امروز غروب و در توقف کوتاهم در کرمانشاه، مادر مرا و خواهر بزرگم را با خود به پارک برد ... . . امروز فهمیدم تقصیر از من و دورى من بوده که او سالهاست مرا با خود به بازار، به خانه ى فامیل، به پارک و یا هر جاى خوب دیگرى نبرده؛ فهمیدم او همیشه _ مثل امروز _ آماده بوده که دست مرا بگیرد و با خود به پارک، به بازار یا هر جاى خوب دیگرى ببرد ... جاى خوب یعنى هرجایى که او دست مرا گرفته و به آنجا ببرد... #مادر