به گزارش پارس؛ می‌گویند همه چیز اتفاقی بوده؛‌ آقای وزیر از یک راهرو به سمت ورودی اصلی مجمع عمومی سازمان ملل می‌رفته که اتفاقی پرزیدنت را می‌بیند و با او دست می‌دهد.

اولین بار یک منبع آگاه نزدیک به دولت خبر را اعلام کرد و گفت که ظریف در حال ورود به مجمع عمومی بود که ناگهان با رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا روبرو شده و با آنها احوالپرسی مختصری کرده است.

دیدار ظرف و اوباما با اینکه در میان اخبار حزن انگیز فاجعه منا رخ داد ولی بازهم به تیتر یک روزنامه های مختلف کشور به ویژه رسانه های حامی دولت قرار گرفت؛ تیترهایی که همگی اصرار بر اتفاقی بودن این رویداد تاکید داشت.

اما این دیدار همانطور که انتظار می رفت واکنش های مختلفی را در داخل کشور درپی داشت؛ برخی از آغاز یک دوره جدید در روابط ایران و آمریکا سخن می گفتند و برخی دیگر معتقد بودند این رفتار وزیر امور خارجه یک قبح شکنی در رابطه ایران و آمریکا است و در اوج نگاه کینه توزانه آمریکا نسبت به ایران یک اقدام اشتباه بود.

ولی افکار عمومی جدای از نگاه های سیاسی به این دیدار دو سوال مهم داشتند؛ اول اینکه آیا این دیدار واقعا اتفاقی بوده و دوم اینکه چنین دیدار در این دیدار چه تاثیر مثبتی برای ایران داشت؟

دیداری اتفاقی یا .../ دو روایت متناقض از یک دیدار!

یک منبع آگاه ایرانی نزدیک به هیات ایرانی حاضر در نیویورک اولین بار خبر دیدار و دست دادن ظریف و اوباما را به رسانه ها اعلام کرد.

وی مدعی بود که پس از پایان سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل، ظریف در حال خروج از سالن مجمع بود که به طور اتفاقی با اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا که در حال ورود به محل مجمع بودند مواجه شد و سلام و احوالپرسی مختصری داشتند و دو طرف با یکدیگر دست دادند.

چند ساعت بعد طرف آمریکایی نیز اصل دیدار را تائید کرد اما روایت آمریکایی با روایت طرف ایرانی کمی متناقض بود.

یک مقام کاخ سفید ضمن تائید دیدار ظریف و اوباما، زمان و مکان دیدار را به شکل دیگری روایت کرد: «در این دیدار تعامل بسیار کوتاهی در مراسم شامی که توسط دبیر کل سازمان ملل متحد تدارک دیده شده بود بین اوباما و ظریف صورت گرفته است.»

همین تناقض در روایت طرف ایران و آمریکایی، اتفاقی بودن دیدار اوباما و ظریف را در هاله ای از ابهام قرار داد.

نکته بعدی قابل تامل در این دیدار پروتکل های دیپلماتیک حاکم بر ساختار حکومتی ایالات متحده آمریکا بود؛‌ برخی کارشناسان معتقد بودند که رئیس جمهور آمریکا و به طور کلی کشورهایی که خود را قدرت منطقه ای و جهانی می دانند از پروتکل مشخصی برای و حتی دست دادن به مقامات سایر کشورها پیروی می کنند.

رئیس جمهور آمریکا البته در برخی مراسم های رسمی نشان داده که خارج از پروتکل های مشخص با مقامات دیگر کشور روبرو نشده و حتی برخوردهای تحقیر آمیزی نیز با آنها داشته است.

خردادماه سال جاری اجلاس گروه 7 در آلمان در حال برگزاری بود و حیدرالعبادی رئیس جمهور عراق نیز به این نشست دعوت شده بود.

در بخشی از این دیدار و در حالی که میهمانان محوطه سبز محل اجلاس در حال استراحت بودند، حیدرالعبادی در کنار دست اوباما رئیس جمهور آمریکا نشست؛ اما اوباما که در حال گفت و گو با رئیس صندوق بین المللی پول و نخست وزیر ایتالیا بود کمترین توجهی به رئیس جمهور عراق نکرد.

این رفتار توهین آمیز اوباما نشان می داد که وی بر اساس پروتکل های حاکم بر ساختار قدرت آمریکا حتی حاضر نیست خارج از پروتکل، یک احوال پرسی ساده با رئیس جمهور کشورهای دیگر داشته باشد.

