به گزارش پارس به نقل از فارس، همه کسانی که با بررسی تاریخ جنایات رژیم اشغالگر قدس در سرزمین های اشغالی فلسطین سروکار دارند، پروفسور ریچاد فالک را می شناسند. وی، یک حقوقدان برجسته بین المللی با ملیت آلمانی است که سال ها در زمینه حقوق بشر و بشردوستانه مطالعه نموده و آثاری معتبر را در ادیات حقوق بین الملل جهان تولید نموده است. علاوه بر این، نامبرده گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر در سرزمین های اشغالی فلسطین است که بارها، با بررسی و واکاوی وضعیت حقوق بشر در عملکرد رژیم اشغالگر نسبت به ملت فلسطین، موارد مکرر تخلفات و جنایات بین المللی ارتکابی این رژیم را احراز و احصاء نموده و مراتب را به صورت رسمی، به کمیسیون حقوق بشر سابق و شورای حقوق بشر فعلی گزارش نموده است.

وی در کنار ماموریت و مسئولیت رسمی خود به عنوان یک کارشناس و مامور سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر، بارها با تالیف مقالات و سخنرانی در مجامع علمی حقوقی در جهان، نسبت به تهدیدهای ناشی از بی توجهی جهان سلطه به حقوق ملت فلسطین هشدار داده است. اصرار و اعتقاد وی به ماموریت بین المللی خود و همچنین رعایت استقلال در اظهارنظر و اقدامات مرتبط با این مسئولیت، وی را به عنوان حقوقدانی سمج و متهور جلوه گر ساخته که هرگز از تهدیدها و انتقادهای جوامع غربی و صهیونیست ها هراس به خود نداده است. پرفسور فالک، در کل نسبت به جریان گسترش قدرت نظام سلطه علیه حقوق ملت های دیگر، نگران بوده و از منتقدین سیاست های امریکا در اعمال فشار بر دیگر ملل و نقض موازین حقوق بین الملل به شمار می رود.

فالک در ۲۱ آوریل ۲۰۱۳ (اول اردیبهشت ۹۲) با انتشار مقاله ای با عنوان « دیدگاهی در خصوص کشتار ماراتن» در مجله فارین افرز، در خصوص تحلیل بمب گذاری بوستون دیدگاه های جالبی را ابراز نموده که خلاصه آن را می توان در این نکته بیان داشت که این گونه حوادث، نتیجه مستقیم رفتار و خط مشی امریکا در اعمال خشونت و کشتار دیگر ملت ها است. وی در این زمینه، به رابطه میان آمریکا و رژیم اسرائیل – ناقض آشکار حقوق بشر در سرزمین های اشغالی- اشاره می کند و چنین مواردی از کشته شدن مردم آمریکا را به حمایت آمریکا از این گونه رژیم های نسبت می دهد.

در هر حال، بلافاصله پس از انتشار این مقاله، رئیس سازمان دیده بان حقوق بشر، که ظاهری مدنی، غیردولتی، مستقل و جهانشمول دارد، با آشکار کردن ماهیت وابستگی خود به نظام سلطه و صهیونیسم، از این دیدگاه های تحلیلی پرفسور فالک برآشفته و طی نامه ای انتقادآمیز، مراتب را به دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام و تقاضای محکوم نمودن این دیدگاه ها را مطرح کرده است. فارغ از اینکه این تقاضاها مورد پذیرش دبیرکل ملل متحد قرار نگرفته، اصل مساله پرداختن به ماهیت و اصل استقلال و بیغرضی به عنوان شالوده سازمان های بین المللی مردم نهاد است.

سالهاست که غرب تلاش دارد تا دیده بان حقوق بشر را به عنوان سازمانی به افکار عمومی جهانی القا کند که مستقل از هر دولت بوده و بدون وابستگی مالی و فکری، تنها بر اساس خواست واقعی مردم جهان عمل می کند. متاسفانه افراد زودباور و سطحی نگر در برخی محافل داخلی کشورها نیز بدون واکاوی این ادعاها و بدون قضاوت عمیق در مورد عملکرد این سازمان، از استقلال آن دم می زنند و به شرح و بسط مواضع این سازمان می پردازند.

این در حالی است که غالباً سازمان هایی که در جوامع غربی با نام سازمان های بین المللی مردم نهاد به فعالیت در زمینه های صلح، حقوق بشر، حقوق بشردوستانه و نظایر آن می پردازند، وابسته به نظام سلطه بوده و از سیاست خارجی و عمومی برخی کشورهای غربی تغذیه می شوند بلکه بازیگر اجرای آن سیاست ها به شمار می روند. از این رو، موضع گیری های انها علیه برخی کشورها به بهانه های تروریسم یا سلاح های کشتارجمعی، بدیهی می نماید. چراکه بر اساس دستورالعمل های مصوب نظام سلطه، سازمان دیده بان حقوق بشر و امثال آن، باید همان کاری را بکند که نهادهای دولتی امنیتی و روابط خارجی غرب از انجام علنی آن پرهیز دارند. در نتیجه دیده بان حقوق بشر، زبان گویای سیاست های غرب در پوشش یک نهاد مدنی و مردمی است.

موضع گیری این سازمان علیه ریچارد فالک، واکنش به تلاش ها و دیدگاه ها حتی اعتقادات این حقوقدان بزرگ بین المللی در خصوص مظلومیت ملت فلسطین و مسئول بودن نظام بین المللی در احقاق حقوق آنها است. این سازمان تلاش دارد با نهادینه کردن خصومت علیه این کارشناس مستقل بین المللی که تربیت شده محیط غرب بوده ولی کمر همت به حمایت از حقوق مظلومان گرفته است، نظام کارشناسی بین المللی را در جریان مبارزه با استعمار و سلطه امریکا و صهیونیسم بین الملل تضعیف نماید.

در هر حال، باید به همت و استقلال این کارشناس بین المللی احسنت گفت و به جامعه حقوقی کشور گوشزد نمود که دیده بان حقوق بشر، بازیگری نه مستقل و مدنی یا خیرخواه بشریت بلکه اجراکننده سیاست ها و پرده هایی از برنامه های نظام سلطه برای به بازی گرفتن حقوق بشردوستانه، قانون و حقوق بین الملل است. البته برای خدمت صادقانه به بشریت، باید بسترهای این سایه فریبنده بر افکار عمومی جهانی را از میان برداشت و حقوقدانان با روشنگری و صیانت از اصالت حق و عدالت، سهمی بزرگ در این وادی خواهند داشت.