به گزارش پارس به نقل از مشرق، پرویز کاظمی اولین وزیر رفاه و تأمین اجتماعی دولت احمدی نژاد است که البته سال ها فعالیت در حوزه صنعت را تجربه کرده و اکنون نیز در رأس هیئت مدیره یکی از بانک های خصوصی قرار دارد.

او با رأی قاطع مجلس هفتمی ها به دولت نهم راه یافت و با آنکه احمدی نژاد در جلسه رأی اعتماد وی گفته بود « خدا کاظمی را به من معرفی کرده است» ، اما نخستین وزیری بود که در مهر ماه ۱۳۸۵، از قطار کابینه پیاده شد.

نیمه های سال گذشته خبری مبنی بر نامه نگاری ۱۵ عضو سابق دولت نهم با رهبر معظم انقلاب منتشر شد که نام کاظمی در فهرست امضاءکنندگان آن قرار داشت؛ نامه ای که محتوای آن هرگز فاش نشد اما نویسندگان آن گفتند که بر اساس « یک دغدغه» و برای « ارائه راهکار برون رفت از وضع موجود» اقدام به چنین کاری کردند.

در روزهای اخیر بار دیگر نام پرویز کاظمی در رسانه ها مطرح شد؛ این بار تحت عنوان نامزد احتمالی ریاست جمهوری یازدهم که قصد دارد به دعوت جمعی از فعالان سیاسی - اقتصادی وارد این عرصه شود.

او در گفت وگویی تفصیلی فارس به این خبر واکنش نشان داد و درباره شرایطی که وی را ترغیب به حضور در عرصه انتخابات می کند و البته برنامه های مورد نظرش برای اداره مطلوب کشور، سخن گفت که مشروح آن در پی می آید:

*آقای کاظمی! این روزها نام جنابعالی به عنوان نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مطرح شده است. برای شروع گفت وگو چشم اندازی از شرایط کشور ترسیم کنید و بگویید مشخصاً چه عوامل و دلایلی شما را به حضور در این عرصه ترغیب می کند؟

کاظمی: تصورم اینست که ما کشوری داریم که ۷۵ - ۷۶ میلیون نفر جمعیت دارد و خداوند هم خیلی به کشورمان عنایت کرده است؛ از این باب که امکانات و معادن خیلی خوبی در کشور ما وجود دارد. ما در نفت، سومین منبع و در گاز دومین منبع در دنیا هستیم و شما در کشورهای منطقه کمتر کشوری را مانند ایران می بینید که دارای چهار فصل باشد.

همچنین از نظر وسعت کشور ما گستردگی دارد و موقعیت جغرافیایی خیلی خوبی هم داریم و از همه مهم تر، مردم بسیار خوب و آگاه و جوان های روشن و تحصلیکرده داریم که بزرگ ترین و ارزشمندترین دارایی های ماست.

* اقتصاد ام القرای جهان اسلام باید قدرت مند باشد

در نقطه مقابل می بینید اگر ما بخواهیم خودمان را طرح کنیم، یک ادعایی داریم که ما انقلاب کردیم و می خواهیم آن را طبق چارچوب های خاص به دنیا عرضه کنیم. این چارچوب ها باید دارای شاخص باشد تا بتوانیم ادعا کنیم که به این شاخص ها رسیده ایم.

ما یک شعار را همه جا طرح کردیم و گفتیم که ام القری دنیای اسلام هستیم؛ ام القری یعنی جایی که مردم به آن توجه کنند و الگو باشد و بر مبنای الگو به آن توجه شود. بخشی از ام القری بودن برخورداری از اقتصاد قدرتمند است؛ یعنی ما باید یک اقتصاد خوب و قوی داشته باشیم و روش هایی را در کشور به کار گرفته باشیم که توسعه حاصل شده باشد و دیگر کشورها بگویند به این کشور نگاه کنید.

* در تورم رتبه اول منطقه را داریم

در بحث اقتصاد می بینیم یک برنامه چشم انداز ۲۰ ساله تدوین کردیم و خیلی هم زحمت کشیده شده و با مهر تأیید مقام معظم رهبری مهر ابلاغ شده اما در دوره ای که باید نرخ تورم یک رقمی باشد، ۳۱.۵ است؛ در آنجا به عنوان یکی از اهداف آورده شده ایران باید اولین قدرت منطقه باشد اما الان در تورم در منطقه اول هستیم. همین نکته گویای اینست که ما چون وقتی از تورم صحبت می کنیم، دلایلی باعث ایجاد آن شده و معلوم است که ما پیش نیازها را انجام نداده ایم. فشار ناشی از مشکل تورم و نوسان قیمت ها، بیش از همه بر مردم می آید.

* تغییر منحنی جمعیتی کشور خطرناک است

یک نکته دیگر که در کشور اتفاق می افتد و به نوعی رهبری هم به آن اشاره کردند، اینست که ما یک مقدار آینده را بیشتر باید ببینیم و به آن توجه کنیم. ما سال ۸۵ سرشماری کردیم و سال ۹۰ هم سرشماری کردیم و نتیجه آن نشان داد که منحنی جمعیتی در حال تغییر است؛ این موضوع خیلی مهم است.

یکی از آمارهای تکان دهنده سال ۸۵، وجود خانوارهای تک نفره بوده که در سال ۹۰ از ۵ درصد به ۷ درصد رسیده است؛ این آمار شامل زنان و مردان مطلقه و پسران و دختران جوان یا میان سال عضب مانده است که این یعنی فاجعه؛ یعنی ازدواج کم و نرخ رشد جمعیت کم. این پدیده البته دلایل فرهنگی و اقتصادی دارد و هر کدام از این مؤلفه ها ضریب اهمیت خودش را دارد.

*: به نظر شما مهم ترین دلیل آن چیست؟

کاظمی: مهم ترین و عمده دلیل آن بحث اقتصادی است؛ اگر این ۵ درصد به ۷ درصد رسیده و دوره بعد به ۹ یا ۱۰ برسد، این یعنی کاهش نرخ رشد جمعیت و تغییر هرم جمعیتی و در یک کلام حرکت جمعیت به سمت پیری که بسیار خطرناک است.

