به گزارش پارس به نقل از تسنیم،  عباسعلی کدخدایی مشاور عالی دبیر شورای نگهبان در ابتدای این گفت‌وگو در مورد فلسفه حکومت در اسلام و ایجاد و تأسیس حکومت در اسلام، گفت: ایجاد و تأسیس حکومت در اسلام یک هدف مادی و یک هدف دنیوی صرف نیست. اصولا پیامبر و  همه پیامبران عظیم الشان ما در طول تاریخ برای هدایت و راهنمایی انسان‌ها به روش صحیح زندگی مبعوث شدند و در رأس آنها پیامبر عزیز و بزرگوار ما که به عنوان خاتم پیامبران برای هدایت جامعه به یک راه صحیح و برای نیل جامعه به یک غایت مشخص مبعوث شدند.


وی افزود: ما طبعاً اعتقادمان این است که پیامبر هم رهبر دینی برای ارتباط انسان‌ها با خداوند و هم رهبر عرفی و دنیایی ما بودند. از نظر اسلام نمی‌توانیم حکومت را تفکیک کنیم به بخشی عرفی و مادی و بخش دیگر را که سیاسی است را نمی‌توانیم واگذار کنیم، این همان بحثی است که امروزه سکولاریسم به آن پرداخته است. در یک چنین شرایطی طبیعی است که اسلام برای حکومت این ارزشی که قائل است برای رهبر جامعه اسلامی هم بسیار اهمیت قائل شده است.

سخنگوی سابق شورای نگهبان در مورد موضوع ولایت و رهبری بعد از امامان معصوم (ع) نیز تصریح کرد: از نگاه ما به عنوان تشیع، رهبری یک مسئله کلیدی و مهم است و هیچ‌گاه رهبری فراموش نشده است و لذا می‌بینیم که سفر حجی که پیامبر عظیم‌الشان‌مان داشتند جایگاه رهبری و رهبر آینده را تعیین می کند. این نشان دهنده اهمیت رهبر و جایگاه رهبری در نظام دینی ما نیز است.

کدخدایی خاطر نشان کرد: در طول تاریخ بعد از اسلام ما می‌بینیم که تشیع یک مکتب و مذهب مبارزه شناخته می‌شود در جهت اینکه حکومتی که شکل می‌گیرد یک حکومت شایسته باشد و رهبر و رهبرانی که در این حکومت مسئولیت دارند باید اکثرا شایسته و افراد صالحی باشد. شیعه نمی‌تواند به هر کسی تمکین کند و می‌بینیم مبارزاتی که در طول تاریخ وجود داشته بر حول همین محور رهبری و حکومت اسلامی بوده است.

وی با اشاره به دوران قبل از انقلاب و مبارزاتی که حضرت امام (ره) داشتند، اظهار داشت: اگر از دهه 40 شروع کنید امام یک نکته کلیدی داشتند و بسیار در صحبت‌هایشان این را هم اشاره کردند و تا زمانی که در قید حیات بودند به این مسئله تأکید داشتند و آن اینکه نظام اسلامی با رهبران شایسته باید شکل بگیرد. خطابه‌های مهم امام را ملاحظه بفرمایید که در دهه 40 خطاب به شاه و سران رژیم گذشته می‌گفت: شما صلاحیت ندارید که جامعه را اداره کنید و مدیر جامعه باشید.

مشاور عالی دبیر شورای نگهبان اضافه کرد: یک نگاه دقیقِ اسلامی نسبت به رهبری جامعه و نسبت به رهبری حکومت و دیدید که تا همین آخر قبل از پیروزی انقلاب خیلی از افراد و حتی افرادی که خیراندیش و دلسوز بودند از حضرت امام می‌خواستند که در این زمینه کوتاه بیاید اما ایشان یک کلمه گفتند که «شاه باید برود» و هیج نظامی که منسوب به شاه باشد نمی‌تواند شکل بگیرد و ادامه حیات دهد. امام پافشاری می‌کردند، به دلیل همین وضعیتی که ما در اسلام نسبت به جامعه اسلامی داریم. امام به هیچ وجه شاه را مناسب حکومت نمی‌دانستند و وقتی اوضاع به این وضعیت رسید امام پافشاری کردند تا انقلاب اسلامی هم به پیروزی رسید و جامعه اسلامی شکل گرفت.

