پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر هادي همایون عضو هيات امناي دانشگاه امام صادق(ع) در يادداشتي براي پارس نوشت:

در قرون 15 به بعد در اروپا اتفاقی می افتد که اندیشمندان آن متوجه تحولی در جامعه شدند. این تحول از لحاظ گستردگی، عمق و انسجام متفاوت بود که اروپا را وارد دوره ای جدید می-کرد- البته اگر نگاه خوش بینانه ای به این موضوع داشته باشیم- مدل های این اتفاق را استخراج کردند و بعد در مورد آن اصطلاح سازی کردند. این اتفاقات را تمدن نامیدند؛ البته باید اشاره کرد که درصد زیادی از آن متوجه شهرنشینی بود که تحت تأثیر انقلاب صنعتی اتفاق افتاد. در حقیقت این تمدنی که ایجاد شد، تمدن شهرنشینی بود. اتفاقی که بعد از این ماجرا به وقوع پیوست، مشابه سازی این تمدن با تمدن دوران یونان باستان بود. آن ها با جست وجو در تاریخ به این نکته رسیدند و آن دوران را نیز تمدن نامیدند.

اندیشمندان مسلمان نیز این تحولات تأثیر پذیرفتند؛ چرا که آن ها نیز به مانند غربی ها، مشابه این وضعیت را در صدر اسلام یافتند. به ویژه به قرون 4 و 5 هجری توجه کردند و ادعا کردند که مشابه کاری که در غرب انجام گرفت، اتفاق افتاده است. این اندشمندان نیز از اتفاقات قرون 4 و 5 به نام تمدن یاد بردند. در این جا نیز تمدن به معنای شهرنشینی مورد توجه قرار گرفت. پیرو این اتفاق در قرآن کریم نیز هر جا از مدینه اسم برده شده است، به معنای شهر ونماد توسعه یافتگی تلقی شد و هر جا از قریه اسم برده شده است، به معنای روستا و نماد توسعه نیافتگی قلمداد شد. این تعریف از تمدن دو اشتباه بزرگ دارد که عبارت اند از:

1- غرب محوری
 2- مصداقی بودن. 
یعنی بر اساس مصداق تاریخی آن را بنا کردیم و موضوع نظری نیست و قابل تسری به بقیه تمدن ها نیست. ما برای تمدن باید یک دستاویز محکمی داشته باشیم و به آن اتکا کنیم:

آن دستاویز محکم، شکل گیری حکومت جهانی حضرت ولیعصر(عج) است. به هر اندازه که به آن نزدیک باشیم، متمدن تر خواهیم بود و به هر اندازه از آن دور باشیم، غیر متمدن تر. پس حرکت ما در انقلاب اسلامی، حرکت به سمت این حکومت و مقدمه چینی و بسترسازی آن است. نظر مقام معظم رهبری نیز معطوف به همین زمینه است و در راستای رسیدن به آن حکومت جهانی در تلاش هستیم.

نکته ای که باید به آن توجه کرد، این است که ما قبلا تمدن را پسینی تعریف می کردیم و از اتفاق افتاده الگو می ساختیم؛ در حالی که تمدن بحث پیچیده و بزرگی است که همانند تمثیل مولانا، هر کس از زاویه ای به آن پرداخته است. در یک نگاهی که به تمدن غربی نگریسته شده است، این گونه بیان شده که یک تحول در حوزه اندیشه، باعث سرایت این تحول به حوزه فرهنگ و رفتار مردم شده است و این رفتارها نیز تبدیل به ملموسات عینی شده است. این سطحی از تحلیل است که توصیف می کند. در مدلی که مقام معظم رهبری بیان فرموده اند، مدل عملیاتی و راهبردی است که راه را نشان می دهد.

مقام معظم رهبری می فرمایند که از انقلاب اسلامی شروع می کنیم. انقلاب مورد تأکید، انقلاب در تفکر، علم، فرهنگ، سبک زندگی، تکنولوژی و ساختارهاست. مدل سه گانه غرب نیز در این جا اتفاق می افتد که از زوایای مختلف نگریسته شده است. نگاه راهبردی باعث تمیز مدل غربی و مدل مورد تأکید مقام معظم رهبری است. آغاز هر تمدنی با بازیابی یک قوم اتفاق افتاده است. انقلاب اسلامی در عرصه سیاسی اتفاق افتاد و باید در عرصه های دیگر همچون انقلاب فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و فناوری وارد شویم؛ هر چند در عرصه های علمی وارد شده  ایم.

مرحله دوم، نظام اسلامی است که باز در عرصه سیاسی پیشرفت های خوبی صورت گرفته است؛ اما در عرصه های دیگر نیز باید پیشرفت صورت گیرد.

مرحله بعدی دولت اسلامی است که باید این نظامات را اداره کند. دولت اسلامی نیز باید تابع همین جریانات جلو رود. باز مشاهده می کنیم که در این لایه ها نیز سه مرحله تفکر، فرهنگ و تمدن جاری و ساری است.  که دستاوردهای دولت به جامعه می رسد و این خود باعث اسلامی شدن جامعه خواهد شد. با اشاعه ای که صورت می گیرد؛ چنان که امام (ره) نیز فرموده  بودند، به کشورهای اسلامی و به سایر  کشورها، این انقلاب صادر خواهد شد. یعنی باید روزی بگوییم که در مصر هم انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و دولت اسلامی مراحلش را طی کند. البته الان نظری بحث می کنیم. لذا همان طور که می بینیم، مدل ها قابل جمع است و هر کدام بخشی از این ماجرا را توضیح می دهند.