پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مصطفی طاهری- رشد و گسترش دین و همچنین نهادینه شدن آن در میان عموم مردم، در جامعه ما برکات بسیار زیادی را همراه با خود داشته است از جمله آن که شخصیت ها و جریان های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای اثبات مدعای خود سعی می کنند به منابع دین تمسک بجویند. این امر در عین آن که بسیار مبارک است،  باید نسبت به آن حساس بود تا با برداشت های ظاهری و سطحی به «برداشت های ناروا» و یا «تحریف» منجر نشود.  اخیراً ماجرای دست دادن یکی از شخصیت های سیاسی کشور با رئیس جمهور آمریکا نیز از این قاعده مستثنا نبوده و تشبیهات و تطبیق های تاریخی و روایی نسبت به آن شکل گرفته است. از جمله آنکه یکی از خطبا برای توجیه این حرکت به «دست دادن امام حسین(ع) با عمر سعد» اشاره کرده است.

در بررسی روایت های تاریخی از سیره ائمه(ع) و همچنین روایات منقوله از ایشان، فقها و علما دو گام را برای فهم درست این متون طی می کنند: 

1-بررسی سندی

2- بررسی دلالی. 

در «بررسی سندی» خبر، به صحت و سقم آن براساس مبانی اصولی پرداخته می شود که آیا سلسله روات حدیث صحیح و موثق هستند یا خیر و آیا انتساب این متن یا سیره به امام معصوم درست است یا خیر. در «بررسی دلالی» نیز به بررسی معنا و دلالت آن حدیث یا سیره پرداخته می شود. درمورد ادعای مطرح شده در خصوص دست دادن امام حسین(ع)و عمر سعد،  بررسی سندی آن، نیاز به بحث کارشناسی و تخصصی دارد که کارشناسان امر باید پیرامون آن اظهار نظر نمایند اما در خصوص دلالت های این اقدام در صورت صحت این روایت باید به نکته مهمی توجه داشت:

از جمله ملاحظاتی که اکنون بر مسئولان و دولتمردان جمهوری اسلامی فرض است، توجه به «فضاسازی رسانه ای» در خصوص اقدامات آنهاست. 

در زمان امام حسین(ع) امکانات و غول های عظیم رسانه ای برای «تفسیر»، «تبدیل» و «تحریف» معانی حرکات و رفتارهای سیاسی کمتر وجود داشته است. متاسفانه رسانه های بزرگی که اکنون در اختیار شبکه های صهیونیستی هستند، واقعیت ها را همان طور که می پسندند بازنمایی می کنند. به همین دلیل هم بود که غربی ها آن قدر برای انتشار آن اصرار داشتند که چند دقیقه پس از آن دست دادن، همراهان اوباما خبرش را به بلومبرگ دادند تا آن را جهانی کند. 

در ماجرای اخیر دست دادن وزیر امورخارجه با رئیس جمهور آمریکا، معنایی که در رسانه های غربی «بازنمایی»شد، چیزی جز «تمایل ایران برای برقراری روابط بیشتر با آمریکا»، «کنار گذاشتن دشمنی ها»، «دوستی با این کشور» و... نبود. در حالی که حتی اگر یکی از معصومان(ع) با دشمنان خود دست داده باشند، هرگز معنای آن چنین مفاهیمی نیست. 

بی شک نه تنها هیچ یک از منابع دینی اجازه چنین «رفتاری» که چنین «معنایی» را برساند نمی دهد، اتفاقاً از قرارگرفتن در چنین موضع اتهامی نهی می کند. بررسی قیام امام حسین(ع)، شعارها و جملات ایشان و همچنین سخنان و مواضع روشنگرانه حضرت زینب(س) و ائمه معصومین(ع) در رابطه با «مدیریت پیام قیام عاشورا» به صراحت به ما می آموزد که آموزه محوری این قیام «دشمنی با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خدا» است و پیام‌هایی که در تضاد با آن باشند صحیح نیست و برداشت کننده آن به خطا رفته است.