* اقتصاد دستوری کارساز نیست

* اما این اتفاق دقیقاً بر خلاف شعارهایی است که دولت بر آن تأکید دارد که باید جمعیت افزایش یابد که اصلی ترین راه تحقق آن تشکیل خانواده است…

کاظمی: کاملاً درسته! این موضوع دقیقاً بر خلاف سیاست نظام است. ما اینها را می بینیم و یک دفعه شعار می دهیم تعداد جمعیت و میزان خانواده زیاد شود اما توجه نداریم که باید زمینه ها و امکاناتش را فراهم کنیم. من نام این را می گذارم « اقتصاد دستوری» . یعنی ما در همه زمینه ها دستور می دهیم و اتفاقاً اینها در جاهایی است که همه چیز دولتی است.

یکی دیگر از مشکلات ما هرم جمعیتی است که باید جهت دار حرکت کند اما به دلیل فراهم نکردن زمینه ها و امکانات آن تحقق نیافته است که باید برای آن تدبیری اندیشیده شود.

یکی دیگر بحث مربوط به فرهنگ مان است؛ ما ادعای اسلامی بودن را داریم، ادعای شیعه بودن داریم، ادعای پیرو امام علی (ع) بودن را داریم ولی در عمل و رفتار آیا در بین مسئولین ما که می خواهند چهره نمای اسلام و تشیع باشند، آیا این اتفاق افتاده است؟ امام علی (ع) می فرمایند اگر شما کسی را دیدید در شب گناه می کند، فردا حق ندارید به چشم گناهکار به او نگاه کنید؛ چون شاید در دل شب توبه کرده باشد. اصلاً ما این فرهنگ را در کشورمان جاری کردیم یا بر عکس ما اعمال ناکرده را به افراد نسبت می دهیم و تهمت می زنیم و افترا می بندیم و آن را در رسانه ها هم مطرح می کنیم؛ بدون اینکه اثبات شوند. تاثیر این کارها در جامعه، ایجاد بدبینی و بی اعتمادی و مردم خودشان را کنار مسئولین و حکومت ندیدن و دعواهای شخصی است که هوای نفس به طور قطع در آن حاکم است.

* یکشنبه سیاه مجلس…

اوج این موضوع را بنده در استیضاح وزیر کار دیدم که در آنجا همه خراب شدند. در جامعه بینید مردم نظرشان درباره این موضوع چه بوده؟ ما هزینه معنوی که پرداخت می کنیم، به مراتب بالاتر از اینست. در بحث برگزاری جشن استادیوم آزادی دیدیم که در کنار حیف و میل بیت المال وصرف هزینه، از نظر معنوی نیز با یک اصرار بیهوده، حرف مراجع و علما و بسیاری از مسئولان دلسوز بر زمین ماند و روز ۲۹ فروردین که روز ارتش است، تحت الشعاع آن قرار گرفت و وقتی اخبار آن در رسانه های غربی منعکس شد، دنیا به ما خندید.

سؤال من اینست که ما چه فرهنگی برای مردم می خواهیم پیاده کنیم؟ ما نباید امسال یا دو سال دیگر را نبینیم بلکه باید ۲۰ سال دیگر را ببینیم و واقعاً آینده نگری کنیم. آیا روند ما گویای این مطلب است؟ آیا منحنی توسعه مان با توجه به امکانات با هم هماهنگ است؟

* مدیریت پرستیژ نیست؛ تفکر است

* این نشان می دهد که ما از امکانات مان به خوبی استفاده نمی کنیم یا این ناشی از نداشتن برنامه کارآمد و ناتوانی مدیران مان است؟

کاظمی: به هر حال برنامه را چه کسانی باید بنویسند؟ چیزی که در کشور کمتر به آن اهمیت داده می شود، بحث مدیریت است. مدیریت فقط در ظاهر و تیپ نیست، تفکر مدیریت و بکارگیری نیروهای مناسب و استفاده از موقعیت ها و برنامه ریزی و آینده نگری است.

در همین بحث استفاده از نیروها، ما در کشور چقدر نوسان داشتیم؟ ما چیزی تحت عنوان « مشاورین جوان» درست کردیم و افراد فاقد تجربه را در مهم ترین مراکز در جایگاه راهنما و مشاور نشاندیم و منشاء مشکلات فراوان شدیم؛ در حالی که این افراد باید ابتدا آموزش ببیند و مراحل مختلف را طی کنند.

* چرا پس از ۳۴ سال هنوز می گوییم مقطع حساس کنونی؟ !

چرا بعد از ۳۴ سال انقلاب و تأسیس و تثبیت نظام، هنوز هم مدام می گوییم در مقطع حساس کنونی؟ این مقطع حساس کنونی چه زمانی پایان می یابد؟ تعبیر من اینست که وقتی فردی تب دارد، ناشی از دو عامل است؛ یا تب او محصول سرماخوردگی است که با قرص درمان می شود و یا تب عفونی است که احتیاج به مراقبت های بیشتری دارد. ما اگر همیشه بگوییم در مقطع حساس کنونی یعنی این تب عفونی است که این به دلیل بحث های مدیریتی ماست.

باور من اینست که در چند سال اخیر جایگاه رئیس جمهور کاملاً تضعیف شده است؛ جایگاه وزرا کاملاً تضعیف شده است. کسی که از خودش اختیار ندارد و نمی تواند اظهارنظر کند یا از آن سو تحمل نقد شدن ندارد، نمی تواند وزارتخانه متبوعش را مدیریت کند. ما باید در کشور به سمتی برویم که فضای نقد شدن فراهم شود.

