افرادی که در مسیر زندگی به بلوغ عاطفی و فکری و شخصیتی میرسند، خودبخود، در سکوتی خاص قرار میگیرند که لبریز محبت و مهربانی است.
برای این افراد، قضاوت شدن توسط دیگران، اهمیتی ندارد، زیرا که آنان، نگران تصویر ذهنی دیگران در مورد خودشان نیستند.
این افراد از میدان مسابقه، خارج شده اند، و خود را با دیگران مقایسه نمیکنند، حتی اگر دیگران، آنها را بازنده بدانند ، برایشان ، اهمیتی ندارد.
افراد بالغ ، به نقطه ای رسیده اند که فهمیده اند، زندگی، مثل یک بازی، برای آمدن و نماندن است.
آنها فهمیده اند که بهترین مواجهه با زندگی، مهربانی است.
افراد بالغ، در مواجهه با دیگران، به خوبی و زیبایی افراد، اشاره میکنند و دیگران، در مقابل افراد بالغ، نسبت به خودشان، احساس خوبی پیدا میکنند.
افراد بالغ اگر انتقادی هم میکنند، یک انتقاد عقلانی است و انتقادشان، بر اساس تنش و تخریب نیست.
افراد بالغ، در صورت نیاز، نظرشان را اعلام میکنند و سعی بر به کرسی نشاندن نظرشان ندارند.
میگویند و عبور میکنند و اینکه طرف مقابل ، بپذیرد یا نپذیرد ، برایشان اهمیتی ندارد.
افراد بالغ، از چسبیدن به سیستمهای فکری و فلسفی و عرفانی ، فارغند ، آنها ، مطالعه میکنند و با دقت ، به نظر دیگران توجه میکنند ، اما بنده یک شخص یا یک مکتب نمیشوند.
افراد بالغ ، از کسی ، بت نمیسازند.
با جدیتی خاص ، زندگی میکنند که از ژرفای وجودشان آشکار میشود ، که همان وارستگی است.
افراد بالغ ، هم در زندگی هستند هم جدا از زندگی ، و به افکار و اشیا و اشخاص ، نمیچسبند.
افراد بالغ ، به رنجهایشان ، لبخند میزنند و میدانند که زندگی ، در گذر است.
مهربانی ، نشانه بلوغ است.