به گزارش پارس به نقل از فارس، « پل ولفوویتز» در مقاله ای می نویسد: اگر ایالات متحده اهرمی در اختیار داشت، شاید تا به حال می توانست که تمامی بحث ها در خصوص پایان مسالمت آمیز بحران سوریه را به جایی برساند.

اما حتی اگر آمریکا می توانست از اهرم مذاکره هرچند دیرهنگام در بحران سوریه استفاده کند، عملا هیچگونه امکانی برای تحقق خیال پردازی اوباما در کنفرانس مطبوعاتی وی با دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس وجود ندارد.

وی در این کنفرانس گفت: « اگر در حقیقت بتوانیم که واسطه انتقال قدرت سیاسی به صورت صلح آمیز باشیم که در آن بشار اسد از قدرت کنار رود و آسیبی به کشور وارد نشود؛ و منافع تمامی قومیت ها و گروه های مذهبی در سوریه لحاظ شده، به خونریزی ها خاتمه داده شده و وضعیت تثبیت گردد، این به نفع همه خواهد بود. و ما همچنان اصرار داریم که این مساله رخ دهد. این مساله چالش برانگیزی است، اما ارزش تلاش را دارد. »

کامرون که در کنار اوباما ایستاده بود، ادعا کرد که منافع مشترکی با روسیه وجود دارد که نهایتا سوریه ای باثبات و دموکراتیک ایجاد خواهد گردید. اما پوتین رئیس جمهور روسیه هیچگاه از علاقه خود برای تشکیل سوریه دموکراتیک سخن نگفته است. جمعه گذشته، پوتین در کنفرانس خبری با کامرون از توافقات محدودتری سخن گفت: « ما هر دو می خواهیم تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه حفظ شود. »

برای روس ها، این هدف به بهترین شیوه بوسیله پیروزی بشار اسد حاصل می شود و این فکر که پوتین از سوریه دموکراتیک استقبال می کند خنده آور است. و بعید است که روسیه از کناره گیری بشار اسد از قدرت حمایت کند. آنها به وضوح اعلام کرده اند که هیچگونه علاقه ای به این نتیجه ندارند. این مساله اخیرا در لابی گری آنها علیه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که طبق آن دولت بشار اسد را به خاطر نقض حقوق بشر محکوم می کرد، مشاهده کرد. اگرچه این قطعنامه با ۱۰۷ رای موافق، ۱۲ رای مخالف و ۵۹ رای ممتنع تصویب شد اما روسیه و دیگر مخالفان این قطعنامه توانستند تعداد آرا موافق را ۲۰ درصد نبست به قطعنامه مشابه سال گذشته با ۱۳۳ رای موافق تقلیل دهند.

آخرین قطعنامه همچنین از تمامی طرفین خواست که سریعا نقشه راه مصوب آخرین نشست ژنو را برای انتقال سیاسی قدرت پیاده نمایند. نه اوباما و نه کری وزیر امور خارجه هیچگونه توضیحی در خصوص اینکه چرا نشست مجدد امسال می تواند به نسبت نشست سال گذشته نتیجه بهتری در برداشته باشد ارائه نکرده اند. خصوصا وقتیکه در ۱۲ ماه گذشته قدرت های غربی اقدام جدی برای تقویت نیروهای میانه رو در جبهه مخالفان انجام نداده اند.

همانطور که روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد، این انفعال یکی از دلایل اصلی است که می تواند توضیح دهد که چرا جبهه مخالفان مسلح در حال جنگ با دولت، اینقدر تندرو است و گروه های اندکی وجود دارند که به رغم دارا بودن قدرت نظامی نیز برای پیشبرد این هدف، موافق چشم انداز سیاسی آمریکا می باشند. همانطور که یکی از فرماندهان شورشی به تایمز گفت « اکثر شورشیان تندرو گروه النصره به خاطر سلاح و نه ایدئولوژی به این گروه پیوسته اند. »

با این حال، اگرچه رهبران غربی درباره نشست دیگری حرف می زنند، اما حکومت اسد به لطف کمک های تسلیحاتی روسیه و ایران، سربازان ایرانی و حزب الله لبنان و شبه نظامیان به تازگی سازمان یافته علوی در حال بدست گیری اوضاع می باشد. اگرچه آن دسته از مردم سوریه که موافق امیدواری رئیس جمهور آمریکا درباره سوریه ای سالم و در بر گیرنده منافع تمامی قومیت ها و گروه های مذهبی می باشند، اما آنها هیچگونه حمایتی جدی از جانب غربی ها دریافت نمی کنند. در این موضع ضعف، حضور در کنفرانس ژوئن نیز تقریبا برای آنها غیرممکن می باشد که این مساله پیروزی دیگری برای بشار اسد محسوب می شود.

و بنابراین، این کشور همچنان به سبب درگیری بین حکومت اسد و جبهه مخالفان که شاید به همان نسبت تحت سلطه اسلام گرایان تندروی ظالم می باشد، در حال نابود شدن است. و همچنان به شمار اجساد اضافه می شود.

شاید اوباما واقعا معتقد است که این کنفرانس پیشنهاد شده می تواند نتیجه خوبی در بر داشته باشد. به احتمال فراوان، وی آنرا به عنوان تنها راه تعویق چند ماهه نیاز به تصمیم گیری سختگیرانه می بیند. تا آن زمان، گزینه های امریکا، حتی کمتر نیز شده اند. در هر صورت، حرف های اوباما چندان جدی گرفته نمی شوند.

مردم ممکن است که موضع روسیه را دوست نداشته باشند، اما آنها قبل از مخالفت به این مواضع فکر می کنند. این واقعیت پیامدهایی را نه تنها در سوریه بلکه در خاورمیانه و حتی در مکان های دوردستی از قبیل آذربایجان، گرجستان و کشورهای حوزه بالتیک دارد.

پایان کشتارها در سوریه بسیار مورد علاقه همه می باشد. اما تا زمانیکه آمریکا و متحدانش نتوانند از اهرم مذاکره برای پشتیبانی جدی از نیروهای میانه رو در جبهه مخالفان استفاده کنند - چیزی که با تاخیرهای آمریکا دارد به امر غیرممکنی مبدل می شود - حتی صلح ناقص هم دور از تصور خواهد بود.