* مدیر مسلمان در بن بست گیر نمی کند

ببینید! آقای خاتمی اواخر دولتش گفت که من یک تدارکاتچی بودم و نگذاشتند کار کنم! آقای احمدی نژاد هم الان مدام می گوید نگذاشتند یا نمی گذارند کار کنیم! من اصلاً این حرف را قبول ندارم. مدیر مسلمان در بن بست گیر نمی کند. ما ۸ سال جنگ تحمیلی را با حداقل امکانات پشت سر گذاشتیم و توفیقات بالایی به دست آوردیم. چرا امروز از تجربیات ارزشمند آن دوران و از آن از خودگذشتگی ها استفاده نمی کنیم؟

* احمدی نژاد از اختیاراتش به طور کامل استفاده کرد

* یعنی معقدید آقای احمدی نژاد طی ۸ سال تصدی مسئولیت اجرایی کشور از همه ظرفیت هایش استفاده نکرده و حالا می خواهد مسئولیت قصور و اهمالش را به گردن دیگران بیاندازد؟

کاظمی: اتفاقاً بر عکس معتقدم آقای احمدی نژاد از اختیارات خودش به طور کامل استفاده کرده اما نه در جهت درست آن بلکه در جهت غلطش! یعنی همه کار کرد منتها خروجی اش چیزی است که امروز همه می بینیم. در تعاملات با بیرون و داخل اختلال ایجاد شده، سوءمدیریت ها فراوان است، شاهد تصمیم گیری هایی هستیم که ثبات ندارد و در بازار نوسانات بسیار به وجود آمده و همه گیج شده اند و سرمایه گذار نمی داند باید چه کند؟ اینها باعث می شود منابع کشوری که این همه برای آن زحمت کشیده شده، از بین برود.

حتی آقای احمدی نژاد نسبت به سایر رؤسای جمهور کشورمان بیشترین بهره را از حکم حکومتی برد اما متناسب با آنها عمل نکرد. اینست که آدم احساس می کند می شود برای این کشور کار کرد و از امکانات به درستی استفاده کرد و از خودمان عبور کنیم و به خدا برسیم.

* اولین چیزی که برای کشور مهم است

* اگر جنابعالی واقعاً بخواهید کاندیدای ریاست جمهوری شوید، در این شرایط قرار است چه کاری انجام دهید و چه کاری را اولویت قرار می دهید؟

کاظمی: من اولین چیزی که فکر می کنم در کشور مهم است، بحث آرامش است. آرامش در اقتصاد، آرامش در زندگی اما الان ما در جامعه التهاب داریم نسبت به انتخابات؛ یعنی علیرغم ادعای پایبندی به ارزش های انقلاب، آن را مخدوش می کنیم و به چهره همدیگر چنگ می زنیم. توجه نداریم که جامعه به رفتار نگاه می کند و کارهای ما برای جامعه بدآموزی دارد. از طرف دیگر عدم ثبات در تصمیم گیری ها، بسیار لطمه می زند و سرمایه گذار وقتی ثبات را نمی بیند و بازار کسب و کار را تثبیت شده نمی یابد، می گوید اصلاً سرمایه گذاری نمی کند. سرمایه گذاری نکردن به معنی رکود و عدم ایجاد اشتغال است که بحثی مهم و اساسی است.

لذا اولین موضوع ایجاد آرامش و پرهیز از تنش زایی است؛ این آرامش در داخل و هم در عرصه بین الملل با حفظ تعامل در عین حفظ ارزش ها و بیان حرف های اصولی و منطقی به دست می آید. در این مسیر، راهکارها و نظرات هم خیلی مهم است.

نکته دوم، شناخت و کنترل و مهار مشکلات است؛ مشکلات عمده ما اقتصادی است که اول باید مهار شود و از افسارگسیختگی که وجود دارد رهایی یابد.

* تأکید بر ثبات تصمیم گیری

* با چه راهکاری؟

کاظمی: مهم ترین راه، تثبیت تصمیم گیری ها و تنش نداشتن در تصمیم گیری ها و جهت داری در تصمیم گیری است. تصمیم گیری ها باید جهت دار شود و افراد در بیرون برقراری این ثبات را ببینند و در نتیجه ثبات تصمیم گیری مسئولان امر، آرامش هم در جامعه برقرار شود. لذا به نظر من مسئولین دولت آینده باید اول مشکلات را مهار و بعد به طرف کاهش و بعد هم رشد حرکت کنند.

البته بکارگیری نیروهای خوب و کارآمد در این زمینه بسیار مهم است؛ باور من اینست که ما در کشور از نیروهای متخصص و خودی خوب استفاده نمی کنیم و دلیلش هم، همان تنگ نظری است که داریم…

*همه دولت ها اینگونه بوده اند؟

کاظمی: به نظر من علیرغم شعارهایی که دولت ها در زمینه بکارگیری نیروهای شایسته داده اند، بکارگیری نیروها در این راستا نبوده است؛ ما در کشور مدیر قابل و توانمند و دلسوز و پایبند به نظام زیاد داریم منتها مدیری که دارای این ویژگی هاست، حرف می زند و نظرش را می دهد و ما که در رده بالا قرار می گیریم، باید فضای اظهارنظر را برای مدیران مان فراهم کنیم.

* یک معضل بزرگ در حوزه مدیریت، تشتت آراست؛ اگر قرار باشد هر کسی در مجموعه دولت نظر خود را بدهد، کاری از پیش نمی رود. چطور می شود در کابینه یک همگرایی و هارمونی ایجاد کرد که جهت دهی عملکردها دچار مشکل نشود؟

کاظمی: به نظر من مسئول دولت هم می تواند در جهت تنش زایی حرکت کند و هم در جهت ایجاد آرامش. اگر مدیر اجرایی کشور این تفکر را داشته باشد، می تواند آن را در سیستم جاری کند؛ مهم اینست که ما رفت و برگشت نظرات را بلد باشیم. کشور به صورت دستوری از بالا به پایین اداره و اصلاح نمی شود و رشد نمی کند.

