به گزارش پارس به نقل از فارس، دشمنی با برنامه هسته ای ایران در رسانه های غربی به واقع ریشه دوانده است اما شاید بدبین ترین ایرانیان نسبت به این رسانه های جریان غالب هم تصور آن را نمی کرد، مصیبتی چون زلزله اخیر استان بوشهر که داغ بر دل ملت ایران نهاد، برای رسانه های غربی به ابزاری برای تبلیغ علیه برنامه هسته ای ایران بدل شود.

در حالی که ایرانیان در غم از دست دادن ۳۷ هم وطنشان، مجروح شدن بیش از ۸۰۰ هم وطن و بی خانمان شدن هزاران نفر بودند، برای رسانه های جریان غالب غربی تنها این مساله مهم بود که این زلزله در منطقه ای نزدیک به نیروگاه هسته ای بوشهر رخ داده است و ممکن است با آسیب زدن به این نیروگاه، مشکلاتی را برای برنامه هسته ای ایران و همچنین منطقه ایجاد کرده باشد.

تقریبا در تمام گزارش هایی که در رسانه های خارجی به زلزله منطقه کاکی استان بوشهر اختصاص یافته است، بخشی هم به مساله نیروگاه بوشهر و نگرانی از آسیب به این نیروگاه اختصاص یافته است، هرچند که غالب این گزارش ها هم زمان اذعان می کنند که نیروگاه مزبور آسیبی ندیده است.

هرچند شاید در نظر اول، این مساله صرفا تلاشی برای اطلاع رسانی خبری تلقی شود اما در کنه ماجرا، می توان نگاه دیگری را جست.

اولا، نیروگاه هسته ای بوشهر فاصله نسبتا زیادی با محل وقوع زلزله دارد و در حالی که هیچ یک از منازل مردم در بوشهر آسیب ندیده است، دلیلی ندارد که رسانه های خارجی نگران آسیب دیدن نیروگاه بوشهر باشند که تنها ۱۸ کیلومتر با این شهر فاصله دارد.

ثانیا، رسانه های غربی و بنگاه های خبری جریان غالب، به استحکام نیروگاه بوشهر تا ۸ ریشتر زلزله آگاهی دارند. شرکت سازنده این نیروگاه شرکتی روسی است که می تواند اطلاعات لازم را در اختیار این رسانه ها قرار دهد. این رسانه ها حتما هم آگاه شده اند که زلزله بوشهر ۶.۱ ریشتر قدرت داشته است. پس بنابراین لازم نبود این همه حساسیت در خصوص آن به خرج دهند.

ثالثا، طرح مساله عدم امنیت نیروگاه اتمی بوشهر، مساله ای مربوط به امروز و دیروز نیست. این نگرانی به خصوص از جانب برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس پیش تر هم مطرح شده است و ایران هم بارها پاسخ داده است که از نظر فنی، حساب همه چیز را کرده است.

دامن زدن به این مساله در شرایطی که رسانه های غربی می دانند زلزله آسیبی برای نیروگاه از پی نداشته است، نمی تواند بدون توجه به آن پیش زمینه ذهنی صورت گرفته باشد. به هر حال عامه مردم کشورهای عربی ممکن است اطلاعات فنی کافی نداشته باشند و در تحت تاثیر این گونه اخبار قرار گیرند، دست کم برایشان این نگرانی به وجود آید که مبادا در آینده چنین اتفاقی بیفتد!

ایجاد چنین تصور و ناامنی در افکار عمومی منطقه، خود اهرم فشاری علیه ایران و برنامه هسته ای این کشور است. مقامات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به برنامه هسته ای ایران نگاه مثبتی ندارند و برای همراه کردن افکار عمومی ملت های خود به چنین مستمسک هایی نیاز دارند.

در واقع از منظر سران عرب منطقه، برنامه هسته ای ایران تلاشی برای افزایش قدرت این کشور فراتر از آستانه تحمل آنهاست بنابراین هرکاری که بتوانند علیه آن انجام می دهند. شاید رژیم های مرتجع عرب منطقه از تهدید نظامی برنامه هسته ای ایران خودداری کنند اما در واقع از آن بدشان هم نمی آید. برای ضربه زدن به برنامه هسته ای ایران، این تنها لابی های صهیونیستی نیستند که در آمریکا فعال اند، لابی های عربی هم دست کمی از آنها ندارند. چنین پوشش خبری زلزله کاکی، دقیق ریختن آب به همین آسیاب است.

رابعا، اگر در خصوص آسیب رسیدن به نیروگاه ها و تاسیسات هسته ای ایران و آسیبی که ممکن است از این گذر به محیط زیست منطقه برسد، جدا نزد رسانه های غربی نگرانی وجود دارد، چرا آنگاه که اسرائیل ایران را تهدید به حمله نظامی می کند، این نگرانی ابراز نمی شود؟

اگر زلزله تنها ممکن است به تاسیسات هسته ای آسیب رسانده و محیط زیست منطقه و همچنین شهروندان کشورهای عربی را به خطر اندازد، حمله نظامی اصلا با همین هدف انجام می شود! بنابراین اولی است که در خصوص حمله نظامی چنین پوشش خبری دلسوزانه ای دیده شود اما حتی یک بار پس از اشاره به تهدیدات نتانیاهو، دیده نشده است که رسانه های مزبور نگرانی سلامتی تاسیسات هسته ای ایران باشند.

به هر روی، اینکه رسانه های غربی یک مصیبت وارده به ملت ایران را ابزار سیاه نمایی برنامه هسته ای ایران قرار می دهند، دست کم از منظر رسانه ای، روشی زشت و غیراخلاقی است هرچند که از چنین رسانه هایی انتظار اخلاق هم نمی توان داشت