پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ایالات متحده آمریکا بار دیگر در یک عدم وفای به عهد آشکار، برجام را نقض کرد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب پیش از این هشدار داده بود، تمدید تحریم ها 10 ساله از سوی آمریکا قطعا نقض برجام محسوب خواهد شد و ایران در مقابل آن قاطعانه واکنش نشان می دهد.

از آنجاییکه دولت آمریکا با بستن چشمان خود بر تعهداتش، قلم را  تنها برای بدعهدی در برجام به حرکت در می آورد، می بایست انتظار پایان ناگوار برای برجام را کشید. اما چه شد که اینگونه شد و تخلفات و بدعهدی آمریکا همچون آب سردی بر امید میلیون ها ایرانی پاشیده شد؟ کجای کار لنگ می زد؟ نکته ای که در حال حاضر باید به آن ایمان آورد و دانست که زدن زیر میز یکی از خصوصیات بارز آمریکاست و عدم توجه به این نکته،‌ ماحصلی جز خسارت نخواهد داشت!

تشکر  و نقد این کجا و آن کجا؟

" برای شیفتگان غرب که بی‌اعتمادی نظام به آمریکا را وهم و دشمن تراشی می‌دانستند، این اتفاق تجربه جدید بود و شاید حالا به دوراندیشی رهبر انقلاب ایمان بیاورند. همچنانکه قطعا اصل مذاکره و برجام خیانت نبود. خیانت آن است که برجام را قاب بگیریم و فقط مشتاقانه به آن نگاه کنیم و از توان داخل کشور غفلت کنیم."

این بخش های از پیام شهردار تهران پس از تمدید تحریم های ده ساله توسط آمریکاست. برخی از منتقدان با علم کردن اظهارات قالیباف در زمان به سرانجام رسیدن توافق هسته ای و پس از آن،‌ این سوال را پیش می کشند که کسی که پیام تبریک برای برجام صادر کرده، چرا در حال حاضر آن را زیر سوال می برد؟

پاسخ به این سوال در چند بخش خلاصه می شود. در بخش نخست باید عنوان کرد،‌ توافقات بدست آمده در تابستان سال گذشته،‌ پش از ماهها تلاش طاقت فرسای دیپلمات های کشورمان به دست آمد،‌ همانهایی که رهبر معظم انقلاب،‌ آنها را انقلابی خواند. در همان زمان شهردار تهران در پیامی عنوان کرد: "وظیفه خود می‌دانم از تلاش‌های مجاهدانه تیم مذاکره‌کننده ایران و به خصوص دوست عزیزم جناب آقای دکتر ظریف تقدیر نمایم و به همه‌ی آنها خسته نباشید بگویم. انشالله از امروز نیز همه در داخل کشور با کار و تلاش بتوانیم کام مردم ایران را شاد نگاه داریم."

اینگونه تقدیر و تشکر از مسئولان دولتی، در تمامی رده ها مرسوم است و در زمانیکه حتی از صدر تا ذیل مقامات کشور از دولت به خاطر پایان مذاکرات،‌ تشکر کردند، شهردار تهران نیز بر اساس این رسم، از دیپلمات های کشور تقدیر کرد. این متفاوت است با آن چیزی که در آینده رقم خورد و دولت تمام تخم مرغ های خود را در سبد اعتماد به آمریکا و غرب قرار داد. هیچ کس با اصل مذاکره و گفتگو با غرب و حتی آمریکا در قضیه هسته ای مخالف نبود و براساس تاکتیک نرمش قهرمانانه،‌ دستور کار سیاست خارجی، مذاکره برای حل پرونده هسته ای بود. حمایت از تیم مذاکره کننده نیز وظیفه سایر دستگاه ها و ارگان های دخلی برای به دست آوردن نتایج مطلوبتر محسوب می شد. این اتحاد و همدلی بود که 6 قدرت بزرگ دنیا را روبه روی ایران نشاند. پتانسیلی که ماحصل بیش از یک دهه مقاومت و ایستادگی در مقابل سخترین تحریم های دوران علیه کشور بود.

این رویه تا به امروز نیز ادامه داشته ولی اعتماد به غرب، رویه ای نیست که ایران به دنبال آن باشد. مرور سخنان قالیباف در مهرماه سال جاری نیز موید این است که باید حواس ها جمع باشد. درست است که کلیت مذاکره و برجام‌، امری مبارکی است اما نباید این موضوع به محلی برای سواستفاده غرب تبدیل شود: "بنده با برجام موافق هستم اما باید باور داشته باشیم که مذاکره با دشمن نیز به نوعی مبارزه است؛ باید باور داشته باشیم که دشمن همواره دشمن ماست اما شیوه امروز آن مذاکره با کشور ما است؛ ما باید همواره به سمت امکانات، آسایش و رفاه اجتماعی حرکت کنیم."

راهی که نباید طی می شد؟

رویکرد خوشبینی به غرب، همان محلی بود که ضربه نهایی را به برجام وارد کرد. عدم عقب نشینی و مماشات در برابر بدعهدی های حتی کوچک آمریکا در همان روزهای نخست توافق هسته ای می توانست، تکلیف را زودتر مشخص کند و ایران را متحمل خسارات بعدی نکند. ولی از آنجاییکه دولت یازدهم،‌ برجام را همچون آفتاب تابانی، تنها ماحصل عمر چندساله خود می دانست و متاسفانه کماکان می داند،‌ به هیچ وجه قصد نداشت و ندارد تا این رویا، نیمه تمام بماند!‌

بیشترین نقدهای صورت گرفته به دولت نیز در همین نقطه کانونی قرار دارد که اعتماد به غرب و چشم دوختن به دستان اوباما، خیالی بیش نیست و باید اقتدار را در همه حالات حفظ کرد. کوچکترین عقب نیشینی دولت یازدهم در زمان اجرای برجام با دهها گام روبه جلوی غرب روبه رو شد. خطوط قرمز نظام یکی پس از دیگری توسط آمریکا در نوردیده شد و تنها کاری که دولت برای مقابله انجام می داد، نه مقابله بلکه توجیه افکار عمومی بود که نقضی در برجام صورت نگرفته است!!

از این رو بخش اصلی که باید به آن اشاره کرد و شهردار تهران نیز چه در تقدیر از مسئولان دستگاه دیپلماسی و چه در نقد خود از برجام، به آن پرداخته،‌ کار و تلاش برای رفع مشکلات داخلی و عدم تکیه بر غرب برای گشودن گره هاست! قرار دادن سایر موضع گیری های قالیباف در کنار هم از زمان شروع مذاکرات تا پایان آن و نیز در ماههای اخیر، بیانگر این موضوع است.

بنابراین شاه کلید اصلی پیشرفت کشور دل بستن به نیرو و توان داخلی و مقاومت در مقابل خواسته های نامشروع غرب است. شاه کلیدی که اگر از همان ابتدا در دستور کار دولت یازدهم قرار می گرفت، ایران در حالت ضعف قرار نمی گرفت و با پتانسیل بالا می توانست در زمانه کنونی، بدعهدی آمریکا در برجام را با توان بالایی پاسخ دهد. هرچند در ماههای پیشرو، برجام همچون استخوانی بر لای زخم مانده و به نظر می رسد دولت تدبیر و امید نیز مرهمی برای این زخم ندارد! اما همانگونه که در گذشته نیز ثابت شده، نظام جمهوری اسلامی در مقابل زورگویی استکبار جهانی، سرخم نخواهد کرد و با مقاومت در مقابل خواسته های نامشروع طرف مقابل، بار دیگر، راه اشتباه طی شده را به مسیر واقعی خود بازخواهد گرداند.