در علم مدیریت امروز در دنیا، اصلاً امور دستوری پیگیری نمی شوند بلکه افراد می نشینند و با هم تبادل نظر می کنند؛ یکی از دلایلی که ما طی ۷ - ۸ سال اخیر شاهد حجم گسترده تغییر مدیران بودیم، این بوده که مدیری که حرفی را بر اساس کارشناسی زده، مورد قبول مدیران فرادستی واقع نشده و لذا او را کنار گذاشته اند. اگر ما برویم به سمتی که تبادل نظر باشد و مدیران بدون هیچ دغدغه ای نظر خود را بیان کنند و تعامل دوستانه و محترمانه و اخلاقی باشد، قطعاً خروجی خوبی خواهد داشت.

* فقط از مردم انتظار نداشته باشیم درست رفتار کنند

*برخی می گویند فقط مدیریت در این زمینه اثرگذار نیست بلکه فرهنگ عمومی هم موثر است و وقتی فرهنگ کار و روحیه تلا ش گری در کشور وجود ندارند، کارها پیش نمی رود. واقعاً فکر می کنید سهم مردم در کاستی ها و ضعف ها چقدر است؟

کاظمی: خب؛ این سؤال پیش می آید که فرهنگ چگونه به وجود می آید؟ شما اگر بخواهید بروید به سمت فرهنگ سازی باید ابزارهایش را هم فراهم کنید. فرهنگ سازی یک جاده دو طرفه است که در علم مدیریت امروز به آن مهندسی مهندسی فرآیند می گویند. ما باید هم زمینه فرهنگ سازی را فراهم کنیم و هم باید آموزش لازم به مردم داده شود و در این عرصه، مسئولان همه قوا هم نقش دارند که باید بین آنها یک هماهنگی به وجود آید. اگر این فضا در کشور ایجاد شد، فضا برای رشد مردم به وجود می آید.

مقام معظم رهبری امسال را به عنوان سال « حماسه سیاسی و اقتصادی» نام گذاری کردند اما تا می گویند باید حماسه خلق کنیم، همه شروع می کنند برای مردم شرح وظایف تعریف کردن که مردم باید چه کنند اما کسی نمی گوید مسئولین چکار باید انجام دهند؟

یعنی هر وقت بحث کارهای بزرگ می شود، مردم باید رعایت کنند، مردم نباید بخورند، مردم باید صرفه جویی کنند. خب، نقش مسئولین در این میان چست؟ حماسه اقتصادی یعنی اجرای اصل ۴۴، یعنی بکارگیری مدیران خوب، یعنی اقتصاد بدون نفت؛ اینها هر کدام یک پروژه است.

پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) فرمودند که آیه « فاستقم کما امرت» ، مرا پیر کرد. کار فرهنگ سازی کار سختی است. باید برای آن هدفی را تعریف و برای تحقق آن هدف تلاش کرد.

* حالا شما برای همه اینها برنامه مدون و مشخصی دارید؟

کاظمی: بله.

* از این تأیید شما می توان اینگونه برداشت کرد که خیلی جدی به فکر نامزدی در انتخابات یازدهم هستید؟

کاظمی: ببینید! چند مطلب در این زمینه وجود دارد؛ اول اینکه تصور من اینست که شرایط به گونه ای است که باید به کشور کمک کرد. حماسه سیاسی باید اتفاق بیافتد؛ این حماسه سیاسی چگونه اتفاق می افتد؟ وقتی که سلایق مختلف در عرصه حضور داشته باشند و درد مردم و مسائلی که لمس کرده اند، گفته شود. یعنی مواردی عنوان نشود که واقعی نیستند؛ مثل اینکه بگوییم در کشور مشکل تورم و گرانی و بیکاری و یا معضل مسکن وجود ندارد.

یک مثال می زنم؛ ما تا چه زمانی می خواهیم در کشور کلاس درس برای آموزش و پرورش درست کنیم؟ یک آماری گرفتم ۱۲۰۰ کلاس درس داریم که ۸۰۰ کلاس اکنون پر و ۴۰۰ عدد آن خالی است؛ در حالی که تعداد دانش آموزان ما کمتر از این رقم است اما ما هنوز داریم مدرسه می سازیم! شما در برخی شهرستان ها می بینید که یک مدرسه تنها دو تا دانش آموز دارد؛ این یعنی هدر دادن پول بیت المال و نداشتن اطلاعات و براساس آن برنامه ریزی نکردن…

* فوق العاده دچار بی برنامگی هستیم

* خب! به نظر شما در این شرایط باید چکار کرد؟ مثلاً اگر در یک روستا دو تا نوآموز وجود دارد، نباید برای آنها یک مدرسه وجود داشته باشد که محل زندگی خود را بالاجبار ترک نکنند؟

کاظمی: حرف من اینست که ما باید اول داده های خود را درست کنیم و بر اساس آنها تصمیم بگیریم. کشور ما در این زمینه فوق العاده دچار بی برنامگی است. اگر خدا خواست و بنده وارد عرصه شدم، می خواهم اینها را درست کنم و این تفکر جاری شود. این را در خودم می بینیم که کشور را بتوانم اصلاح کنم گر چه کاری آسانی نیست و امور را در مسیر خودش قرار دادن و استفاده مطلوب از نیروی انسانی و امکانات بسیار کار سختی است و ما اگر تنگ نظری نکنیم، می توانیم از نیروهای زیادی بهره ببریم.

اگر ما نیروهای خوب مان را کنار هم قرار دهیم، هم در داخل این امید به وجود می آید و هم کسانی که بیرون هستند، می آیند و هم جوان های ما از کشور نمی روند. رفتن تحصلیکرده های ما فقط رفتن فیزیکی شان نیست؛ اینها ژنشان را هم با خود می برند و در نتیجه درصد هوشیاری کشورمان هم پایین می آید. اینها خطراتی است که ما با آن مواجه هستیم.

