چقدر گفتم حالِ همه‌ی ما خوب است و باز
تو حتی باورت نشد!
خُب راستش را بخواهی
آن روز باد می‌آمد
من هم دروغ گفته بودم به آسمان
یعنی گفته بودم خوبیم، حالمان خوب است، - اما تو عاقل‌تر از آنی که باورت شود!
حالا دیدی تا تنفسِ گرمِ ستاره
چند بوسه بدهکارِ دنیا بودیم؟! با توام!
یک وقت نروی به پروانه‌ی نازنین
از آوازهای پاییزی چیزی بگویی،
به خدا من زنده‌ام هنوز
من تا هفت مرگ وُ
هفت کَفَن از خوابِ این جهان ...
نخواهم رفت!
مگر ما چقدر بدهکارِ این لحظه‌ایم؟
گریه نکن عزیزم
بابای غمگینِ تو
تا بازآمدنِ آن پرستوی خسته
به خواب نخواهد رفت.

#سیدعلی_صالحی
آخرین عاشقانه‌های ری‌را
انتشارات تهران/ ۱۳۷۸
ممنونم از آقای افراسیابی مدیریت محترم هتل چمران شیراز
و عکاس خوب هتل چمران شیراز خانم طاهره حیاتی