌پاشیم؟

با ترسیم چنین شرایطی آیا در حال سقوط و فروپاشی هستیم؟ در پاسخ به این سؤال ملاحظاتی را باید مدنظر داشت:

1. بخشی از گفتار حول گزاره قریب‌الوقوع بودن فروپاشی جمهوری اسلامی مختص امروز نیست بلکه در طول چهار دهه گذشته همواره تکرار شده است.

2. هزاران نفری که تویت می‌کنند #براندازیم هم مجموعشان شاید با افراد یکی از هیئت مذهبی و ولایی تهران برابری کند و نه بیشتر.

3. رادیکال شدن بیش از حد اپوزیسیون و معاندین نظام اسلامی برآمده از وضع اجتماعی نیست بلکه برساخته‌ای است که حاصل اراده دشمنان جمهوری اسلامی است. حضور همزمان ترامپ و بن سلمان در قدرت دلیل افزوده شدن بر این رادیکالیسم ضدانقلاب است. حمایت مالی گسترده عربستان از معاندین از جمله سازمان منافقین

4. مسئولین سابق و حالی که تلاش می‌کنند وضعیت را بسیار بحرانی جلو دهند هم‌زمان پس از این ترسیم شرایط اتخاذ تصمیماتی را به نظام اسلامی توصیه می‌کنند. تصمیماتی مطابق امیال خود. همین امر مؤید این است که این افراد هدفشان از بحرانی نشان دادن شرایط ایجاد اشتباه و خطای محاسباتی برای مسئولین و تحمیل تصمیماتی مطابق امیال خود به ایشان است.

5. بخشی از اعتراضات اجتماعی همواره وجود داشته با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی و سرمایه‌گذاری ضدانقلاب این اعتراضات در افکار عمومی ضریب گرفته است. بخشی از اعتراضات که بخش بزرگ‌تر آن است حاصل ناکارآمدی دستگاه اجرایی کشور و دولت تدبیر امید است. این وجه از اعتراضات قدری نگران‌کننده است لذا در جهت رفع آن باید دولت را در فضای رسانه مکلف به انجام وظایفش کرد. البته متأسفانه دولت طرحی برای انجام تکالیف خود ندارد. همین امر بر ناامیدی اجتماعی افزوده است.

شاید نقض آشکار برجام توسط آمریکا و اعلام خروج از برجام را به‌قدر زیادی حاصل تصویری دانست که دشمن از جمهوری اسلامی ایران به دست آورده است. سؤال اینجا است که دو جریان داخل حکومت یعنی احمدی‌نژاد و حامیانش از یک سو و مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و یاران حسام‌الدین آشنا از دیگر سو در شکل دادن این ادراک برای دشمن چقدر نقش داشتند؟

فارغ از واقعیت؛ مهم ادراک دشمن است

شکل‌گیری ادبیات مشترکی که از نیروهای در ساختار تا بر ساختار را شامل شده حول بحرانی نشان دادن وضعیت کشور، خطراتی را متوجه کشور می‌کند. مهم‌ترین خطر تغییر در ادراک دشمن است. اگر دشمن به این ادراک برسید که کشور در موضع ضعف قرار داد فارق از این که این ادراک ما به ازای واقعی داشته باشد یا نه برای کشور دردسر آفرین است. دشمن مبتنی بر ادراک خود از ما عمل می‌کند. اگر احساس کند ما در وضعیت بحرانی قرار داریم و ممکن است فروبپاشیم دست به اقداماتی خواهد زد.

تفاوت طاووس با محمود احمدی‌نژاد و حسام‌الدین آشنا

کاری که طاووس با گشودن بال خود می‌کند را می‌توان مدیریت ادراک دشمن نامید. از جمله کارکردهای بال و دم‌های طاووس کارکرد دفاعی است. طاووس تلاش می‌کند بزرگ‌تر از آنچه هست در پیش چشم دشمن خود را بنمایاند. در داخل دو جریان احمدی‌نژادی‌ها و مرکز بررسی‌های استراتژیک با دامن زدن به اینکه کشور در وضعیت بحرانی و فروپاشی قرار دارد تصویری بسیار ضعیفی از ایران را به دشمن ارائه می‌کنند. این تصویر می‌تواند موجب شکل‌گیری اقداماتی از سوی دشمن شود که به تحمیل هزینه‌های گزاف به کشور بی انجامد.

شاید نقض آشکار برجام توسط آمریکا و اعلام خروج از برجام را به‌قدر زیادی حاصل تصویری دانست که دشمن از جمهوری اسلامی ایران به دست آورده است. سؤال اینجا است که دو جریان داخل حکومت یعنی احمدی‌نژاد و حامیانش از یک سو و مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و یاران حسام‌الدین آشنا از دیگر سو در شکل دادن این ادراک برای دشمن چقدر نقش داشتند؟