پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدي ياراحمدي- تقريباً دو سال قبل در چنين روزهايي دکتر روحاني به عنوان رئيس جمهور منتخب مردم برگزيده و به عنوان رئيسِ دولت يازدهم کليددار پاستور گرديد. با توجه به هيجانات کاذبي که مردم در دولت هاي نهم و دهم تجربه کرده بودند شعار اعتدال دولت جديد توانست تا حدودي آرامش و شادمانيِ نسبي در جامعه ايجاد نمايد. تا آنجاکه برخي هر اتفاق خوبي که در زندگي برايشان مي افتاد را حاصل پاقدم دولت جديد و يا درايت آن دانسته و شعار «روحاني مچکريم!» سر مي دادند. فرصت ها با سرعت باد گذشتند و خيلي زودتر از تصور مسئولين و دولتمردان بيش از نيمي از فرصت خدمت آن ها گذشت و مقدار کمتر از آن باقي مانده که بايد از آن براي رفع کاستي ها و توسعه خدمات مطلوب بهره برداري کرد. در همين راستا توجه به چند نکتۀ مهم به شرح زير بايد مورد توجه دولت قرار گيرد:

راه انقلاب و عزت ملت ايران از مسير مذاکرات نمي گذرد؛ 
آنچه مسلم است دولت براي پيشرفت مذاکرات و لغو تحريم ها با برنامه و مطالعه پيش آمده و الحق در اين زمينه تلاش هاي زيادي نموده است. اما نکتۀ مهم در اين ميان آن است که نبايد از آب خوردن و امور پيش پاافتاده تا تصميم گيري هاي کلان و اساسي کشور را تنها به اين امر وابسته دانست. به هر حال همانطور که رهبري تأکيد دارند عزت ملت ايران از مسير مذاکرات نمي گذرد و توسعۀ کشور نيازمند شناسايي و شکوفايي استعدادهاي دروني است.

اقتصاد مقاومتي الگويي در برابر بحران هاي اقتصادي؛ 
در سال هاي اخير با توسعه تحريم اقتصادي عليه ايران، ضرورت دستيابي به يک الگوي مقاومتي از اقتصاد بيش از پيش نمايان شده است؛ الگويي که در برابر بحران‌هاي اقتصادي رويکردي فعالانه دارد و مي‌تواند در شرايط بحراني موانع را برطرف کند. امري که عليرغم شعارهايي که داده مي شود سرعت تحقق آن بسيار کند به نظر مي رسد. بايد در نظر داشت اقتصاد مقاومتي با واژگاني از قبيل؛ حمايت از توليد ملي، کارآفريني، اتخاذ سياست‌هاي پولي و ارزي متناسب، اصلاح الگوي مصرف، اجراي اصل 44، تصحيح سياست‌هاي بازرگاني، توجه به نخبگان، توليد دانش کاربردي و استفاده از فناوري نوين که از محورهاي مهم تحقق آن هستند، معناي عملياتي مي‌يابد.

حل مشکلات معيشت مردم؛ 
اگرچه دولت در 2 سال گذشته گام هاي مهمي چون مهار تورم و حرکت در مسير رشد اقتصادي را برداشته است اما آنچه مسلم است سطح زندگي مردم مطابق شأن آن ها نيست. مردم نجيب و صبور ايران که براي تحقق آرمان هاي خود سال ها مجاهدت و صبوري کرده، خون دادند و در نقاط حساس همواره فعالانه در صحنه حاضر بودند شايستۀ بالاترين سطح رفاه و آسايش هستند. امري که در سال هاي اخير با نقطۀ مطلوب خود فاصلۀ بسياري دارد. متأسفانه اتفاقات مختلف چند سال اخير عرصۀ اقتصادي کشور همچون پرداخت يارانه ها نيز به دليل اجراي نامناسب، چالش اقتصادي زندگي مردم را افزايش داده است.

