به گزارش پارس روزنامه کیهان نوشت ؛ روزنامه آرمان در مطلبی به قلم محمدعلی نجفی (دبیر برکنار شده ستاد هماهنگی امور اقتصادی دولت) نوشت: در رابطه‌ با واکنشی که آقای دکتر روحانی در رابطه با مخالفین مغرض و نه منتقدین منصف نشان دادند این نکته قابل توضیح است که ایشان باید پاسخی قاطع و محکم به افرادی می‌دادند که از حد انتقاد خارج شده و به توهین و تهمت می‌پردازند بنابراین آنچه آقای روحانی روز دوشنبه نسبت به برخی مخالفین بیان کردند، پاسخ قاطع ایشان به افرادی بود که به جای انتقاد منصفانه، تهمت و توهین را انتخاب کرده‌اند.
روحانی دوشنبه منتقدان را بزدل و ترسو خوانده و آنها را به جهنم حوالت داده بود!
روزنامه شرق نیز اهانت روحانی را صراحت خوانده و با اشاره به در بلوکه ماندن دارایی‌های ایران و موضوع تحریم می‌نویسد: اکنون همه سیاسیون می‌دانند برای گشودن گره از کار فرو بسته اقتصاد یا به زبان همه‌فهم «نان سفره مردم» راهی جز شکستن قفل تحریم‌ها نیست. این را مخالفان رئیس‌جمهوری- به مقتضای نشستن بر کرسی مسئولیت در هشت سال گذشته- بهتر از دیگران می‌دانند. با این همه انگشت در گوش کرده، دهان گشوده‌اند که دلواپسیم از ذبح منافع ملی و چون بید بر سرایمان خود می‌لرزیم». پاسخ آمد که «به جهنم، بروید یک جای گرم!»
شرق نوشت: نشستن بر جایگاه منتقد محق، البته به سلامت و صرفه نزدیک‌تر است. اگر کسی در چشمشان خیره شد و این را گفت مرتکب «بی‌ادبی سیاسی» نشده. تنها اندکی از زنگار تعارف  را از آینه سیاست برگرفته است. مشهور است که مستوفی‌الممالک یکی از رجال خوشنام و پاک‌دست عصر مشروطه بود. این را «سیدحسن مدرس» بهتر از هر کسی می‌دانست. مدرس اما خود در هنگامه‌ای خطیر در استیضاح او پیش‌قدم شد و سودای صدارت «احمد قوام» را در سر داشت. وقتی چرایی این اقدام و قدم را پرسیدند، گفت: «آقا شمشیر مرصع است که باید در روزهای بزم و ایام سلام به کمر بست ولی قوام‌السلطنه مانند شمشیر فولادی و برنده است که در جنگ به کار می‌آید، مملکت در این روزها احتیاج به شمشیر برنده فولادی دارد نه شمشیر جواهرنشان.»
نویسنده شرق البته با وجود بافتن رطب و یابس به هم به چند سؤال ساده پاسخ نمی‌دهد. 1- بعد از 8 ماه، شکستن قفل تحریم‌ها کجاست؟ 2- برای شکستن این قفل و یا غلط درآمدن محاسبات و تکان نخوردن این قفل باید به کارشناسان و منتقدان اهانت کرد و به جای عذرخواهی فرار به جلو کرد. 3- چرا باید در مواجهه با آمریکا شمشیر جواهرنشان و در غلاف بوده و شمشیر برنده را در داخل به سوی منتقدان کشید؟! آیا این همان حکایت توپخانه میرزا آغاسی نمی‌شود که از دوستان تلفات می‌گرفت یا همان حکایت شمشیر کشیدن جناب فتحعلی‌شاه که می‌گفت اگر من این شمشیر را بکشم چه می‌شود؟ و بادمجان دور قاب چین‌ها می‌گفتند قربان! در آن صورت بدا به حال روس!!
