حماقت تا کجا؟ با این مصاحبه و انتشارش به نام رمز عبور، عملا هم امام رو زیر سوال بردند هم جانشین امام رو. طبق این مصاحبه امام رو دیگران اداره می کردند. همه تصمیم های مهم مملکت رو هم دیگران برای امام می گرفتند. امام خیلی اوقات در جریان خیلی از مسائل نبوده! این حرف رو سالها نهضت آزادی و بیت مرحوم منتظری هم گفتند.

خوب حالا چه نتیجه ای باید بگیریم؟ به کدام عمل و تصمیم امام اعتماد کنیم؟  نتیجه اش این میشه که عملا همه تصمیم های امام زیر سوال میره. چون این شبهه وجود داره که فلانجا خودش تصمیم گرفته یا دیگران براش تصمیم گرفتند؟!

نکته بعدی تبعات ادعای حمایت آمریکا از هاشمیه. اون هم نه فقط حمایت، که ادعای مهره بودن هاشمی! ادعا شده آمریکا دنبال جانشینی هاشمی بوده. شاهدش هم مک فارلین. یکی نیست بپرسه آخه برای اثبات جانشینی مگه لزومی به سفر یک مقام آمریکایی بوده؟ می خواسته سند انقلاب رو شخصا به اسم هاشمی بزنه؟ مگه نیازی به مهر و امضا و ثبت دفتری بوده که خودش بیاد. اگه نیازی به ساخت و پاخت داشت که باید پنهانی انجام می شد. چه نیازی به حضور در ایران؟

بعدش آیا به تبعات همچین ادعایی فکر کردند؟ بغض نسبت به هاشمی اینقدر زیاد شده که اصلا فکر نمی کنند پذیرش همچین ادعایی چه نتایجی داره. چند تا گزینه رو بذارید کنار هم تا به نتایج درخشانش برسید:

ا- هاشمی مهره آمریکا
2- رهبر: هیچکس برای من هاشمی نمی شود!
3- هاشمی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام!

خوب آدم های عاقل بابصیرت! با سناریوی شما که رهبری هم سالها با مهره آمریکا کار کرده و ازش تعریف کرده و الان هم یا خودش مهره آمریکاست یا اسیر مهره آمریکاست!

آقای سید محمد خامنه ای به عنوان برادر رهبر انقلاب که از مهره بودن هاشمی مطلع بوده، لابد این اطلاعات رو سالها پیش به رهبری داده. درسته؟ نتیجه اش چی شد؟ چرا پاسخی داده نشد؟ چرا تصمیمی گرفته نشد؟

آخه خدا این عقل رو برای چی به آدم داده؟