پايگاه خبري تحليلي «پارس»- عليرضا ملوندي(جوان)- همه روزه با مروري بر فعاليت‌هاي برخي از سينماگران مشهور جهان مي‌توان دريافت كه بخشي از برنامه سالانه آنها به رويكردهاي بشردوستانه اختصاص پيدا مي‌كند و هنرمند غربي با اين كار كه البته استفاده تبليغاتي زيادي هم به نفع فرهنگ غربي از آن صورت مي‌گيرد توجهات افكار عمومي جهاني را به مسائل مبتلا به بشري جلب مي‌كند. 

به عنوان نمونه آنجلينا جولي، هنرپيشه شناخته شده هاليوود، اخيراً با حضور در سوريه از قدرت‌هاي جهاني درخواست كرد تا به وضعيت ميليون‌ها پناهجوي سوري توجه كنند و از انفعال اعضاي شوراي امنيت به دليل اختلاف نظرشان در مورد جنگ سوريه به شدت انتقاد كرد. 

 جولي سوريه

آنجلينا جولي در بخشي از سخنان خود گفت: «به سوريه كه نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم كه معضل اصلي در برخورد با اين فاجعه بزرگ انساني ناتواني جهان در تصميم‌گيري است.»

گرچه چنين ژست‌هايي از نگاه آزاديخواهان جهان به نوعي بيشتر به يك نمايش مضحك و پارادوكس خنده‌آور شبيه است اما رسانه‌هاي غربي مي‌كوشند به فعاليت‌هايي از اين دست رنگ و لعابي خودجوشانه بزنند و آنچه اهميت دارد اين است كه حضور يكي از بازيگران مطرح هاليوود به عنوان نماينده سيستم فرهنگي و هنري تمدن غرب در چنين مكان‌هايي داراي بار مفهومي زياد و پيام روشني به افكار عمومي جهان است. 

آنجلينا جولي بر فرض اينكه با اراده و انگيزه فردي، راغب به چنين نمايش‌هاي بشردوستانه‌اي شده باشد اما به عنوان نماينده فرهنگي كشوري در ميان كودكان رنج كشيده سوريه حاضر مي‌شود و در جلوي دوربين رسانه‌ها اشك تمساح مي‌ريزد كه اصلي‌ترين نقش را در ويراني و آوارگي ملت ستمديده سوريه ايفا كرده است. 

ايران به نسبت امريكا به كشور سوريه نزديك‌تر است و با چشمپوشي بر قرابت‌هاي فرهنگي و مذهبي و تاريخي ميان دو ملت و فقط با نظر بر نگاه انساني و بشردوستانه اگر به مسئله نگاه كنيم به عمق بي‌اعتنايي و كم‌كاري جامعه هنري و فرهنگي كشور در مواجهه با فاجعه‌اي كه در نزديكي مرزهاي ايران و داخل منطقه غرب آسيا اتفاق مي‌افتد پي مي‌بريم. 

خانم جولي كه از زمان آغاز جنگ در سال ۲۰۱۱ تاكنون 11 بار از اردوگاه‌هاي آوارگان سوري ديدار كرده است، از اعضاي شوراي امنيت مصرانه خواست تا از اردوگاه‌هاي آوارگان سوري ديدار كرده و شرايط آنها را به چشم خود ببينند. 

آنجلينا جولي همچنين به طور خلاصه به بحران مهاجران در آب‌هاي درياي مديترانه اشاره كرد كه طي هفته‌هاي اخير بيش از هزار و 300 نفر از پناهجوياني كه از سوريه و كشورهاي ديگر مي‌گريختند جان خود را از دست داده‌اند. 

انتظاري نبايد داشت كه هنرپيشه مطرح امريكايي كاركردي جز اين براي نظام فرهنگي و البته سياسي كشور متبوعش بازي كند اما آيا به عنوان يك ايراني نبايد از خيل عظيم هنرمندان ايراني كه در داخل كشور فعاليت مي‌كنند انتظار داشت تا نسبت به حوادث انساني كه بغل گوش آنها اتفاق مي‌افتد بي‌اعتنا نباشند و از ظرفيت‌هاي بالقوه خود استفاده‌هاي بهتري بنمايند. 

 جولي سوريه2

آيا جنبش حمايت از سگ‌ها و حيوانات كه اخيراً به واسطه خبر كشته شدن تعدادي سگ در شيراز از سوي برخي از مطرح‌ترين هنرمندان كشور حمايت شد براي اداي دين به جامعه كافي است؟

بازيگر سينما در كشور مدعي دين و معنويت با انتشار عكس و متن در صفحه اينستاگرام به واقعه سگ‌كشي به روش غيرانساني در شيراز واكنش نشان داد و نوشت: «تزريق كن، با افتخار اسيد را در ستون فقرات سگ‌ها تزريق كن، به ضجه‌ها و ناله‌‌هايشان رحم نكن، خداى من و خداى تو و خداى آن سگ‌ها يكى است، حسابت را به او واگذار مي‌كنيم.»