کدخدایی افزود: بعد از پیروزی انقلاب هم ما چه در شکل‌گیری قانون اساسی و چه در عمل این نگاهِ حضرت امام را شاهد بودیم. تئوری ولایت فقیه که از سوی امام مطرح شد و یا بگوییم اجرایی شد و در عمل پیاده شد تئوری بسیار عظیم اسلامی است که می‌تواند در عمل پاسخگوی جوامع مختلف در طول تاریخ و برگرفته از آموزه های اسلامی باشد و این تئوری با حمایت‌های حضرت امام در قانون اساسی اسلامی ما لحاظ شد، حالا مبانی شرعی آن جای خود را دارد.

عضو سابق حقوقدان شورای نگهبان در مورد بندهای قانون اساسی در مورد رهبری جامعه اسلامی گفت: ما در بحث قانون اساسی که وارد می‌شویم، اولاً رهبر جامعه باید یک کارشناس اسلامی باشد. در درجه اول یک دین شناس باشد، زیرا می‌خواهد جامعه را هدایت کند. جامعه نیازمند اجرای احکام اسلامی است  و هر کسی نمی‌تواند هدایت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد، بنابراین در درجه اول باید کارشناس اسلامی باشد. این‌ها در قانون اساسی ما در اصل 5 و اصل 109 آمده است. در چنین وضعیتی و شرایط اسلام شناس بودن، کارشناس دینی بودن و اینکه شخص باید اصطلاحاً مجتهد باشد و صلاحیت افتاء (فتوا) در مسائل مختلف فقی را داشته باشد. این تعبیری است که در اصل یکصد و نهم قانون اساسی هم آمده است.

[رهبر انقلاب فرمودند بخاطر اظهارنظر علیه من فردی را ردصلاحیت نکنید]

وی افزود: اما فراتر از این‌ها چیست؟ مشروح مذاکرات قانون اساسی را مجلس خبرگان اول را نگاه می‌کنیم، نگاه‌های دقیقی از سوی علما مطرح شده است. شرط شجاعت، عدالت و فراتر از عدالت، امانت و تقوا است. تعبیری را حضرت آیت‌الله جنتی در مشروح مذاکرات دارند که تعبیر جالبی است. ایشان می‌فرمایند ما به صرف عدالت و عادل بودن نمی‌توانیم اکتفا کنیم و باید فراتر از عدالت مرسوم باشد، زیرا یک عدالت است که ما معمولاً برای ائمه جماعات در نظر می‌گیریم، همین که شما می‌بینید کار خطایی مرتکب نمی‌شوند و ظاهرش صلاح است، کفایت می کند؛ آیا برای رهبری جامعه نیز همین گونه است؟ خیر. شرط تقوا و امانت گذاشته می‌شود.

کدخدایی با تأکید بر اینکه امانت فراتر از عدالت است و این‌ها در اصول پنجم و یکصد و نهم  قانون اساسی ما آمده است، تصریح کرد: شجاعت، تدبیر، مدیریت، آگاه بودن  به زمان و اجتهاد به عنوان اسلام‌شناسی واقعی و این‌ها مواردی است که در این دو اصل آمده است و می‌توانید به آن مراجعه کنید.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: در زمان حضرت امام (ره) همه در این شرایط برای امام (ره) متفق القول بودند که امام مجتهد است. اجتهاد که حدی نداشت و سال‌ها بود که امام به درجه اجتهاد رسیده بودند. بحث شجاعت امام هم زبانزد بود، حتی دشمن به شجاعت حضرت امام (ره) معترف بود. در سخت‌ترین بحران‌ها امام بود که ایستادگی می‌کرد و پیروزی انقلاب مرهون استقامت حضرت امام بود. همین جمله امام که همیشه فرمودند: شاه باید برود. همان طور که عرض کردم بسیاری از دلسوزان خدمت امام می‌رفتند و می‌گفتند شما از این امر کوتاه بیایید ولی امام نپذیرفت. بحثی بود قبل از انقلاب، بحث شاه باید برود، برای رژیم گذشته و کشورهای دیگر بسیار سنگین بود اما امام ایستادگی داشت.