اما انتقادات به ظریف و دیدارش با رئیس جمهور آمریکا به همینجا ختم نمی شد؛ این دیدار درست در زمانی رخ داد که بسیاری از اتباع ایرانی در فاجعه منا شهید شده و عربستان سعودی نیز با کارشکنی های خود مانع انتقال پیکر شهدا به ایران می شد.

وقتی ظریف در نیویورک ماند!

حادثه منا زمانی رخ می دهد که اکثر مقامات دیپلماتیک کشورهای جهان، برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک حضور دارند.

عربستان سعودی به علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که از سوی هیات دولت مامور رسیدگی به وضعیت ایرانیان در فاجعه منا است، روادید نمی‌دهد؛ همه انتظار دارند که ظریف رایزنی های خود را با مقامات دیگر کشورها و به ویژه عادل الجبیر وزیر خارج عربستان سعودی آغاز کند تا کار انتقال مجروحان و پیکرهای شهدای فاجعه منا زودتر حل و فصل شود.

اما در میان همه امیدواری ها خبری عجیب از سوی یکی از روزنامه‌های عربستانی منتشر شد؛ «وزیر خارجه عربستان درخواست شفاهی برای ملاقات با ظریف را رد کرد»

این روزنامه در ادامه مدعی شده بود که درخواست وزارت امور خارجه ایران به شکل نامقبول و متکبرانه مطرح شده بود.

ظریف پس از این اتفاق گفت که نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد بدون اطلاع وی! درخواست دیدار با وزیر امور خارجه عربستان سعودی را مطرح کرده ولی ایران پس از ناامیدیی از مذاکره مستقیم شیخ احمد الصباح امیر کویت را برای رایزنی با عربستان سعودی واسطه کرد.

انتقادات به ظریف زمانی اوج گرفت که وی حتی بعد از شکست در رایزنی مستقیم با مقامات دیپلماتیک سعودی درباره فاجعه منا در نیویورک ماند و حتی روز دوشنبه هفته گذشته به همراه رئیس جمهور به تهران باز نگشت.

این در حالی است که مقامات کشورهای مختلف جهان در زمان وقوع فجایعی به مراتب کم حجم تر از آنچه در منا روی داد به کشور خود بازگشته و در برخی موارد وزرای خارجه این کشورها، سفرهای منطقه ای مختلفی را برای جلب حمایت دیگر کشورها برگزار می کنند.

به عنوان مثال در تیرماه سال‌جاری کارخانه گاز شهر لیون فرانسه مورد هدف حمله تروریستی قرار گرفت و تنها یک نفر از کارگران این کارخانه کشته شد.

فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه که در اجلاس سران کشورهای اروپایی در بروکسل به سر می برد، سریعا به فرانسه بازگشت و جلسه اضطراری هیات وزیران این کشور را بررسی ابعاد مختلف این رویداد تشکیل داد.

البته ظریف در پاسخ به این انتقادها مدعی بود که سران کشورهای مختلف جهان هم اکنون در نیویورک هستند و به راحتی می توان با آنها درباره مسائل مختلف رایزنی کرد ولی رد درخواست دیدار با عادل الجبیر از سوی وی، اظهارات ظریف را برای منتقدانش غیر قابل قبول می کرد.

آیا ایده بستن با «کدخدا» جواب داد؟

23 اردیبهشت ماه سال سال 1392، حسن روحانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در حال سخنرانی است؛ رابطه با آمریکا یکی از مهم ترین محورهای سخنرانی اوست.

وی درباره رابطه با آمریکا گفت: «ما با آمریکا در مسائل منطقه ای و بین المللی اختلاف داریم اما قطعا دوستی و دشمنی با دنیا دائمی نیست و هر کشوری می تواند روابط خود را با دیگران بهتر کند بر همین اساس در روابط خارجی بحث صفر و صد نیست و اگر بتوانیم تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم این بهترین اقدام است البته مذاکره با آمریکا امکان پذیر اما سخت است.»