چه چيزي باعث مي‌شود كه هنرمند ايراني در كشوري با سابقه تمدني هزاران ساله و فرهنگ شيعي و علوي نه تنها نسبت به بسياري از فجايع انساني دور و نزديك بي‌اعتنا باشد بلكه براي كشته شدن سگ‌ها (كه البته رعايت حقوق آنها نيز اهميت دارد) اشك بريزد و فغان سر دهد. 

بي ترديد توقع اينكه هنرمند ايراني جهاني فكر كند و جهاني واكنش نشان دهد انتظار زيادي است وقتي او هنوز ياد نگرفته نسبت به فجايع ملي چون هجوم ريزگردها به نيمي از استان‌هاي كشور با هموطنانش فقط ابراز همدردي كند و به شكلي به آنها بگويد كه من شما را مي‌بينم و به شمايي كه من را به عنوان نخبه فرهنگي كشور قبول داريد و روي دست‌هاي شما بالا رفته‌ام احساس همدردي مي‌كنم و از ديني كه جامعه بر گردن من دارد آگاهم و به خدا همين واكنش و بودن در ميان مردم خودش ارزش بسياري دارد. 

ستاره‌ها در ايران نسبت به ديني كه جامعه بر گردن آنها دارد بي‌توجهند و شايد احساس مي‌كنند مزيتي آسماني سبب شده تا آنها بدل به عنوان چهره‌هايي مشهور شوند و مردم هميشه در قبال آنها وظيفه تكريم دارند بدون اينكه تكليفي دوسويه نسبت به جامعه احساس كنند. 

قبول كنيم كه فرديت در كشور ما بيداد مي‌كند و اين فرديت افسارگسيخته در بين هنرمندان و ستاره‌هاي ما شديدتر از اقشار ديگر رخنه كرده و اين براي ملتي با سابقه ما چيز خوبي نيست. 

چرا بايد همواره ببينيم و بشنويم كه برخي ستاره‌هاي سينماي هاليوود كه ادعاي رويكرد الهي در هنر را هم ندارند خود را مقيد بدانند كه حضوري مستمر در ميان مليت‌هاي مختلف و مردماني كه بنا به حادثه در شرايط سختي به سر مي‌برند داشته باشند اما هنرمند ايراني كمتر از ظرفيت محبوبيت خود براي تحت تأثير قرار دادن رسانه‌ها و مسئولان به نفع هموطناني كه دچار معضل شده‌اند استفاده مي‌كند. 

 جولي سوريه1

براي مثال سال‌هاست به واسطه هجوم ريزگردها براي مردم نجيب و محروم خوزستان و استان‌هاي غربي كشور مشكلاتي ايجاد شده و صداي مظلوميت اين مردم به سختي به گوش مسئولان مي‌رسد. 

آيا دست و پنجه نرم كردن هموطنان خوزستاني با گرد و غبار كه در مقاطعي از سال نعمت تنفس راحت را از آنان سلب كرده و سال‌هاست كه فقط با واكنش‌هاي منفعلانه مسئولان مواجه مي‌شود نبايد سبب شود چهره‌هايي كه تصوير آنها همواره روي جلد نشريات رنگارنگ با ژست‌هاي مختلف نقش مي‌بندد به صرافت بيفتند تا براي جلب توجه افكار عمومي با فجايعي از اين دست قدري از وقتشان را به همنشيني و همدردي با هموطنان درگير اختصاص دهند؟

انتظار زيادي نيست چنين فعاليت‌هاي نوعدوستانه‌اي به شكلي خودجوش از سوي هنرمندان شاخص و مقبول جامعه در كشوري داعيه‌دار معنويت ترويج شود و از اين ظرفيت به عنوان وزنه‌اي به سود مردم استفاده شود. 

جا دارد به اشك‌هاي ابراهيم حاتمي‌كيا براي مظلوميت شهداي افغاني حاضر در كشور سوريه و اعتراض به ناديده گرفتن چنين مضاميني در بطن و متن سينماي كشور به عنوان يكي از استثنائات در عالم هنر اين سرزمين هم ياد كنيم تا به مسئوليت‌شناسي برخي ستاره‌هاي سينما هم اشاره كرده باشيم. حاتمي‌كيا نشان داد كه اين روزها بر خلاف بسياري از شبه هنرمندان مدعي انسان‌دوستي نگاهش فراتر از مرزها و مليت‌ها را مي‌بيند و بدون اينكه ادعايي داشته باشد در قامت يك هنرمند ايراني كه به شكلي جهاني به وقايع نگاه مي‌كند خود را عرضه مي‌كند.