دخترم!

دغدغه #پدرانه‌ای دارم که گفتنش سخته و نگفتنش سخت‌تر! پس سربسته می‌گم:

آیا شنیدی که میگن "یه #دختر با هزار #امید با یه #پسر دوست میشه و یه پسر با یه #انگیزه با هزار تا دختر؟"

دیروز دلبرانه #روز_دختر رو بهت #تبریک گفتم و امروز پدرانه از نگرانیم؛ تو جنس لطیف عالمی و به لطفِ الهی نزدیکتر،پس حتما سر راهت چاله‌هایی هست که از جنس فانتزیِ توی کارتونها نیست!

همیشه مهربان ولی هشیار باش.

پ.ن: اگه توی نامه ۳۱ #نهج_البلاغه چنین ندیده بودم، شاید تذکرم رو نمی‌نوشتم ولی حالا مطمئنم که اگه پدری به دخترش هشدار نده که هشیار باشه، کوتاهی کرده

"ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ یَلْتَبِسَ عَلَیْکَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِیهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ مِثْلَ الَّذِی الْتَبَسَ عَلَیْهِمْ فَکَانَ إِحْکَامُ ذَلِکَ عَلَى مَا کَرِهْتُ مِنْ تَنْبِیهِکَ لَهُ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ إِسْلَامِکَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَیْکَ بِهِ الْهَلَکَه"

امیرمؤمنان: نگران بودم که مبادا بینشهای منحرف که سبب پراکندگی و شبهه مردم گردیده است‌به تو نیز هجوم آورد; از این رو آگاهی تو را از این موارد بر ناراحتی و دغدغه‌ام -از مواجهه تو با این مسائل- ترجیح دادم تا تسلیم هلاکتهای اجتماعی نشوی.»

نهج البلاغه‌نامه ۳۱