به گزارش پارس به نقل از فارس ، اعتراضات مردمی در لبنان به بن‌بست سیاسی و بن‌بست خدماتی در این کشور، از دو روز گذشته شعله‌ور شده است و معترضان، درگیری شدید نیز با نیروهای امنیتی پیدا کردند که تاکنون یک کشته و دهها زخمی بر جای گذاشته است.

اعتراض‌هایی که به جنبش «بویتان درآمد» موسوم شده است و همزمان با بوی نامطبوع زباله‌های تلنبار شده در خیابان‌ها و کوچه‌های شهرهای لبنان، فساد و عدم کارایی دولتمردان را بیان می‌کند؛ دولتی که جریان 14 مارس عملا آن را به بن بست کشانده‌ است.

روزنامه السفیر لبنان در گزارشی در این خصوص می‌نویسد: اعتراضات 22 آگوست، دوره 14 مارسی‌ها را به پایان رسانده است؛ هر چند مدت‌ها بود که منتظر چنین اتفاقی بودیم؛ اما موعد آن اکنون فرارسیده است.

به نوشته السفیر، این اعتراضات بهترین فرصت برای نجات از دست گروهی [از سیاستمداران] است که تمام راه‌های تغییر طبیعی [در لبنان] را بسته است؛ چه از راه قفل کردن روند انتخاب رئیس‌جمهور و چه اجرای انتخابات پارلمانی.

این روزنامه لبنانی در ادامه می‌نویسد: بنابراین فرصت پر ارزش و نادری است و لازم است تا به حمایت از آن از طریق ابزارهای متمدنانه حریص باشیم و از سوی دیگر اجازه ندهیم که اعتراضات به سمت برخی اقدامات مخرب کشیده شود و راه‌حل مسالمت‌آمیز و متمدنانه را ببندد و بهانه بیشتری برای سرکوب شدیدتر بدهد.

نباید به تعداد اندک آشوب‌طلبان اجازه داد تا پیام اصلی اعتراضات را تحت‌الشعاع قرار دهند و مسئولان نیز نباید در گرد و خاک آشوب‌طلبان گیر بیفتند؛ چرا که هر اشتباهی در تصمیم‌گیری و عدم زمان‌شناسی موجب پیچیده شدن و بحرانی شدن اوضاع می‌شود؛ اوضاعی که یکشنبه‌شب (23 آگوست) در خلال درگیری بین نیروهای امنیتی و برخی گروه‌ها شاهد آن بودیم که موجب زخمی شدن دهها نفر شد.

اعتراض به طبقه سیاسی فاسد

در این میان موضوع عدم رهبری این اعتراضات و نبود گروهی برای سازماندهی معترضان بیشترین نقطه آسیب محسوب می‌شود؛ به طوری که یکی از وزرای کابینه به وزیر کشور پیشنهاد می‌کند که از تظاهرات جنبش «بویتان درآمد» جلوگیری کند؛ چرا که قادر به سازماندهی و نظم بخشیدن به خود نیست.

اما حضور آشوب‌طلبان باعث نمی‌شود که سرکوب شدید نیروهای امنیتی را نیز توجیه کنیم؛ سرکوبی که به سمت شلیک مستقیم گلوله کشیده شد و باید عاملان آن مجازات شوند.

السفیر در ادامه می‌نویسد: به رغم وجود تحلیل‌هایی که از توطئه بودن این اعتراضات سخن می‌گویند؛ باید گفت که این حرکت، اعتراض حقیقی مردم علیه طبقه سیاسی فاسد است که همه فرصت‌های اصلاح را از میان برده است.

اما همین مسئولان فاسد، سعی دارند تا اعتراضات را از محتوا و هدف خالی کنند و مدام مطالباتشان را بالا ببرند و خودشان نیز با آن‌ها همنوا شده و اینگونه صدمه کمتری را متحمل شوند؛ بنابراین است برخی مسئولان ابایی ندارند که مواضع نمادین اتخاذ کنند.

مسئولان لبنانی به معامله کردن و باند بازی معروفند؛ اما در دور روز گذشته عمده مشکل آن‌ها این بود که از پیدا کردن یک شریک همراه درمانده شدند؛ چرا که اعتراضات این بار عادی نبود و سابقه نداشت؛ مسئولان با موجی از مردم مواجه شده‌اند که وابسته به طائفه و مذهب و منطقه خاصی در لبنان و بیروت نیستند و همه آن‌ها هم حاضرند تا گاز اشک‌آور و گلوله جنگی و مشقی را تحمل کنند. مردمی هستند که از جایی خط نگرفته‌اند و پس از آن که تمامی مصائب از جمله بیکاری، فقر، نبود رئیس‌جمهور، بسته بودن پارلمان، بدهکاری دولت و بحران زباله‌ها یکجا جمع شد، به خیابان‌ها ریخته‌اند.

مردم خیابان علیه «14 مارس و 8 مارس» شعار می‌دهند و برنامه‌هایشان را زیر سؤال می‌برند؛ در این میان برخی مسئولان ضربه بیشتری متحمل می‌شوند؛ بنابراین باید به صورت فوری به مطالبات مردمی پاسخ گفت قبل از آن که اوضاع وخیم شود.

نخست‌وزیر چه باید بکند

درست است که «تمام سلام» (نخست‌وزیر) بیشترین ضربه را متحمل می‌شود و متهم اصلی خود اوست و درست است که وی نه می‌تواند استعفا بدهد نه می‌تواند به این شرایط ادامه دهد؛ به همین دلیل است که انتظارات از وی برای فیصله دادن به مشکلات و تغییر قواعد حاکم بر شورای وزیران بالا است.

 السفیر ادامه می دهد: روز گذشته «تمام سلام» آن‌گونه که باید و شاید ظاهر شد و خارج از مرزهای تعیین شده با مردم لبنان سخن گفت و حتی می‌شد گفت خود او جزئی از معترضان بود و فقط نمی‌توانست به میان جمعیت رود و علیه دولت شعار بدهد. او آن‌چه لازم بود، به زبان آورد.

در حال حاضر «تمام سلام» می‌تواند دو تصمیم اتخاذ کند؛ یکی اینکه جلسه هیأت دولت را از پنج شنبه به فردا سه شنبه انتقال دهد و تصمیم دیگر اینکه تصمیمات فوری در مورد حل بحران زباله‌ها و برق بگیرد؛ دو موضوعی که بیش از بقیه مسائل خشم مردم را بر انگیخته است.

السفیر در انتها ‌می‌نویسد: اگر حوادث 7 می 2008 باعث انتخاب رئیس جمهور در نشست دوحه شد؛ اعتراضات 22 آگوست نیز باید موجب انتخاب رئیس‌جمهور و پس از آن استعفای دولت و تشکیل دولت دیگر و اجرای انتخابات پارلمانی و شکل‌گیری طبق جدید سیاسی شود.