اما روزنامه اعتماد مشی متفاوتی در پیش گرفت و با تأیید بر اینکه سخنان تند رئیس‌جمهور جبران‌پذیر است نوشت: نخستین معترضان روزنامه‌ها و گروه‌های طرفدار و حامی دولت بودند. به نظر می‌رسد که این رویداد فرصت مناسبی است که آقای روحانی یک گام مهم بردارند و با عذرخواهی رسمی از این نحوه بیان، یک گام بلندی را در عرصه سیاست داخلی بردارند و نشان دهند که برخلاف دیگران؛ مرغ ایشان یک پا ندارد. گروه‌های اصلاح‌طلب و طرفدار دولت نیز نشان دادند که از طرفداران خط‌مشی اعتدال هستند، و جز خیر رئیس‌جمهور را نمی‌خواهند و به همین دلیل وظیفه خود می‌دانند که در برابر اقداماتی که آن را ناصواب می‌دانند از دولت انتقاد کنند، چرا که این‌گونه سخن گفتن مثمرثمر نیست.
اعتماد تصریح می‌کند: مهم‌ترین مشکل سخنان ایشان، پرداختن به انگیزه‌ها و ویژگی‌های روانی مثل ترس و شجاعت و بزدلی و... است. این بیان دقیقاً منطق همان طرف مقابل است. چه کسی می‌داند که انگیزه‌های دیگران چیست؟ مگر ما خداوند هستیم که انگیزه‌خوانی کنیم؟ به علاوه این منطق دوطرفه است، آنان هم مذاکره‌کنندگان را ترسو می‌نامند و خودشان را شجاع! چگونه می‌توان درستی این اتهامات علیه یکدیگر را سنجید؟ اینکه عده‌ای ترسو، بی‌سواد یا لرزان و بزدل یا... نامیده شوند، به معنی بستن راه گفت‌وگو و باز شدن راه مقابله است. این نوعی زبان تحقیر است و باز تولید آن به نفع هرچه باشد به نفع گفتمان اعتدال، منافع کشور و شخص آقای رئیس‌جمهور نیست.
در همین حال روزنامه جمهوری اسلامی که از روزنامه‌های طرفدار دولت محسوب می‌شود با انتقاد از اظهارات حسام‌الدین آشنا مشاور ارشد رئیس جمهور که گفته بود «روحانی به نظر بنده عصبانی نبود ولی صریح بود» نوشت: «تمام دوستان آقای روحانی اتفاق نظر دارند که این ادبیات متناسب شأن ایشان، هم به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران و هم به عنوان شخص آقای روحانی، نیست. به همین دلیل، ظرف دو روز گذشته کسانی که در دوستدار دولت یازدهم بودنشان تردیدی وجود ندارند، از چنین ادبیاتی اظهار تأسف کردند و از آقای رئیس جمهور خواستند تلاش کنند این اشتباه تکرار نشود. متأسفانه مشاور فرهنگی آقای رئیس جمهور به جای اینکه همین نقطه نظرها را به ایشان منتقل کند و خود نیز بر رعایت این توصیه‌ها تأکید نماید، در صدد توجیه برآمده و گفته است رئیس جمهور عصبانی نبود، ولی صریح بود. این روزنامه تصریح می‌کند: به آقای مشاور یادآور می‌شویم که پیشوایان دین به ما توصیه فرموده‌اند با دوستان خود صادق باشیم و از تصدیق کنندگان نباشیم؛ صدیقک من صدقک لا من صدقک. شرط مشاور بودن، صداقت است نه توجیه کردن. مشاوری که در صدد توجیه برآید، نه تنها به فرد مورد مشورت خدمت نمی‌رساند بلکه به او خیانت می‌کند. بسیاری از دولتمردان به خاطر وظیفه‌نشناس بودن مشاوران و اطرافیان گرفتار مشکلات زیادی شدند که نمونه‌هائی از آنها را در سال‌های گذشته در کشور خودمان دیده‌ایم. این روش غلط نباید تکرار شود.