افزايش روحيه انتقاد پذيري؛ 
انتقادپذيري دولت ها و تحمل نظرات مخالفين همواره در کشور ما گرفتار افراط و تفريط بوده است. در دوره اي دولت آن چنان دم از انتقاد پذيري مي زد که بر خلاف عرف شعار «زنده باد مخالف من» سر مي داد و در دوره اي هم هر نقد و نظر مخالفي به شدت محصور و محدود مي گرديد. اگر سياست جذب حداکثري و دفع حداقلي رهبري را به عنوان شاخص عملکرد قرار دهيم بسياري از انتقادات نخبگان و فعالان سياسي و اجتماعي مي تواند براي دولت به عنوان سرمايه فکري و معنوي مورد استفاده قرار گيرد. رويکردي که احساس مي شود اگر نخواهيم بگوييم در دولت فعلي کم است حداقل مي توانيم بگوييم بايد خيلي بيشتر از اين باشد. به هر حال چه طرفدار دستاوردها و عملکرد دولت يازدهم باشيم و چه منتقد آن فرقي نمي کند همه خواهان پيشرفت ايران اسلامي هستيم و هر نقطه نظري هم که داريم جز با همين نيت اعلام و ابراز نمي کنيم. ان شاء ا...

بازنگري رويکرد فرهنگي دولت؛ 
رويکرد فعاليت هاي فرهنگي دولت نياز به بازنگري اساسي دارد. چه در حوزه طراحي و سياستگذاري کلان و چه در حوزه اجرا فاصلۀ بسياري از استانداردهاي مطلوب داريم. دوکارته شدن وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مجلس شوراي اسلامي نيز اهميت اين امر را بيش از پيش نمايان مي کند. حوزه فرهنگ جامعه ما بيش از همۀ مشکلات خويش، فاقد يک سازماندهي موثر است.

حل معضلات اجتماعي؛ 
برخي از ناهنجاري ها و معضلات اجتماعي روز به روز در کشور توسعه بيشتري يافته که اثر مستقيم آن در تزلزل بنيان خانواده و افزايش طلاق است. در همين راستا حرکت جدي و موثري از سوي نهادهاي فرهنگي و اجتماعي کشور در جهت ترويج سبک زندگي اسلامي ايراني ديده نمي شود. نهادهاي مربوط به امور جوانان کشور که در حاشيه هاي ورزش غرق شده است و نهادهاي متولي امور خانواده بسيار کم فروغ هستند. لذا از مهمترين نکات مورد توجه دولت در زمان باقيمانده مي بايست تلاش در اين زمينه باشد.

در پيش بودن دو انتخابات مهم؛ 
دولت يازدهم تا انتهاي عمر خود دو انتخابات مهم مجلس و رياست جمهوري را پيش رو دارد. زمينه سازي مناسب جهت برگزاري انتخابات سالم و پرشور از مهمترين وظايف دولت در دوسال باقيمانده است.

مغتنم شمردن فرصت باقيماندۀ خدمت؛ 
فرصت خدمت به مردم و کشور همچون برق و باد مي گذرد. کما اينکه بيش از نصف عمر دولت فعلي همچون چشم بر هم زدني گذشت. اما دوسال باقيمانده نيز فرصت کمي براي خدمت به کشور نيست. کما اينکه رهبري چند سال قبل در ملاقات با يکي از اعضاي دولت در ارتباط با زمان خدمت چنين اشاره اي داشتند: «اميرکبير در کشور ما سه سال در رأس دولت بوده است. معلوم مي شود سه سال وقت خيلي زيادي است. همه کارهايي که اميرکبير انجام داده و همه خاطرات خوبي که تاريخ و ملت ما از اين شخصيت دارد محصول سه سال است.»

دو سال بعد در چنين روزهايي عمر دولت يازدهم به پايان مي رسد و مجال خدمت تمام مي شود. معلوم نيست بار ديگر اقبال مردم به همين دولت باشد يا اينکه فرد ديگري با رويکردها و نظرات متفاوت به عنوان رئيس جمهور کشور برگزيده شود. پس بايد دولتمردان فرصت باقيمانده را مغتنم شمرده و در راه اعتلاي کشور از هيچ تلاشي فروگذار نکنند.