پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- یک: تا قبل از بحران سوریه، نیروی قدس و فرمانده اش را بسیاری از شهروندان ایرانی و حتی منطقه نمی شناخت، فقط چند بار موضع گیری  و تصاویرش در حمایت از حزب الله در برابر رژیم اشغالگر قدس منتشر شد. جنگی که از آن به عنوان پیروزی 33 روزه لبنان در برابر اسرائیل نام می برند. پیش از نیز تدبیر او موجب شد تا آمریکا از دو محور افغانستان و عراق، پس از تجاوز و اشغالگری به سوی ایران حرکت نکند و ایران وارد یک جنگ جدید نشود. از طرفی با حمایت از مرد عراق به استقرار دولت مرکزی کمک فراوانی کرد.

فرماندهی سردار سلیمانی  بر نیروی قدس سپاه در حالی در دهه دوم خود به سر می برد که از نابودی داعش کمتر از دو روز می گذرد. وعده ای که در مراسم پاسدار شهید حسین قمی ( مرتضی حسین پور) اعلام کرد و قبل از دو ماه به آن عمل نمود. نکته جالب اینکه آمریکایی ها بر آن بودند با نگه داشتن داعش در منطقه در سال 2018 اجلاسیه بین المللی ای را برای نابودی داعش و تشکیل ائتلاف جدید برگزار کنند.

دو: از همان آغاز بحران در سوریه، این سردار سلیمانی بود که به عنوان مستشار نظامی به دعوت دولت و پارلمان سوریه خود را به دمشق رساند و فرماندهی نیروهای همپیمان سوریه را برعهده گرفت. تشکیل نهاد دفاع مردمی یا همان بسیج سوریه از نیروهای مردمی و بومی، تشکیل چند نهاد موثر مقاومتی با عنوان فاطمیون و زنیبیون، حیدریون و تیپ امام باقر و حتی تیپ فلسطینی قدس موجب شد تا طرح تامین امنیت شهرهای بزرگ سوریه دستور کار اتاق عملیات فرماندهی همپیمانان سوریه قرار گیرد. ازاد سازی مناطق سیده زینب در مرحله اول و در نهایت شکست طرح اشغال دمشق و تجزیه سوریه با عنوان «حلب، پایتخت دوم» و همچنین دعوت از روسیه برای حضور در اتاق عملیات همپیمانان موجب شد تا منطقه شرقی سوریه هم در اختیار مقاومت قرار گیرد و رسما دولت سوریه تسلطش را بر این مناطق اعلام کنند. کارهای بزرگ انجام شده در سوریه از حوصله این یادداشت خارج است اما عدم اشاره به آن نیز ظلم بزرگی به افرادی چون سردار سلیمانی است.

طرح اشغال دمشق و سقوط رقه ماه ها قبل برنامه ریزی شده بود و پدافند دفاعی تشکیل شده در دمشق که به هدایت سردار سلیمانی  موجب شد تا کاخ ریاست جمهوری، مجلس و منطقه سیده زینب و بسیاری از ادارات از اشغال تروریست ها در امان بماند. بعدتر با شکست خوردن قطعی اشغال دمشق، گروه های تروریستی حلب را  به عنوان پایتخت سوریه جدید اعلام کردند که ظرف مدت کوتاهی این پروژه نیز به سرنوشت اشغال دمشق مبتلا شد. اتاق عملیاتی حلب که از کشورهایی چون عربستان، ترکیه و اسرائیل تشکیل شده بود، مجبور گردید تا نیروهای خود را از این منطقه خارج نمایند.

در جنوب هم اتاق عملیات موک که از افسران اطلاعاتی اردن، عربستان، آمریکا و اسرائیل تشکیل شد، موظف گردید پس از تسلط بر القنیطره، محور عملیاتی خود را تا دمشق گسترش دهد و عملا سوریه به سه بخش شمالی (تروریست های مستقر در ادلب)، شرقی (داعش  و کردها) مرکز (دولت رسمی سوریه) تقسیم و این کشور را تجزیه کند. در چنین فتنه ای طرح نابود سازی اتاق عملیات موک به اتاق عملیات همپیمانان سوریه واگذار شد و این اتاق عملیات توانست طرح عملیاتی اتاق عملیات موک را از بین ببرد.