روحانی مذاکره با آمریکا را از مذاکره با اروپا راحت تر خواند و در ادامه یکی از جنجالی ترین نظرات خود را بیان کرد: «بسیاری از اروپایی ها آقا اجازه می خواهند اما آمریکایی ها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحت تر هستیم تا اینکه به سراغ یک مقام پایین تر برویم»

روحانی با همین مبنا در مذاکرات هسته ای وارد شد؛ در همین حال تلاش ایران برای حل و فصل موضوعات اساسی با طرف آمریکایی حاضر در مذاکرات به وضوح قابل ملاحظه بود و برخی از موارد اختلافی نه در نشست سران 5+1 بلکه در رایزنی های دوجانبه میان هیات ایرانی و آمریکایی بررسی می شد.

اما افکار عمومی پس از فاجعه منا یک سوال مشخص داشتند؛ چرا حامیان ایده بستن با کدخدا در ماجرای کارشکنی عربستان در قبال مجروحان و شهدای ایرانی فاجعه منا، نتوانستند این راهبرد را اجرایی کنند؛ در حالی که عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که ثابت کرده شدیدا گوش به فرمان مقامات آمریکایی است.

بنابر این گزارش، ناکامی دیپلماسی «بستن با کدخدا»‌ در ماجرای فاجعه منا در میان سکوت خبری رسانه های حامی دولت و پس از آن «دست دادن اوباما و ظریف»‌ در حالی کمرنگ می شد که همین رسانه ها چندماه قبل و در زمان توافق نهایی ایران و 5+1 در وین، مدعی بودند که دولت و در راس آن محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان توانست گره کور مذاکرات با قدرت های جهانی را گشوده و با زبان دیپلماسی آنها پای میز مذاکره بکشاند؛ اما همین رسانه ها درباره ناکامی دیپلماسی وزارت خارجه در قبال فاجعه منا هیچ اظهارنظری نکردند.

دیپلماسی اقتدار یا دیپلماسی ذلت؟!

درست زمانی که عربستان سعودی حتی در دادن ویزا به هیات ایرانی و روند شناسایی شهدای ایران فاجعه منا کارشکنی می کرد و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در راهروهای سازمان ملل در حال احوالپرسی اتفاقی با رئیس جمهور آمریکا بود، روند دیپلماسی ایران در قبال فاجعه منا تغییر کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در دانشگاه علوم دریایی نوشهر با اشاره به فاجعه منا، ضمن انتقاد شدید از کارشکنی های عربستان سعودی تصریح کردند: « ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امّت اسلامی را نگه داشتیم؛ ما میتوانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود.»

ایشان با هشدار به مقامات سعودی درباره کوچکترین بی احترامی به حجاج ایرانی حاضر در این کشور، فرمودند: «امروز ده‌ها هزار نفر از عزیزان ما هنوز در مکّه و مدینه، در مناسک حجّند؛ اندک بی‌احترامیِ به اینها، عکس‌العمل ایجاد خواهد کرد؛ عمل نکردن به وظایفشان نسبت به ابدان مطهّر جانباختگان عزیز ما در حج، عکس‌العمل ایجاد خواهد کرد؛ مراقب باشند به وظایفشان عمل کنند.»

ساعاتی بعد از این بیانات رهبر انقلاب، طرف عربستانی که تا روز قبل حتی در بازکردن در کانتینرهای حامل اجساد نیز کارشکنی می کرد، با دعوت از وزیر بهداشت ایران که در عربستان حضور داشت، ضمن تسلیم پیام تسلیت و عذرخواهی پادشاه این کشور به محضر رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور، قول تسریع در روند شناسایی ابدان مطهر شهدا را دادند.

پس از آن اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت نیز در مصاحبه ای تاکید کرد که پس از بیانات رهبر انقلاب شیوه عملکرد سعودی ها در قبال مصدومان و شهدای ایرانی فاجعه منا به طور کامل تغییر کرده و همکاری ها به طور محسوسی تسریع شده است.

این تغییر نگاه عربستان سعودی وزیر امور خارجه آن تنها چند روز قبل درخواست ملاقات با محمد جواد ظریف را رد کرد، نشان می‌دهد که دیپلماسی «لبخند» و «بستن با کدخدای» دلت یازدهم به عقیده بسیاری با پایان خط خود رسیده است.

اکنون و پس از تغییر رفتار سعودی ها در قبال هشدار رهبر انقلاب، برخی از خود سوال می کنند که اگر چنین رفتاری از سوی برخی مقامات دولتی در مذاکرات هسته ای و دیگر مناسبات جهانی دنبال می شد، آیا مروز نتایج بهتری در رایزنی های بین المللی برای ایران گرفته نمی شد؟