اعتقاد من اینست که اگر فضا به سمتی برود که افرادی مثل من بیایند و نظرات مان را بدهیم، می شود کشور را سامان داد و به رشد و توسعه پایدار رساند؛ هنگامی که من برادر شهیدم را که حتی پسرش را ندید و برای دفاع از اسلام و انقلاب و کشورش به مقابله با دشمنان این مرز و بوم رفت، در قبر گذاشتم، با او عهد و پیمان بستم که همه تلاشم را به کار بندم تا این انقلاب را به سر منزل مقصود برسانم.

*چه زمانی تصمیم می گیرید که رسماً اعلام کاندیداتوری کنید؟

کاظمی: وقتی که فضا را مناسب ببینم که به هر حال ما هم می توانیم موثر باشیم…

* امیدوارم بتوانیم خودمان را فدایی اسلام و کشور کنیم

* الان روند کلی تان به این سمت و سو می رود؟

کاظمی: من امیدوارم به سمتی برود که امثال ما بتوانیم در عرصه خدمت حضور داشته باشیم و خودمان را فدایی اسلام و کشور کنیم و فکر می کنم هر کسی از عهده کاری برمی آید، علیرغم همه مشکلاتی که وجود دارد، نباید از انجام مسئولیت و خدمت به ملت و کشورش شانه خالی کند.

* مردم بیشتر شما را فردی دارای صبغه اقتصادی می دانند در حالی که رئیس جمهوری باید شخصیتی چند بعدی داشته باشد و با مسائل سیاسی و فرهنگی و حتی بحث ورزش و جوانان آشنا باشد. شما چگونه با حوزه های دیگر کنار می آیید؟ برای این حوزه هابرنامه ای دارید؟

کاظمی: بله؛ بنده به لحاظ اینکه هم در کار اقتصادی و هم در کار صنعتی و هم در حوزه سرمایه گذاری فعال بوده ام و وزارت را هم تجربه کرده ام، به مباحث مدیریتی تسلط دارم.

* نیاز امروز جامعه ما بیان واقعیت هاست

* یعنی نگرانی ندارید از این جهت که شناخت شما در یک حوزه، در میزان رای شما تاثیر منفی بگذارد؟

کاظمی: من تصور می کنم نیاز مردم در درجه اول بیان واقعیت است و دومین چیزی که مهم است، ارائه برنامه هایی است که قابلیت اجرایی دارند و به دور از شعارند. نکته سوم اینست که خیلی از آدم ها که به عنوان چهره های آشنا برای مردم هستند و امتحان شان را پس داده اند، باید مورد استفاده قرار گیرند. ما باید اجازه دهیم فضا در این چارچوب به سمتی برود که با بهره مندی از افراد قابل و صاحب نظر پایبند به نظام و ولایت و قانون اساسی و همچنین ابزارها و امکانات موثر و کارآمد، کارها را پیش ببریم. در بحث سیاست هم سیاست این چیزی نیست که بعضی ها تعریف می کنند و فقط خود را سیاست مدار می دانند! شما اگر معیشت و آرامش مردم را فراهم کنید و بگذارید زمینه رشد در کشور به وجود آید، فرهنگ به وجود می آید، رفاه تحقق می یابد و این می شود همه مسئولیتی که یک مسئول در نظام اسلامی باید انجام دهد.

* گفتمان غالب امروز، « واقع گرایی» است

* به نظر شما گفتمان غالب در انتخابات این دوره چیست و مردم به چه گفتمانی گرایش دارند؟

کاظمی: برداشت من اینست که مردم به دنبال واقعیت ها هستند و این سلب اعتمادی که به دلیل برخی حر ف ها و وعده های تحقق نیافته به وجود آمده، باید برطرف شود. البته مردم هم حق دارند برای اینکه حرف هایی زده شد که در عمل چیزی دیگری بود، دلگیر باشند، اما باید به گونه ای رفتار کنیم که بحث بی اعتمادی پر رنگ نشود. ما باید با بیان واقعیّات، در مردم اعتماد ایجاد کنیم و این در همه عرصه ها و مهم تر از همه در خلق حماسه سیاسی و اقتصادی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند، خیلی موثر است.

* مردم، دیگر دنبال شعار انتخاباتی نیستند

*به نظر شما این رویکرد و گفتمان در این دوره انتخابات با کدام شعار محقق می شود؟

کاظمی: من تصور می کنم اصلاً مردم دیگر نمی بینند چه کسی چه شعاری می دهد؛ چون عملاً دیدند که طی دوره های گذشته شعارهایی داده شد اما در عمل اتفاق دیگری افتاد. اعتقاد من اینست که با شعار که چیزی درست نمی شود؛ ما باید دنبال این باشیم که رفاه برای مردم بیاوریم و از امکانات و نیروها به درستی در جهت رشد و توسعه اقتصادی مردم استفاده کنیم.

باید با فراهم کردن زمینه بروز و رشد استعدادها، به سمتی برویم که مردم ما با طراوت باشند خمودگی بر جامعه حاکم نشود؛ علت خمودگی مردم، همین استرس ها و ناراحتی های روحی و روانی است. الان خانواده هایی هستند که نسبت به آینده بچه هایشان تصویر روشنی ندارند و همین مسأله در روحیه انسان ها اثر می گذارد. اگر آحاد یک جامعه از امنیت به ویژه « امنیت شغلی» و « امنیت روانی و سلامت» برخوردار باشند، بسیار در ایجاد جامعه رفاه اثر دارد اما الان کجا این امنیت شغلی و سلامت وجود دارد؟

* اصلاً اعتقاد ندارم چپی ها یا راستی ها منجی کشورند

*این نظریه بسیار مهم و کار بزرگی است؛ به نظر شما کدام جریان توان تحقق بخشیدن آن را در کشورمان دارد و می تواند رویکردی را که به آن اشاره کردید، نمایندگی کند؟

کاظمی: اصلاً من به این حرف اعتقاد ندارم که یک جریان می تواند منجی باشد؛ این یک اندیشه و علم اقتصاد و مدیریت است و اصلاً به اصلاح طلب و اصولگرا یا دولت فلان و بهمان ربط ندارد بلکه مباحث علمی است. هنر اینست که از آدم ها چگونه استفاده کنیم. در کشور ما متأسفانه معنا و مفهوم سیاست این شده که اصلاح طلب یا اصولگرا می گوید من برای مردم توسعه می آورم!