وی افزود: در پیروزی انقلاب و 22 بهمن شما شنیدید که خیلی‌ها باز واسطه شدند وقتی که حکومت نظامی تقریبا در سراسر کشور در ساعت 4 بعدازظهر اعلام شد، امام فرمودند که مردم به خیابان ها بیایند. خیلی‌ها خدمت امام فرمودند که مردم کشته می‌شوند ولی باز امام فرمودند "نه"، مردم به میدان بیایند. این‌ها نشانه های شجاعت رهبری انقلاب اسلامی است.

مشاور عالی دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه مدیریت و تدابیری که حضرت امام داشتند و در حوداث مختلف، تدبیر، مدیریت و شجاعت امام به منصه ظهور رسید، تصریح کرد: بعد از رحلت امام هم خداوند به مردم و کشور ما توفیق داد و ما یک رهبری را شاهد بودیم که تالی‌تلو حضرت امام بودند و به عنوان شاگرد مکتب امام، حضرت آقا در واقع در همان مسیر ادامه راه دادند. نگرانی‌هایی بود و همان طور که مستحضر هستید در زمان حیات امام اقداماتی برای جانشینی امام شد اما به نتیجه نرسید و بعدها برای مردم نیز کشف شد که حضرت امام خود به چنین وضعیتی مایل نبودند. ما الان بعد از رحلت حضرت امام در این دوره‌های طولانی که گذشته است شاهد وجود یک رهبری هستیم که مثل حضرت امام حرکت می‌کند.

وی افزود: بر اساس شرایطی که در قانون اساسی داریم، از جهت ما حقوقی‌ها در همان چارچوب قانون اساسی است و شرایطی که لحاظ شده است می‌بینیم که مصداق بارز حضرت آقا هستند. البته کسانی که نزدیک‌تر به ایشان هستند چنین مسائلی را مطرح کنند، من در آن حد نیستم ولی آنچه در طول دوران من شاهد بودم یا کم و بیش در جریان آن قرار گرفتم بحث شجاعت حضرت آقا است که بخواهید مطرح کنید،در قانون اساسی هم به عنوان یک شرط آمده است.

سخنگوی سابق شورای نگهبان با اشاره به فتنه سال 88 نیز گفت: در بحث‌های داخلی هم به همین صورت است که در قضیه سال 88 همانگونه که اشاره کردید و من در آنجا مسئولیت اجرایی هم داشتم و برخی از مسئولان عالی رتبه هم به آنجا مراجعه می‌کردند و می‌گفتند مثلا جامعه دچار بحران شده است و چگونه باید این بحران را جمع کنیم. باید اقداماتی انجام دهیم و به اصطلاح عامیانه باید امتیازاتی را به طرف مقابل دهیم اما یک چیز برای همه روشن بود و آن اینکه طرف مقابل تخطی از قانون کرده است و خلاف قانون حرکت می کند. رهبری به هیچ وجه حاضر نبود که از اجرای قانون مماشات کند و در این زمینه علی رغم اینکه بعضی از مسئولین پیشنهادهایی را داشتند ولی همیشه پیشنهاد رهبری تأکید بر اجرای قانون بود که این را در جلسات شنیدید.

وی افزود: مثلا در جلسه 26 خرداد که ما همراه رؤسای ستادها بودیم؛ در آنجا تصریح کردند که قانون اجرا شود.  به شورای نگهبان و وزارت کشور خطاب کرند که قانون اجرا شود ولی از آن طرف هم کوتاه نیامدند. یکی از اعضای رؤسای ستادها، به اصطلاح رؤسای ستادهای انتخاباتی، اعلام کردند که ما می‌دانیم که هیچ گونه تقلبی نشده است ولی برای اینکه مسئله اجتماعی ما حل شود بگویم نامزدی که برنده شده است کنار رود. این‌ها برای چیست؟ بهتر است بگوییم قانون اجرا شود و چرا باید خلاف قانون مرتکب شویم. تأکید ایشان بر اجرای قانون بود.

