به گزارش پارس به نقل از فارس، پایگاه خبری «کریستین ساینس مانیتور» در یادداشتی با اشاره به عملکرد کاخ‌سفید در منطقه طی چند دهه اخیر، آشفتگی‌ها و درگیری‌های فزاینده خاورمیانه را ناشی از نظامی‌گری‌های غرب دانست.

در این گزارش که به قلم «اندرو جی باکویچ» استاد بازنشسته تاریخ و روابط بین‌الملل دانشگاه بوستون نگاشته شده، آمده است: تصویب رسمی و آغاز اجرای توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای 5+1 را می‌توان نخستین گام بسوی احیای بخشی از ثبات در خاورمیانه‌ای بزرگتر دانست که در آن آمریکا قادر است حضور خود را کاهش دهد. در صورت شکست این توافق، ناآرامی‌ها به قوت خود باقی می‌ماند؛ ناآرامی‌هایی که اوباما از زمان ورود به کاخ‌سفید شاهد بوده است.

در عین حال ساده‌لوحانه است که چه آمریکایی‌ها و چه مردم سایر کشورهای دنیا تصور کنند که این رییس‌جمهور اقدامی برای بهبود چنین آشفتگی‌هایی انجام دهد. اوباما از بدو ورود همانند یک تازه‌کار در امور خارجی، خود نیز دارای انتظاراتی متعالی از خود بود از جمله وعده‌ای که برای آغاز روابطی جدید میان آمریکا و مسلمانان در سراسر دنیا داده شد.

در حال حاضر که اوباما در آستانه پایان کارش در کاخ‌سفید قرار دارد نه شاهد آغازی نوین بودیم و نه آشفتگی‌های جهان تغییری داشته است. برخی معتقدند اوباما احتمالا میراثی با نتایج واقعی در سیاست خارجی بجا خواهد گذاشت اما تشخیص مثبت یا منفی بودن این میراث سالها بطول خواهد انجامید. نهایتا اینکه عملکرد اوباما بعنوان یک سیاستمدار احتمالا به چگونگی کارکرد توافق هسته‌ای ایران بستگی دارد.

نویسنده همچنین خاطرنشان کرد: در دهه 80 میلادی ایالات متحده که ایران را بعنوان یک تهدید می‌دانست همراستا با صدام در جنگ عراق علیه ایران قرار گرفت. در دهه 90 عراق نیز در کنار ایران به لیست دشمنان واشنگتن افزوده شد و ایالات‌متحده استراتژی «مهار دوگانه» را در دستورکار خود قرار داد. این رویکرد که پس از حملات 11 سپتامبر وارد عمل شد قویا به حضور نظامی آمریکا در منطقه نیاز داشت.

این دستورکار بی‌نتیجه بوده است؛ پروژه نظامی آمریکا در عراق عبث ماند و بدتر اینکه، جان هزاران انسان از دست رفت، خرابی‌های بی شمار ایجاد شد و میلیاردها دلار به هدر رفت. در واقع ارتش آمریکا وضعیت خاورمیانه را بدتر از قبل کرده و بجای ایجاد ثبات، دموکراسی و احقاق حقوق بشر آشوب و خشونت‌های رادیکالی تقویت شده است. دولت بوش با تجاوز به عراق مهر تائیدی بر اظهارات بن‌لادن درباره «انزجار امپریالیسم آمریکایی از اسلام» زد و نظم سیاسی آمریکایی در عراق پس از سالها زمینه‌ساز نادانی و تعصبات فرقه‌ای غیرقابل کنترل گردید. بطور کلی، تجاوز به عراق برای افراط گرایان اسلامی موهبتی بزرگ محسوب شد که سالها ادامه پیدا کرد.

علاوه بر عراق، در لیبی، سومالی و افغانستان نیز وعده‌هایی که باراک اوباما داده یا انتظار آن می‌رفت، محقق نشده است. پذیرش خطرات ذاتی اجرای برجام از سوی اوباما به منزله پذیرش عملی تلاشی است که برای تحمیل نظم به منطقه می‌شود آنهم بااستفاده از قدرتی شکست‌خورده. واضح است که بمب بیشتر و چکمه‌های بیشتر روی زمین نتایج مطلوب‌تری ایجاد نکرده و نظامی‌گری سیاست آمریکا در جهان اسلام به بن‌بست رسیده است.

مذاکره با ایران را می‌توان تلاش اوباما برای حرکت در مسیر معکوس چندین سال گذشته دانست هرچند برجام تنها گامی مقدماتی همراه با مخاطرات فراوان محسوب می‌شود. اجرای برجام دو هدف نهایی دارد: نخست، رهاسازی ارتش آمریکا از جنگی بی‌پایان و دوم، واگذاری ایجاد ثبات در منطقه به ساکنین آن.

نویسنده در انتها تاکید کرد : تنها با بازگرداندن ایران به جایگاه برحق خود در میان ابرقدرت‌های منطقه یک تعادل باثبات در قدرت ظهور خواهد کرد. عدم برقراری چنین وضعیتی است که هم‌اکنون آمریکا را در باتلاق منطقه گرفتار کرده است. بعلاوه اینکه کودتای آمریکایی انگلیسی سال 1953 علیه دولت مصدق، پشتیبانی واشنگتن از صدام در جنگ علیه ایران، شلیک بی‌دلیل ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی در خلیج فارس در سال 1988، نامیدن ایران بعنوان «محور شرارت» پس از حملات یازده سپتامبر 2001 و حمله سایبری به تاسیسات هسته‌ای ایران از جمله ویروس استاکس‌نت از جمله مواردی است که اجازه اعتماد به آمریکا را به ایرانی‌ها نمی‌دهد؛ این واشنگتن است که باید به تهران اعتماد کند.