برای توسعه باید از ابزار علمی استفاده کرد و علم متعلق به کسی است که از ابزارهای علمی به درستی بهره می برد اما ما بر عکس عمل می کنیم و بعد هم می گوییم اصلاح طلب یا اصولگرا کشور را درست می کند.

* اصلاح قانون اساسی برای تغییر مدت ریاست جمهوری

* آقای کاظمی! برخی ادعا می کنند اگر دولت فعلی به مفهوم نیروهای اجرایی آن تداوم پیدا کند، نوسانات هم کمتر می شود و این باعث می شود به نتیجه مطلوب همه برسیم اما در مقابل بعضی ها می گویند با سیاست ها و نوع مدیریت این دولت به جایی نمی رسیم و نیازمند تغییر جدی هستیم. نظر شما درباره این دو نوع تفکر چیست؟

کاظمی: به هر حال ما یک قانون اساسی داریم که در آن تصریح شده یک نفر فقط دو دوره می تواند رئیس جمهور شود؛ یعنی به طور طبیعی وقتی یک دوره از فعالیت یک دولت تمام می شود، این اجازه را دارد که مردم دوباره او را انتخاب کنند؛ یعنی مردم اظهارنظرها و عملکرد یک رئیس جمهور را می بینند و اگر از نظر آنها موفق بود، دوباره به او رأی می دهند؛ در غیر این صورت به تغییر مسیر رای می دهند و لذا اینکه ما بخواهیم دخالتی در این موضوع بکنیم، درست نیست.

به نظر من در عرصه انتخابات هر گروهی که می خواهد بیاید، برنامه هایش را ارائه می کند و مردم آن را بررسی می کنند و در نهایت هم رئیس جمهوری بر اساس رای مردم بالا می آید.

بر اساس روال انتخابات در کشور ما، مردم تشخیص می دهند یک دولت با توجه به برنامه ها و عملکردش یک یا دو دوره سر کار باشد اما من پیشنهاد می کنم که ما دوره زمانی ریاست جمهوری را در قانون اساسی اصلاح کنیم.

ببینید! واقعیت اینست که ما برای انتخابات ریاست جمهوری خیلی هزینه می دهیم؛ هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. یعنی قاعده کار اینست که عملاً سال ۹۲ برای دولت جدید هیچ فرصتی برای کار نیست چون می خواهد کابینه را تشکیل دهد و افراد باید بر امور مسلط شوند و لذا سال اول عملاً کاری انجام نمی شود. سال آخر بعنی سال چهارم هم دولت مردان به دنبال این هستند که مدیریت خود را تداوم بخشند و لذا عملاً سال مفید برای ریاست جمهوری می شود دو سال در هر دوره و دولت برای ماندن خیلی انرژی و زمان هدر می دهد.

پیشنهاد مشخص من اینست که برای جلوگیری از این همه هزینه، زمان ریاست جمهوری را به ۶ سال افزایش دهیم و رئیس جمهور را برای یک دوره انتخاب کنیم. اینطوری دولتی که سرکار آمد، دیگر خیالش راحت است و نیازی نیست که برای بقا و تداوم قدرت تلاش کند.

* در این صورت اگر دولت در این ۶ سال واقعاً بد کار کند که خیلی باید صبر کرد تا عمر آن به سر آید و می تواند در این مدت به کشور آسیب بزند…

کاظمی: اولاً این زمان میانگین خوبی برای یک تا دو دوره ریاست جمهوری است که نه ۸ سال است و نه ۴ سال و بالاخره بهتر از وضع موجود است. دوماً بالاخره نهادهای نظارتی هستند و با ابزار نظارتی مانع از انحراف دولت از برنامه های فرادستی و حتی شعارها و برنامه های خودشان می شوند اما حسن بزرگ این کار اینست که هزینه ها و درگیری ها را کاهش می دهد.

لذا اگر خدا خواست و بنده آمدم، حتماً دنبال تحقق این کار از مجرای صحیح و قانونی اش خواهم رفت که ما دیگر این همه تنش در کشور نداشته باشیم و حسن دیگر اینست که دولت ها تضعیف نمی شوند و از امکاناتشان نیز برای تبلیغات استفاده نمی کنند.

یعنی هر رئیس جمهور یک بار به مدت ۶ سال تشکیل کابینه می دهد و دیگر هم دوره ریاست جمهوری اش تکرار نمی شود.

* تیم کاری بر برنامه اولویت دارد

*به نظر شما برای یک کاندیدا برنامه مهم تر است یا تیم کاری؟

کاظمی: البته برنامه موفق از جایی که رئیس جمهور تیم کاری خوبی داشته باشد خروجی پیدا می کند؛ لذا قاعدتاً تیم کاری اولویت دارد و کسی که برنامه هایش را ارائه می دهد، باید با یک تیم کاری توانمند و کارآمد و مشاورین برجسته و آگاه آنها را پیش ببرد.

امام علی (ع) می فرمایند هر کسی را می خواهی بشناسی از دوستانش بشناس. اگر دوستان خوبی داشته باشد، خودش هم آدم خوبی است. بر اساس همین قاعده عقلی اگر کسی تیم کاری خوبی داشته باشد، قاعدتاً خروجی کار او هم مناسب خواهد بود. من فکر می کنم تیم کاری حرف اول را می زند.

* علت کم کاری دولت ها

* علت اینکه بعضی ها آخر کار می گویند نگذاشتند ما کار کنیم، ناشی از نداشتن همان تیم کاری خوب است؟

کاظمی: البته انتخاب درست خیلی مهم است اما عمده مشکلات آنها که می گویند نگذاشتند کار کنیم، ناشی از ضعف خودشان است که بلد نبودند از تیم کاری شان به خوبی استفاده کنند. ما الحمدالله قوانین خوبی در این زمینه در کشور داریم؛ از این رو عذر هیچ رئیس جمهوری پذیرفته نیست که در پایان دوره اش بگوید نگذاشتند من کار کنم!

