نحوه مدیریت واگرایی اصولگرایان توسط اصلاح طلبان/ عدم تغییر رویکرد موتلفه پس از مرحوم عسگراولادی

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «محمدکاظم انبارلویی» فعال اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در خصوص مشی این حزب پس از مرحوم عسگراولادی نوشت:

برخی از جریان های سیاسی اتهاماتی جدید مبنی بر فاصله گرفتن حزب موتلفه اسلامی پس از ارتحال آقای عسگراولادی از اعتدال و مشی قدیمی خود را مطرح می کنند اما من، به عنوان یکی از اعضای این حزب، معتقدم که اگر آقای عسگراولادی زنده بودند همین کاری را انجام می دادند که امروز آقای حبیبی انجام می دهند و سنگ بنای اتحاد میان اصولگرایان را می گذاشتند.

حزب موتلفه اسلامی، تشکلی نوپا نیست که با رفتن یک نفر از اهداف خود دور شود بلکه یک حزب سازمان یافته و ریشه دار است که اصلی ترین چارچوب های آن هم مشخص و هم مورد وفاق اعضای شورای مرکزی حزب می باشد و اگرچه که امروز از نعمت حضور آقای عسگراولادی محروم هستیم اما اعضای شورای مرکزی حزب در تطابق کامل با نظرات ایشان قرار دارند و این حزب با تاریخی مشخص و هویتی ثابت به راه خود ادامه می دهد و موتلفه اسلامی با سابقه درخشانی که در جریان اصولگرایی دارد، امروز سردمدار اتحاد شده و در حال گسترش و تعمیق وحدت در میان اصولگرایان است.

موتلفه اسلامی نیز مانند سایر تشکل های مهم اصولگرا قائل به لزوم وحدت در میان این جریان سیاسی است و در مسیر برقراری عملی این وحدت گام های مهمی برداشته و به همین دلیل است که مورد اتهام برخی از جریان های سیاسی قرار می گیرد.

به زودی دایره این همگرایی گسترده می گردد و باید گفت که حزب موتلفه اسلامی طی نیم قرن فعالیت خود همین مشی را در برقراری اتحاد میان نیروهای انقلابی و ولایی داشته است و در انتخابات آینده هم به وظایف خود عمل خواهد کرد.

جریان اصلاح طلب واگرایی میان اصولگرایان را از طریق ارائه اخبار و تحلیل های اشباه مدیریت می کند اما احزاب اصولگرا و موتلفه فریبه این راهکار را نمی خورد و راهبرد اصلی ما انجام هزینه های لازم جهت برقراری اتحاد است و باید برای وحدت میان اصولگرایان هر هزینه ای را پرداخت کرد.

رسانه های وابسته به این جریان سیاسی به صورت منظم خبرها و تحلیل های را منتشر می کنند تا شکاف میان اصلی ترین اشخاص جریان اصولگرا را نشان داده و به آن تعمیق ببخشند اما پس از مدتی یا اصل صحت خبرهای آنها مورد سوال قرار می گیرد یا تحلیل های ایشان خدشه دار می شود و در بیرون شاهد آن هستیم که مهم ترین جریان های اصولگرایی در حال رسیدن به وحدت مورد نیاز هستند.

فرآیند رسیدن به یک چارچوب نظری و عملی در مورد رسیدن به وحدت در میان اصولگرایان پیش می رود و گفتگوها مثبت ارزیابی می شود و فکر می کنم این گفتگوها به نتایج خوبی می رسد و طرفین گفتگوها به چارچوبی مشخص برای وحدت در انتخابات برسند.

با توجه به اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 و شکست اصولگرایان به دلیل عدم اتحاد و اصولگرایان، درسی مناسب برای اصولگرایان است که دیگر بر طبل اختلاف ها نکوبند و تجربه سال 92 نشان می دهد که اصولگرایان می بایست به طور اجتناب ناپذیری در انتخابات آینده با یک صدا و یک لیست در انتخابات شرکت کنند. جمع بندی نظر سه تشکل اصولگرا(که اخیرا هم نشستی داشتند) نشان می دهد که اصولگرایان در انتخابات پیش رو با یک لیست در انتخابات شرکت می کنند.

انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 نشان داد که با توجه به شکننده بودن آراء رقیب، در صورت برقراری یک اتحاد و ائتلاف متوازن می توان به نتایج بسیار خوبی رسید و نباید از جریان رقیب واهمه ای داشت به خصوص آنکه طی انتخابات های گذشته، اتحاد میان اصولگرایان نتایج قابل قبولی را در پی داشته است.

امیدوارم که رویه وحدتی که ایجاد شده است با همین شیوه به کار خود ادامه دهد تا شاهد تهیه یک لیست واحد از سوی اصولگرایان باشیم و بتوانیم به نتیجه قابل قبولی در انتخابات پیش رو دست یابیم و این شدنی است؛ به شرط آنکه همه جریان های اصولگرا التزام عملی به رویه های وحدت داشته باشند و خارج از تصمیمات مشترک دست به اقدامات تفرقه افکن نزنند و حرکت ایجاد شده از سوی سه تشکل مهم اصولگرا به نتایج مطلوب خود برسد.