کدخدایی خاطر نشان کرد: وقتی محتوایی بحث مطرح می‌شود ایشان می‌فرمایند قانون اجرا شود. ما چرا باید سراغ یک راهکار غیرقانونی برویم و این بحث‌ها نشان از این بود که بعضی‌ها نگران شده بودند که ممکن است اتفاقاتی بیفتد. من به خوبی این وضعیت را لمس می‌کردم که ایشان شجاعانه در اجرای قانون تأکید دارند و بسیار مسئله مهمی بود که اتفاق افتاد و مسایل دیگر. در بحث های دیگر هم به همین صورت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مورد عدالت رهبر معظم انقلاب گفت: بحث عدالت ایشان اگر بخواهم مثال بزنم در همان جلسه‌ای که از اعضای ستادها در پایان جلسه اشاره کردند این‌هایی که بعضی‌هایشان دستگیر شدند دانشجو هستند و شما دستور دهید که دانشجویان آزاد شوند. یک تبعیض ناروا را از حضرت آقا می‌خواستند. ایشان فرمودند مگر فرقی بین دانشجو و غیردانشجوست که دانشجویان آزاد شوند و غیر دانشجویان حبس باشند، لذا بهتر است که قانون نسبت به همه اجرا شود و اگر کسی تخلفی و جرمی مرتکب شده است طبق قانون با او رفتار شود و اگر تخلفی مرتکب نشده است طبق قانون آزاد شود و اینگونه بهتر است. روز 26 خرداد هم در جمع رؤسای ستاد انتخاباتی، آن هم فضای بحرانی که اصطلاحاً در بیرون بود، تأکیدشان بر اجرای قانون بود. این عدالت، قانونگرایی و شجاعت ایشان را می‌رساند.

وی افزود: یکی از روش‌هایی که حضرت آقا دارند و من خاطرم  است که حضرت امام هم روی آن تأکید داشتند و در این مسیر حرکت می‌کردند بحث قانونگرایی ایشان و ارجاع موضوع به نهادهای قانونی است و بدین گونه نیست که ایشان در همه زمینه‌ها ورود و دخالت کنند و بخواهند دستوری را بدهند. ایشان یک هدایت‌های کلی دارند که در جلسات مختلف مطرح می‌کنند.

کدخدایی در مورد شیوه مدیریتی رهبر معظم انقلاب تصریح کرد: اصولاً دأب مقام معظم رهبری این است که موضوع به نهادهای ذی‌ربط واگذار شود. من در طول مدتی که در شورای نگهبان بودم دخالت و دستور خاصی را از ایشان نمی‌دیدم. به جز آنکه تأکید بر اجرای قانون و رعایت قوانین مقررات شود. اینگونه نیست که شورای نگهبان و هر نهاد دیگری هر روز خدمت ایشان باشند و دستورات ایشان را ببینند چیست و بخواهند آن را اجرا کنند؛ شورای نگهبان در قانون اساسی وظیفه‌ای دارد و آن را انجام می‌دهد و اگر جایی لازم باشد شورای نگهبان نظر ایشان را اخذ کند، خب به طریق متعارفی نظر ایشان اخذ و براساس آن نظر عمل می شود. یا اگر نظری مقام معظم رهبری داشته باشند ابلاغ می‌کنند و اطاعت می‌شود. البته این‌ها بسیار نادر است و به ندرت اتفاق می‌افتد.

وی در مورد شیوه مدیریت رهبر معظم انقلاب برای حل اختلاف دولت و مجلس در دولت دهم نیز اظهار داشت: در دولت قبل در دوره‌ای اختلافات بین دولت و مجلس زیاد شد، ایشان پیشنهادهایی را داشتند، بخاطر اینکه طرفین خدمت حضرت آقا زیاد می‌رسیدند و زیاد مکاتبه داشتند. قبل از تشکیل هیئت عالی حل اختلاف، مثام معظم رهبری مثلا دستوری فرمودند که شورای نگهبان کارگروهی را تشکیل دهد و این کارگروه با حضور نمایندگان مجلس و دولت موضوع را بررسی کند و حتی اگر لازم است کارشناسان بیرونی و نظرات ایشان را بررسی کند و نظر نهایی را دهد. شورای نگهبان مدتی این کار را انجام داد و فکر می‌کنم در مدت یک سال این کار ادامه یافت و نتایج خوبی هم داشت و نتیجه گزارشات خدمت حضرت آقا ارائه شد و ما از کارشناسان بیرونی و شورای نگهبان، مجلس، دولت و کارشناسان دعوت می‌کردیم و هر هفته جلساتی را به صورت مرتب داشتیم و این کار انجام گرفت. این نمونه اعتقاد رهبری به واگذاری کار به کارشناسان است.

