گروه تحلیلی خبری "پارس"_ زهرا سعیدی: حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم و دوازدهم بعد از آنکه در اولین دوره رقابت انتخاباتی پیروز شد و به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، با در پیش گرفتن سیاست تعامل‌گرایی از سوی دولت یازدهم، سیاست خارجی خود را تعامل با دنیا بر پایه اعتدال قرار داد اما اندیشه برونگرا و غرب‌زده دولتی‌ها موجب شده است که نه تنها در زمینه هسته‌ای به جایی برسیم بلکه علیرغم تعهدات خود هنوز نتوانسته‌ایم دستاوردهای اقتصادی را در این زمینه کسب کنیم.

دولتمردان جریان اعتدال همچنان اصرار دارند از طریق گسترش گفتگو و تبعیت از سیاست‌های غرب، راه‌حل مشکلات اقتصادی را در گرو تعامل گسترده با آنها تعریف کنند در حالی این سیاست در واقعیت دستاوردی برای ما به همراه نداشته و دستمان در این زمینه خالی مانده است

بر این اساس، حل موضوع هسته‌ای از طریق گفتگو و ایجاد بسترهای مناسب جهت سرمایه‌گذاری خارجی در اولویت سیاست خارجی روحانی قرار گرفت. در پیش گرفتن این سیاست جهت تحقق توسعه‌گرایی بود که با انتخاب برخی افراد نزدیک به جریان اصلاحات و نیز بعضاً تحصیلکرده در غرب تکمیل می‌شد.سیاست خارجی توسعه‌گرا بیش و پیش از هر چیزی اقتصاد و توسعه اقتصادی را در صدر اولویتها و مراودات بین‌المللی بر پایه تنش زدایی و تعامل با قدرتهای بزرگ قرار داد.

چنانچه رئیس جمهور در اولین نشست خبری که چند روز بعد از انتخابات یازدهم برگزار شد، در این زمینه با صراحت اعلام کرد که به دنبال رابطه و تعامل با کشورهای دنیا بر اساس احترام متقابل است و این اقدام نه تنها به نفع ایران بلکه به نفع همه جهان است. وی در رابطه با رویکردهای تعاملی دولتش با جهان گفت: «(دولت) در حال بررسی ابعاد مختلف بازسازی و بهبود روابط دو جانبه و چند جانبه با کشورهای اروپای و آمریکای شمالی بر مبنای برابری و احترام متقابل است.

درواقع حامیان این تفکر بر این باورند که سیاست توسعه گرا به دلیل وابستگی متقابل کشورها به یکدیگر یک ضرورت محسوب می‌شود. بدین ترتیب دولت تدبیر و امید مبنای سیاست‌های خود از جمله مسئله هسته‌ای و مشکلات اقتصادی را سیاست توسعه گرا قرار داد.

این سیاست در ابتدای کار و در زمینه موضوعاتی چون مسئله هسته‌ای با موفقیت‌ها و دستاوردهایی همراه بود که نتیجه آن برجام و توافق قدرت‌های بزرگ بر سر این موضوع بود. اما دیری نپایید که علیرغم این توافق و عمل کردن ایران به تمامی تعهدات توافق شده، تحریم‌ها و تهدیدهای آمریکا به بهانه‌های مختلف از جمله نقض حقوق بشر و یا حمایت از تروریسم آغاز شد. این روند در دوره ترامپ سخت‌تر شد و وی بارها ایران را به خروج آمریکا از برجام تهدید کرد.

ایران با تلاش و عمل به تعهدات خود در برجام، چهره مسالمت‌آمیز خود را به نمایش گذاشت، اما بسیاری از کشورهای غربی هنوز با تبعیت از سیاست‌های آمریکا و تشدید تبلیغات ایران هراسی از سوی این کشور، اقدام عملی در زمینه سرمایه‌گذاری در ایران انجام نداده‌اند

در زمینه مسائل اقتصادی هم علیرغم آنکه بسیاری از کشورهای اروپایی از آمادگی خود برای سرمایه‌گذاری به ایران و گسترش همکاری‌ها خبر دادند؛ اما آمارها از عدم تغییر یا تغییر ناچیز این وضعیت حکایت دارد. بر این اساس رتبه جهانی ایران در فضای کسب و کار تنزل یافته، سرمایه‌گذاران خارجی محدود به همان کشورهایی هستند که قبل از برجام به سرمایه‌گذاری می‌پرداختند و میزان سرمایه‌های وارد شده به ایران تغییر زیادی نکرده است.

درواقع باید گفت علیرغم آنکه ایران با تلاش و عمل به تعهدات خود در برجام، چهره مسالمت‌آمیز خود را به نمایش گذاشت، اما بسیاری از کشورهای غربی هنوز با تبعیت از سیاست‌های آمریکا و تشدید تبلیغات ایران هراسی از سوی این کشور، اقدام عملی در زمینه سرمایه‌گذاری در ایران انجام نداده‌اند.

با این حال دولتمردان جریان اعتدال همچنان اصرار دارند از طریق گسترش گفتگو و تبعیت از سیاست‌های غرب، راه‌حل مشکلات اقتصادی را در گرو تعامل گسترده با آنها تعریف کنند در حالی این سیاست در واقعیت دستاوردی برای ما به همراه نداشته و دستمان در این زمینه خالی مانده است. گرچه نمی‌توان در عصر جهانی شدن منکر تعامل و گفت و گو به عنوان راهکاری مهم در دیپلماسی گردید؛ اما باید توجه داشت که این تعاملات در صورتی قابل قبول است که اولاً طرفین گفتگو به تعهدات خود عمل کنند و در ثانی حاصل این تعاملات، تأمین منافع ملی کشور باشد.