پايگاه خبري تحليلي «پارس»- دكتر عبدالله گنجي- برگزاري همايش «دلواپسيم» همچون موجي توفنده، تجديدنظرطلبان، اصلاح‌طلبان، دولتي‌ها و رسانه‌هاي همسوي آنان و بيگانه را در نورديد. اما حقيقت ماجرا آن است كه منتقدان اين همايش و رسانه‌هاي همسو از درك حقيقي ماهيت برگزاركنندگان عاجزند.

برگزاري همايش «دلواپسيم» همچون موجي توفنده، تجديدنظرطلبان، اصلاح‌طلبان، دولتي‌ها و رسانه‌هاي همسوي آنان و بيگانه را در نورديد. اما حقيقت ماجرا آن است كه منتقدان اين همايش و رسانه‌هاي همسو از درك حقيقي ماهيت برگزاركنندگان عاجزند. همانگونه كه در رسانه‌ها آمد، برگزار‌كنندگان اين همايش جمعي از دانشجويان انقلابي دانشگاه‌هاي تهران از جمله اميركبير و امام صادق (ع) بودند. اما بي‌رحمانه در حق آنان جفا و به ناحق تلاش شد آنان را زير بال و پر جريانات سياسي همچون جبهه پايداري يا احمدي‌نژاد هل دهند. كساني كه از نزديك با اين جوانان مشي كرده باشند، به وضوح درك كرده‌اند كه عدالت‌طلبي و آرمانگرايي آنان مقدس‌تر از آن است كه در قالب‌هاي سياسي و حزبي قرار گيرند. اما مهم‌ترين نكته‌اي كه موجب جريان‌سازي اين جوانان شد، گزينش و استخدام صحيح و گفتمان‌ساز «واژه» بود. «دلواپسي» از مفاهيم بومي- عاطفي ماست و كاربرد آن زماني صورت مي‌گيرد كه آخر كار روشن نيست و رفت و برگشت بين بيم و اميد، خوف و رجاء و بشير و نذير وجود داشته باشد.

شاخص اين جوانان براي دعوت از نخبگان دانشگاهي و فكري - سياسي نه وابستگي جرياني كه حضور آنان در عرصه نقد وضع موجود بود. آنان با مطالعه مواضع افراد درون نظام در حوزه هسته‌اي، تجلي «دلواپسي» را در آن چهره‌ها برجسته‌تر ديده بودند. به يقين اگر دلواپسان در حوزه جريانات همسو با دولت هم يافت مي‌شدند، در اين همايش حضور داشتند.

اما اين همايش و نام آن، رسانه‌هاي اصلاح‌طلب را زمين‌گير نمود. ابتدا تلاش نمودند آن را جناحي و مخالف با دولت معرفي كنند، سپس به سمت هجو آن گام برداشتند. اما گويي خود آنان نيز از واكنش‌هاي خود راضي نبودند. واكنش‌هاي هيجاني آنان به سخنان دكتر ظريف در مجلس، نشان داد كه از اقدامات غيرمسئولانه خويش اقناع نشده بودند. فهم اين موضوع را كه اين همايش و نام آن بسيار مهم بود، مي‌توان از واكنش روزنامه‌هاي تحت زنجير 17 ارديبهشت 93 فهميد. گويي همه آنان با يك جمله دكتر ظريف در مجلس جان گرفته بودند و گويي يك نفر براي آنان تيتر ثابت تهيه كرده است و گويي جمله ظريف همچون ريسماني بود كه آنان را نجات داد. تيتر يك و 2 حدود 9 روزنامه اصلاح‌طلب در اين روز يك جمله است كه انعكاس گسترده آن در صفحه يك روزنامه‌ها حكايت از كارگر بودن آن واژه و همايش و جوانان برگزاركننده آن دارد.

بدون ذكر نام روزنامه‌هاي مدنظر، اين تيترها قابل ملاحظه است «ما ملت دلاوريم نه دلواپس»، «پايان دلواپسي»، «ظريف: دلاوريم نه دلواپس»، «نسخه ظريف براي دلواپسان»، «ناكامي مجدد دلواپسان»، «ملتي دلاوريم نه دلواپس»، «ظريف: ما ملت دلاوريم نه دلواپس»،‌«بدون دلواپسي با جهان تعامل مي‌كنيم» و... گويي جمله ظريف فرشته نجاتي است كه اين جماعت را از گوشه رينگ بيرون آورده و موجب نشاط و سرخوشي آنان شده است. البته اينكه ما يك ملت دلاوريم، منافاتي با دلواپسي ندارد و اصولاً منطق اين جمله به نوعي سفسطه شبيه است. انسان دلاور هم اگر محاسبه‌گر و عاقبت‌انديش نباشد و در مسير حركت خود بدون تأمل و شتابزده بتازد، نه تنها دلاور نيست بلكه از نوعي حماقت، پيروي كرده است. البته پاسخ سخنگوي وزارت خارجه به صورت ديگري در مقابل سخنان دكتر ظريف بود. وي گفت: «تلاش مي‌نماييم دلواپسي‌ها را برطرف نماييم.» يعني هم وجود دلواپسي را تأييد مي‌كرد و هم احترام به نقادان را لازم دانست.

يكي از مهم‌ترين دلايل جريان‌ساز شدن آن همايش وجود سد نقد در اين باره بود. اگر صدا و سيما توانسته بود اين مسئله را حل كند، اين جريان‌سازي كم‌رنگ‌تر انجام مي‌شد. همايشي كه قرار بود با حضور 40 نخبه برگزار شود، شرايطش به گونه‌اي عوض شد كه پس از حضور 4هزار نفر در آن زمينه حضور آن 40 نفر به سختي فراهم شد و جوانان دلواپسي كه در محوطه بيروني سالن بصيرت لانه جاسوسي روي زمين نشسته بودند، هزاران نفر بودند و دلواپسي در عمق نگاه نگران آنان هر بيننده‌اي را متوجه حقيقت ماجرا مي‌كرد.

اين جماعت جوان، بخشي از ملت ما هستند كه هنوز سياست‌ورزي فني را نياموخته‌اند اما بايد به صداقت و پاكي آنان احترام گذاشت. اينان برطرف‌كنندگان دلواپسي‌هاي تاريخ آينده كشور و انقلابند.