وی افزود: در همین مسئله مقام معظم رهبری می‌توانستند همان لحظه و بلافاصله تصمیم بگیرند و بگویند مجلس یا دولت این کار را بکند و لیکن و آن را به جمعی ار کارشناسان واگذار کردند. بعد هم که استمرار پیدا کرد، طبق بند هفت اصل یکصد و دهم هیتئی مشورتی تحت عنوان هیئت عالی حل اختلاف اعلام فرمودند که اکنون به ریاست حضرت آیت اله شاهرودی تشکیل شده است که موضوعات اختلافی بین دولت و مجلس را بررسی می‌کند و گزارش به ایشان می‌دهد و ایشان براساس نظر کارشناسی تصمیم می‌گیرند. این‌ها نمونه‌های بارز اعتقاد رهبری به امر کارشناسی است که واگذاری امر به کارشناسان از یک جایگاه بالایی برخوردار است و رهبری نظام بدون نظر کارشناسی ورود پیدا نمی‌کنند. در زمینه‌های دیگر هم مثلاً در زمینه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ... از این کارگروه‌های مختلف که کلیت آن را من در جریان هستم که بررسی می‌کنند و خدمت ایشان گزارش می‌دهند و ایشان بررسی می‌کنند.

عضو سابق حقوقدان شورای نگهبان در مورد موضوع احراز صلاحیت‌ها در شورای نگهبان نیز گفت: ملاک اول برای حضرت آقا رعایت قانون است، یعنی گاهی هم که برخی سعی می‌کنند نظر معظم‌له را داشته باشند، ایشان نسبت به بررسی صلاحیت افراد تأکیدشان رعایت قانون است. طبق قانون اگر کسی به مقامات توهین کند در قانون مجارات ما این جرم است و ممکن است محکومیت هم داشته باشد. اینگونه افراد و چنین وضعیتی را هم داریم که ما داریم طبق قانون عمل می‌کنیم.

وی افزود: گاهی اوقات مقام معظم رهبری این مطلب را به برخی از بزرگان اشاره فرمودند به برخی از بزرگان شورای نگهبان که اگر دلایل رد صلاحیت و یا عدم تأیید شخصی اظهاراتی بوده که نسبت به من داشته‌اند، شما این نظر را نادیده بگیرید. این را در چند مورد حالا من نمی‌خواهم اشخاص را نام ببرم ولی در چند مورد خاص در انتخابات مختلف ایشان این را فرمودند که اگر مثلا دلایل عدم تأیید شما این است که نسبت به من مطالبی داشته است شما این بخش را نادیده بگیرید و می‌فرمایند از این عبور کنید یا حتی فراتر از این کسانی که از من انتقاد می‌کنند نمی‌خواهد شما این‌ها را در بحث صلاحیت‌ها مورد لحاظ قرار دهید.

یکی از نمایندگانی که الان هم نماینده است یک زمانی خدمت مقام معظم رهبری مطرح شده بود که وی خیلی به مباحث انتقاد می‌کند و نظر آقایان هم تأیید ایشان نبود. حضرت آقا فرمودند که اگر فقط نفس این انتقادها است، شما این‌ها را نادیده بگیرید. می‌خواهم بگویم آنجا که بحث بی‌طرفی فراتر از عدالت مطرح می‌شود نظر ایشان این است که اشکالی ندارد که این‌ها مطالبی نسبت به من و کل کشور می‌گویند و اگر در معرض انتقاد است، شما این‌ها را نادیده بگیرید. من خیلی از افراد را در ذهنم است ولی حالا به دلایلی نمی‌توانم عرض کنم و این تأکید همیشگی مقام معظم رهبری است. آن جهات بی‌طرفی که هر کسی باید داشته باشد، حتی گاهی هم پیگیر می‌شوند که نکند شخصی صلاحیتش به خاطر این وضعیت تأیید نشود.

وی بیان اینکه مقام معظم رهبری شخصا برخی از تأیید صلاحیت‌ها را پیگیری می‌کردند اظهار داشت: مقام معظم رهبری به هر حال پیگیری می‌کنند که نکند شخصی صلاحیتش به خاطر آن مسائلی که اتفاق افتاده تأیید نشود. مثلا می‌گویم تا این اندازه هم حساس هستند ولی خب نمی‌شود جزئیات بیشتری مطرح شود.