* به نظر شما چرا این حرف ها را می زنند؟ برای پوشاندن ضعف شان به این ترفند متوسل می شوند؟

کاظمی: دقیقاً؛ یعنی شما همه گونه امکانات دارید که اگر از آنها درست استفاده کنید موفق هستید. امکانات و قدرت اجرایی دومین مقام رسمی کشور که جایگاه خیلی مهمی دارد، کم نیست فقط باید تدبیر کند و از ابزارها درست استفاده کند.

* راز عدم برخورد جدی احمدی نژاد با مفاسد

* برخی معتقدند تهدید آقای احمدی نژاد به افشاگری هم در همین راستاست؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

کاظمی: اتفاقاً خود این هم نقص ایشان است؛ شما رئیس قوه مجریه کشور هستید، اگر خلافی دیدید چرا همان زمان مانع آن نشدید و یا به اطلاع مراجع ذیصلاح و مردم نرساندید؟ پس شرعاً و قانوناً مسئولید! دوم اینکه معلوم می شود از این ابزار می خواستید برای اهداف خودتان استفاده کنید و در واقع دنبال حق السکوت بودید برای اهداف شخصی خودتان که این هم اشکال شرعی و اخلاقی دارد و آن دنیا باید جواب پس بدهید.

ادعاهایی که قبلاً صورت گرفت و اتهاماتی که به اشخاص زده شد، کدام شان اثبات و پیگیری شد که حالا دوباره می خواهید افشاگری کنید؟ به نظرم تهدید به افشاگری در حالی که برخی اطرافیان تان در مظان اتهام هستند، دست و پا زدن های آخر و روش هایی است که هر چه بیشتر جلو برویم، وضعیت را بدتر می کند؛ چون از قدیم گفته اند تا مرد سخن نگفته باشد/عیب و هنرش نهفته باشد.

* احمدی نژاد بیشترین استفاده را از حکم حکومتی داشته است

* جنابعالی گفتید که آقای احمدی نژاد اتفاقاً از همه امکاناتی که تحت اختیارش بود به طور کامل و حتی از حکم حکومتی بیش از بقیه رؤسای جمهور استفاده کرده است اما در عین حال کارکرد او را ضعیف تلقی می کنید؟

کاظمی: من گفتم آقای احمدی نژاد از امکانات قانونی اش استفاده کرده و خوب هم استفاده کرده اما نه در جهت درست آن و قطعاً باید این را به عنوان ضعف یک رئیس جمهور تلقی کرد که از حکم حکومتی بیش از اندازه و آن هم برای امور غیر ضرور و پیش پا افتاده استفاده می کند! وقتی شما از رهبری هزینه می کنید، نشانگر آنست که یک جای کارتان ایراد دارد؛ یا مدیریت یا نحوه اجرای برنامه ها. به عنوان مثال می گویم چرا رهبر انقلاب درباره معاون اولی آقای مشایی حتماً باید نوشته بدهند؛ این ایراد است دیگر. ما نباید اینقدر مقام اول محترم کشور را مشغول کارهای جزئی کنیم. حالا جالب تر اینست که همان فرد را از معاون اولی برداشتی و در مسئولیت دیگری قرار دادی که دقیقاً همان کار را می کند؛ این دهن کجی به همه است. در بحث تداوم سرپرستی آقای صمصامی در وزارت اقتصاد هم برای ما سؤال برانگیز بود که چه ضرورتی داشت برای حضور چند روز بیشتر یک فرد در یک وزارتخانه، حکم حکومتی گرفته شود؟ این موضوعات واقعاً عجیب بود.

* نیازی به افزایش اختیارات رئیس جمهور نداریم

* پس با این حساب ما نیاز به افزایش اختیارات رئیس جمهوری نداریم؟

کاظمی: نه!

*چرا؟

کاظمی: من فکر می کنم اختیارات رئیس جمهور کافی است؛ من یک باوری دارم که ما باید هر کاری را از مجرای قانونی خودش انجام دهیم. تصور می کنم قوانین ما مناسب است و اختیاراتی که قانون اساسی برای رئیس جمهور در نظر گرفته نیز مناسب است و اگر مشکلی وجود دارد، باید از مجرای خودش بدون هیاهو و بدون تخریب دیگران رفع شود.

برداشت من اینست که برای وضع قوانین موجود در کشور خیلی زحمت کشیده شده و اگر در عمل با مشکلی مواجه می شود با رعایت موازین و چارچوب ها و استدلال خوب می تواند حل آن را از مجاری درست پیگیری کند نه اینکه اختلافات را به سطح جامعه بکشاند.

* نقطه قوت و ضعف دولت احمدی نژاد

*آقای کاظمی! نقطه قوت و ضعف این دولت که فکر می کنید اگر رئیس جمهور شدید آنها را تداوم بخشیده یا اصلاح می کنید، چیست؟

کاظمی: نقطه قوت این دولت فقط خوب حرف زدن و نقطه ضعف آن هم عمل نکردن به حرف ها و وعده ها و شعارهاست.

* و در حوزه کارکردی…

کاظمی: اصرار و پیگیری مناسب کارها در مسیری که باید، قرار نگرفت. به نظر من خوب رفتن و پیگیری کردن کارها خوب است ولی انسان اگر هدف گیری درستی نداشته باشد، دویدن صرف او را به هدفش نمی رساند. یکی از مشکلات در این زمینه هم عدم تعامل سازنده با سایر قوا و مراجع حاکمیتی و فکری است.

