پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر عبدالله گنجی مدیر مسوول روزنامه جوان در یادداشتی شفاهی که در اختیار «پارس» قرار گرفت، آورده است:

واقعه 23 تیر ماه 78 شاید اولین صحنه و حماسه ای است که بعد از تثبیت انقلاب اسلامی در ایران به وقوع می پیوندد؛ به این معنی که یک خطر داخلی که ازقضا ریشه در درون حاکمیت دارد و با آن پیچیدگی هایی که می تواند مناقشات داخلی داشته باشد، مردم برای خنثی سازی آن به صحنه می آیند. این بعد از رحلت امام و جنگ شاید اولین پدیده ای است که ملت در مقابل یک جریانی که به ظاهر داخلی است قدعلم می کند که بخشی از حاکمیت در این اپوزیسیون نقش موثری را بازی می کنند و انگاره ی ذهنی این جریان بر این است که بتواند با یک فشار اجتماعی از پایین و در عین حال فتح سنگر به سنگر پارلمان و دولت، از بالا نظام دینی را نسبت به پیگیری و اجرای آرمان هایی که برای آن انقلاب کرده بوده به انحراف بکشاند و در بهترین حالت یکی از نظام های مرسوم دنیا را که معمولاً الگویش در اروپای آن زمان بوده و اروپای غربی فعلی است، برای ایران به ارمغان بیاورد.

در واقع اول بودن این حرکت قابل توجه است و اتفاقی که داشت، این بود که مردم ما احساس کردند فقط این نیست که انقلاب کردند، به پیروزی رسیدند و یک مسیری را انتخاب کردند، این مسیر نیاز به نگهبانی، پاسداری و صیانت دارد و باید باحساسیت صحنه های انقلاب و پدیده های سیاسی- اجتماعی را دنبال کنند. در واقع آن شروعی بود و از آن به بعد تا فتنه 88 می بینید که این بالندگی، به روز شدن و در میدان بودن روزبه روز پررنگ می شود که کمال اش در 9 دی است.

فتنه 88 هم نشان می دهد آن تعبیر و تحلیل مقام معظم رهبری که دشمن پروژه هایی را برای هر 10 سال یک بار برای کشور ما طراحی کرده مسأله ای بسیار قابل توجه است. البته برخی اتفاقات جدید جهانی مثل گستردگی ارتباطات و اطلاعات، شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی همین مسیر را تسهیل می کند. در عین حال همین حوادث و پدیده ها بزنگاه هایی است که نظام برای نحوه مواجهه، تجربه آموزی می کند؛ به طور مثال اگر فتنه 88 نبود، شاید نیروهای انقلاب خیلی دغدغه ی ورود و فعالیت و شناخت فضای مجازی را نداشتند. بنابراین آن موضوع، باعث شد که هم در حاکمیت و هم در نیروهای اجتماعی نسبت به این مسأله یک حساسیت ویژه ای ایجاد شود و بتواند خیلی از قضایا را کنترل کند و مشاهده کردید که همین طور هم شد.

بنابراین این دیالکتیکی که بین ما و اپوزیسیون(با پشتیبانی فکری و لجستیکی غرب) در فرایند تاریخی اش نسبت به بیداری مردم ما کمک شایانی کرده است. مردم، انقلاب را رها نکرده اند تا سراغ زندگی شان بروند و این مسأله همان است که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».

عبدالله گنجی

در شرایط فعلی، عناصری که صحنه گردان حوادث 78 و 88 بودند، آن بخشی که به خارج کشور رفته اند تکلیف شان روشن است که در دامن دشمن غلتیده اند و در میان ملت ما هم جایگاهی ندارند و خودشان نیز می-دانند، اما به نظر می رسد آن بخشی که در داخل کشور هستند، نه این که به نظام اسلامی و جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی معتقد باشند، اما چون شرایط را برای عرض اندام فراهم نمی بینند، یک عقلانیت و صبوری را پیشه کرده اند که برای دوران گذر باید تحمل بکنند و فعلاً از بی تابی خودداری می کنند تا شرایط دیگری برایشان فراهم شود؛ بنابراین حاضر نیستند به هر قیمت مسیر عدول و انحراف را پی کنند. در واقع اقتدار حاکمیت را می فهمند و نسبت به آن موضوع، تفسیر و تحلیل دارند و خودشان را تنظیم می کنند. فعلاً در این شرایط به سر می برند.

چندتا مسأله در بیداری مردمی در فتنه های 78 و 88 دخیل هستند. یکی تجربه ی تاریخی مسلمانان و به ویژه تشیع است که در بزنگاه های تاریخی  و خصوصاً صدر اسلام در آن جایی که غفلت کردند، آسیب هایی جامعه-شان دید که عوارض آن قرن ها مشهود است که این تجربه ی ذی قیمتی است. نکته دوم «رهبری دینی» و «اعتقاد مردم به نظام» است. چنان که این دو دست به دست هم می دهد و دشمنی ها را می بیند، مردم را به میدان می-آورد و آن ها را خنثی می کند و این همان خصیصه ملت ماست که در تعبیر امام به «ملتی بهتر از ملت رسول-الله» تعبیر می شود و در همه صحنه های سخت حضور داشته است.

قبل از انقلاب اسلامی این صحنه ها از ملت ایران دیده نمی شود؛ چه در مشروطه و چه در کودتاهای دو سه گانه. در واقع این به برکت اسلام است. اسلام، کلید به میدان آوردن ملت و بسیج اجتماعی است و ملت آن را خوب شناخته است و در عین حال دشمن هم آن را به خوبی می داند که برای فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت دینی و مردم و باورهای دینی بر این نقطه متمرکز است. البته میدان نبردی است که همه نیروهای انقلاب در آن مشغول هستند.