پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- جمهوری اسلامی ایران مدل های مختلف سیاسی را طی کرد. از نظام پارلمانی تا ریاستی هر یک نقاط قوت و ضعف خاص خود را داشت و احزاب و شخصیت های مختلف توانستند با پیروزی بر کرسی اجرایی کشور تکیه کنند. گاهی این گفتمان سیاسی به تقابل دو قطبی منجر شد و مجلس در اختیار اکثریت طرف مقابل قرار گرفت. مهمترین اتفاقی که در این دو قطبی سیاسی به کشور آسیب زد خروج یک گفتمان از سیاست ورزی و قصد عبور از نظام بود. مجلس ششم و حواشی آن و حتی بعد از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری، اصلاح طلبان را به عبور از نظام بیش از گذشته متهم کرد و اصلاح طلبان در مظان غیر همسو بودن با انقلاب قرار گرفتند. 

تاریخ نشان می دهد تحصن مجلس و سپس ناهنجار های فرهنگی و در نهایت ایستادن در برابر اصل نظام و جدا نکردن راه خود از بیگانگان و براندازان و خداجوی نامیدن امت اسلامی، همه نشان دهنده خطاهای راهبردی گفتمان دوم خرداد بود که با هیجانات اجتماعی سعی می کردند فتح سنگر به سنگر داشته باشند. در نهایت نیز نتوانستند با چانه زنی از بالا و فشار از پایین نقش خود را درست ایفا کنند.

سرانجام این گفتمان هیجانی با روی کار آمدن دولت نهم پایان یافت تا آنکه پیروزی روحانی امید در حیات دوباره این گفتمان را زنده کرد. اصلاح طلبان بیش از آنکه به توسعه معتقد باشند بر آن هستند با ایجاد کارکرد های سیاسی خود را در قدرت نگه دارند. به طور نمونه مطهره شفیعی در مورد فراگیرتر شدن مفهوم اصلاح طلبی در روزنامه آرمان می نویسد: « امروز دیگر اصلاحات در قالب یک گروه سیاسی که رقیب اصولگرایان است تعریف نمی‌شود و چند زمانی است که اصلاحات در معنای وسیع‌تری تعریف می‌شود. »به نظر نویسنده دیگر چیزی از مفهوم سابق اصلاح طلبی باقی نمانده است و این مفهوم دایره شمولش بر دیگر چهره های غیر اصلاح طلب بیش از گذشته شده است. 

شود بعد از شکست اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و خبرگان و رای نیاوردن کاندید هیات رئیسه مجلس، اصلاح طلبان بر آن شدند تا با استفاده از عنوان گشاد اصلاح طلبی دایره خود را برای زیر بیرق قراردادند شخصی مثل لاریجانی و دیگر اعضای هیات رئیسه بزرگ تر کنند. اصلاح طلبان می دانند تمام شدند و حتی یادداشت احمد غلامی سردبیر شرق هم این ادعا را کامل میکند. وی در نوشته خود با عنوان از عبدی تا حجاریان می نویسد: « نظریه‌پردازان دیگر نیز تلاش کنند با خلق مفاهیم سازگار و در چهارچوب نظام، وضعیت موجود سیاسی را دگرگون کنند، تا اصلاحات را از تنگنا و انسدادی که گریبان گیرش شده، برهانند » 

دست و پا زدن برای عنوان لیست امید و پیشنهاد تغییر اسم فراکسیون امید به حامیان دولت توسط دبیر کل حزب کارگزاران نشان می دهد، اصلاح طلبان حاضرند به هر عنوانی دست بیندازند تا در قدرت باقی بمانند. این بقای در قدرت کافی است اصلاح طلبان را در مسیر قدرت طلبی نگه دارند. روزگاری به اسم لیست امید به سمت اصولگرایانی حرکت میکنند که شاید در مجلس به اصلاح طلبان مدیون شوند یا از روحانی حمایت کردند تا شاید بتوانند به قدرت بازگردند. حالا که با انسداد  در گفتمان هیجانی خود مواجه شدند مجبورند یا باز تعریفی از اصلاح طلبی داشته باشند یا با گشاد کردن دریچه اصلاح طلبی هر فردی که می توانند برای اهدافشان مفید باشد جذب کنند.