* از احمدی نژاد مطلقاً در کابینه ام استفاده نمی کنم

* شما اگر رئیس جمهور شوید، چگونه با مجاری حاکمیتی و قوای دیگر تعامل خواهید داشت؟

کاظمی: رئیس جمهور حتماً باید با سایر بخش های حاکمیتی تعامل خوب داشته باشد؛ اگر تعامل مناسب باشد در جامعه آرامش خواهیم داشت. یعنی ما باید سعی کنیم به جامعه مان آموزش مناسب دهیم. اگر در بین مسئولان کشور تعامل سازنده وجود نداشته باشد و بداخلاقی باشد، انتظار دارید این بداخلاقی در جامعه نباشد؟ ما که داعیه وحدت داریم و هفته وحدت برگزار می کنیم، چرا بین خودمان این همه تنازع و درگیری داریم. ام القری بودن خلاف این رویه است…

* اگر رئیس جمهور شوید در کابینه تان از چه کسانی استفاده می کنید؟

کاظمی: مبنای کار مدیریتی من چند مؤلفه مهم است؛ پایبندی به نظام و قانون اساسی و ولایت، سلامت نفس و اخلاق، تخصص و مهارت و دلسوزی. کسی که این خصوصیات را داشته باشد، می توان با او همکاری کرد.

* یک پیشنهاد کاری به احمدی نژاد

* با این خصوصیات که ذکر کردید، شما از آقای احمدی نژاد در کابینه احتمالی تان را استفاده می کنید؟

کاظمی: مطلقاً!

*: در این صورت توصیه می کنید آقای احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری مشغول چه کاری شود؟

کاظمی: خاطره نویسی!

* خود ایشان که گفته می خواهد برای تدریس برگردد به دانشگاه؛ یعنی شما با این هم مخالفید؟

کاظمی: نمی دانم شرایط چگونه خواهد بود که در این زمینه بخواهم اظهار نظر کنم…

* کارویژه رسانه ملی در انتخابات یازدهم

* آقای کاظمی! به نظر می رسد اگر قرار باشد جنابعالی وارد عرصه انتخابات شوید، نسبت به دیگران با تأخیر وارد ده اید. فکر نمی کنید در این صورت با مشکل تبلیغات و جذب آرا مواجه شوید؟

کاظمی: برداشت من اینست که گروه ها و دسته ها و ائتلاف هایی که تشکیل می شوند، درست است که تعدادی دور هم جمع می شوند و مباحثی را مطرح می کنند ولی الزاماً اقدامات آنها همسو با نظر مردم نیست. علت اینست ما فکر می کنیم ما باید برای مردم تصمیم بگیریم. در انتخابات های گذشته دیدید که گره های سیاسی چیز دیگری گفتند اما مردم انتخاب خودشان را داشتند. برخی گروه های ائتلافی فکر می کنند می توانند به مردم خط بدهند و به جای آنها تصمیم گیری کنند در حالی که جامعه ایران بسیار آگاه است.

البته انکار نمی کنم که یکی از مهم ترین ابزارها که می تواند در عرصه جهت دهی افکار عمومی حائز اهمیت باشد، رسانه ملی است که به نظرم اصل موضوع انتخابات آنجا رقم می خورد.

* همیشه اینطور بوده یا در این دوره اینگونه است؟

کاظمی: به نظرم در این دوره بیش از گذشته، طرح قابلیت ها و توانمندی ها و همچنین اظهارنظرهای نامزدها در رسانه ملی اثرگذار و سرنوشت ساز است.

باید در بحث رسانه، توجه به نظرات کارشناسی و رعایت اخلاق را به جای طرح مباحث کلی و افشاگری و تهمت و افترا و بی اخلاقی نهادینه کنیم. اگر ما تصمیم گرفتیم بیاییم در صحنه، به راحتی می شود با مردم ارتباط برقرار کرد. البته گفتم که مردم هم حق دارند نسبت به حرف هایی که افراد می زنند کمی سست باشند و به دیده تردید نگاه کنند چون در گذشته در عمل چیز دیگری اتفاق افتاد.

باید در مناظره ها از ادبیات فاخر سیاسی استفاده کرد چون متاسفانه برخی الفاظ ما در ادوار گذشته تحقیر شدند؛ مدیریت، صداقت، عدالت، مهرورزی و ایثار. شاید اگر امروز کسی خیلی تکیه شعاری به مفاهیم تحقیر شده داشته باشد، خیلی جایگاهی در بین مردم نداشته باشد. رسانه ملی با این روندی که وجود دارد، می تواند نقش اصلی را ایفا کند که کاندیداها نظراتشان را صادقانه عرضه کنند و مردم بهترین ها را بپذیرند.

* « منیّت» ما را به جایی نمی رساند

* آقای کاظمی! اگر وارد عرصه انتخابات شوید، تا آخر می مانید یا صرفاً برای طرح خود می آیید و بعد از مدتی به نفع دیگری کنار می روید؟

کاظمی: باید بررسی کرد چه کسی و چه گروهی می تواند بیشتر منشاء خدمت به کشور و ملت باشد. ما باید از خودمان عبور کنیم و دنبال سرافرازی اسلام و ایران اسلامی باشیم.

از این رو اگر به جمع بندی برسیم که کسی می تواند این اقتدار را برای کشور فراهم کند، همه باید دست به دست هم دهیم و به او در این مأموریت خطیر کمک کنیم. حالا اگر بنده شدم، بنده و اگر فرد دیگری بود، کمکش می کنیم. باید قبول کنیم که « منیّت» ما را به جایی نمی رساند.

* ویژگی رئیس جمهور کارآمد

*این آدم باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

کاظمی: باید توان مدیریت داشته باشد، تنگ نظر نباشد، با نیروهای مختلف بتواند کار کند، از ابزارهای علمی استفاده کند و بالاخره اینکه دنبال هیاهو و حاشیه هم نباشد.

*الان حدود ۳۰ تا ۳۵ نفر برای ورود به عرصه انتخابات اعلام آمدگی کرده اند. به نظر شما هیچ یک از آنها این ویژگی ها را ندارند که شما را قانع کنند همین الان به نفع آنها از ورود به عرصه خودداری کنید؟

کاظمی: [سکوت و لبخند! ] …