از طرف دیگر آمریکایی ها با حمایت از کردهای نواحی شمالی بر آن شد تا محور شرقی و مرزی با عراق را در اختیار گیرد و رسما محور مقاومت را به دو تیکه تقسیم کند، طرح آزادسازی بادیه شرقی و رفع محاصره دیرالزور، البوکمال و المیداین دستور کار نیروهای مقاومت  و رسما آخرین پایگاه نظامی داعش با پیروزی اتاق عملیات همپیمانان و مقاومت در اختیار دولت عربی سوریه قرار گرفت.

باید اذعان داشت سردار سلیمانی و نیروی های تحت امرش توانستند در یک نبرد بزرگ بر دستگاه های اطلاعاتی کشورهایی چون آمریکا، اردن، عربستان، ترکیه، اسرائیل، فرانسه و انگلیس به صورت مستقیم و بیش از ده کشور دیگر به صورت غیر مستقیم پیروز شود.

سه: با اشغال موصل و حرکت داعش به سمت بغداد و اربیل، دولت مرکزی عراق بلافاصله از تهران کمک خواست. این جا بود که سردار سلیمانی به همراه گروهی از مستشاران وارد اربیل شد تا مانع از ورود داعش به اربیل شود. موضوعی که موجب جلوگیری از اشغال اربیل و سلیمانیه شد. در همین موقع با فتوای مرجعیت عراق، سردار سلیمانی به تجهیز، آموزش و هدایت مستشاری نیروهای عراقی در قالب بسیج مردمی (حشدالشعبی) پرداخت. نیرویی که برای اولین بار در یک کشور عربی تشکیل می شد و بیش از 100 لشگر و تیپ را در بر میداشت. نیروهای مردمی عراق پس از تشکیل و با همکاری ارتش و نیروهای پلیس عراق دست به اقدامات پدافندی در نوار شمالی بغداد برای جلوگیری از ورود داعش به این مناطق زد. در کنار آن سردار سلیمانی با حضور مستقیم در عملیات پدافندی سامرا، مانع از سقوط قطعی این شهر و پاکسازی شهر از عناصر تروریستی داعش شد. با این حال عملیات مستشاری نیروهای تحت فرماندهی سردار سلیمانی ادامه داشت تا آنکه پایگاه های مهم داعش در آمرلی، بیجی، تکریت، فلوجه و در نهایت موصل و الانبار از دست این گروهک خارج و در اختیار نیروهای دولت مرکزی عراق قرار گرفت. مسئله ای که نباید از آن غافل شد حضور صد در صدی حمایتی ایران در عراق از دولت مرکزی این کشور است. عراقی ها هم متوجه شدند چه کسی از آنها حمایت کرد.

یکی از نکاتی که در عملیات های مستشاری در عراق از آن غفلت می شود، پدافند بزرگ ضد داعش در نوار مرزی ایران – عراق با فاصله کمتر از 50 کیلومتر بود. داعش پس از تهاجم سراسری به عراق تا نزدیکی مرز ایران آمد و در نوار غربی ایران مستقر شد. همان زمان بسیاری از فرماندهان و رسانه های داعش مقصد خود را تهران اعلام  و بر نقشه ایران عنوان « ولایت خراسان » درج می کردند، با این حال طرح برخورد مشت آهنین با داعش در نوار مرزی به صورت کامل پیاده شد و داعش تا منطقه غربی عراق رانده  و با پیروزی بر شهر راوه عملا داعش در عراق نابود شد. هرچند عناصر این گروه در صحرا و یا نقاط دیگه عراق هنوز فعالیت میکنند اما دیگر نمی توان آنها را تحت فرماندهی واحدی به نام داعش خطاب کرد.

اینها بخشی از فرماندهی سردار سلیمانی در منطقه به ویژه سوریه و عراق است. ایشان توانست با مدیریت جهادی و فداکاری تمام عیار، داعش را در فرای مرزها نابود ساخت.