به گزارش پارس نیوز، 

سریال تلویزیونی «گاندو» مدتی است که از شبکه سه سیما به روی آنتن می رود. این سریال که به یک پرونده جاسوسی- امنیتی واقعی می پردازد، در مدت زمان پخش خود توانسته علاوه بر اینکه دنبال کنندگان بسیاری به دست آورد، واقعیت های کمتر گفته شده ای را به مخاطبان خود نشان دهد.

با توجه به محبوبیت و در مرکز توجه قرار گرفتن این سریال، نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی «گاندو» به کارگردانی جواد افشار با حضور این کارگردان، مجتبی امینی تهیه کننده و پیام دهکردی بازیگر نقش جیسون رضاییان جاسوس ایرانی- آمریکایی در خبرگزاری فارس برگزار شد که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:

** سریال‌هایی نظیر «گاندو» کمتر در تلویزیون دیده می‌شوند، بسیاری از سازندگان ترجیح می‌دهند سریال‌هایی بسازند که داستان‌هایی ساده داشته باشند، ایده ساخت «گاندو» چگونه شکل گرفت؟

 

امینی:‌ این موضوع به حدود سه سال پیش برمی‌گردد که ما دیدیم جایش در رسانه ملی خالی است و مضمون و نگاه آن شفاف‌سازی بود، نگاه درست به مسائل روز جامعه باید رقم بخورد و خلاء آن در صداوسیما به چشم می‌خورد. بر اساس نیاز روز و مخصوصا دهه گذشته که چارچوب‌های پیچیده‌ای در حوزه مفاسد اقتصادی، سیاسی و جاسوسی در کشور رقم خورده بود، هیچکس به این مضمون ورود نمی‌کرد و همیشه مطالبه مردمی برای پرداخت به این موضوع بیشتر می‌شد و ما به نقطه‌ای رسیدیم که بر اساس مقتضیات روز باید پرونده‌های روزی که آن ور آبی‌ها مدام رویش تمرکز می‌کردند را برای مردم به صورت یک درام داستانی ترسیم کنیم و به تصویر بکشیم و این شفاف سازی اتفاق بیافتد.

یک پروژه‌ای بر اساس استنادات واقعی طراحی شد که چند فصل داشت که فصل اول آن به موضوع مهمی می‌پرداخت که در غرب خیلی مورد استقبال قرار گرفت ولی در داخل خیلی به آن پرداخته نشد. ما هم نمی‌خواستیم این موضوع را خیلی باز کنیم که روی آنتن و در حال پخش سریال این موضوع باز شود اما به قدری این موضوع در فضای مجازی گسترده شد که دیگر نمی‌شد جلوی آن را گرفت و آن هم پرونده مهمی به اسم جاسوسی جیسون رضائیان بود که شخص اول کشور آمریکا یعنی آقای اوباما با پرونده آن درگیر و پیگیر موضوع بود. حتی وزیر خارجه وقت یعنی آقای جان کری هم درگیر آن بود. حق مطلب در کشور خودمان خیلی ادا نشده بود و برای مردم جا نیافتاده بود که چرا این موضوع آن قدر مهم است و حتی در مذاکرات برجام خلل ایجاد کرده بود.

شاید در ۱۰ سال گذشته سر موضوع جاسوسی و این دست موضوعات نداشتیم که رئیس جمهور یک کشور بخواهد به آن ورود کند. اما این موضوع آنقدر مهم بود که چنین اتفاقی افتاد. پرونده جیسون رضاییان نشان‌دهنده ظلمی بود که به مردم ما می‌شد. در کنار نشان دادن پرونده رضاییان نیز داستانک‌هایی که همگی واقعی هستند را با تغییر نام و اسامی آوردیم. این داستانک‌های مختلف نشان‌دهنده رخنه و نفوذ ویژه‌ای است که در سال‌های گذشته اتفاق افتاده است و در این بخش باید از آرش قادری و جواد افشار که با سعه‌صدر خود این سریال را به نتیجه مطلوب رساندند تشکر کنم. در ادامه باید بگویم سه سال طول کشید تا این پروژه به آنتن پخش تلویزیون رسید. پروسه تحقیق، نگارش، پیش‌تولید و تولید و پس تولید هر کدام یک سال زمان گرفت. تا به حال اثری با این استاندارد در تلویزیون ما تولید نشده بود و نکته مهم این است که خلق گاندو این را نشان داد که بدون عشق مثلثی و با شعار مطالبه‌گری و شفاف‌سازی هم می توان سریال ساخت. گاندو نشان داد ذائقه مردم می‌تواند چیزهای دیگری هم باشد.

**همان طور که اشاره کردید، داستان ها واقعی و برگرفته از پرونده‌های امنیتی است. انتخاب این پرونده ها با خودتان بود یا به شما سفارش داده شد؟

 

امینی:‌ ما در حوزه تحقیق و پژوهش به جریان های مختلفی رسیدیم که در کنار هم یک پازل را برای ما تکمیل کرد و پرونده اصلی که حساسیت همه را برانگیخت و با شروع گاندو همه توجه ها به آن جلب شد، متعلق به جیسون رضاییان بود اما در کنارش پازل‌هایی نیز به عنوان تکمیل‌کننده این داستان قرار دادیم که در اصل پرونده‌های دیگری را باز می‌کرد.

در تحقیق و پژوهش منابع مختلفی داشتیم که آنها را کنار هم گذاشتیم و آن چیزی شد که شما الان می بینید.

** یعنی از همان ابتدا پرونده جیسون رضاییان را انتخاب کردید و پس از آن تحقیق و پژوهش ها پیرامون همین پرونده شکل گرفت؟

 

امینی:‌ بله. پرونده جیسون رضاییان بود و تحقیق‌ها کنار آن قرار گرفت. در کنار آن با پرونده‌های دیگری مثل مفاسد اقتصادی مواجه شدیم که پازل ما را تکیمل تر کرد. چارچوب ساختار سریال «گاندو» سوای ساختار و پروداکشن که قصد مقایسه در این بخش را ندارم، برگرفته از مدل سریال «۲۴» و تحقی و پژوهش و فضای پازلی آن برگرفته از سریال «فرار از زندان» است.همان فضاهای جاسوسی و خلق درام متعدد در موقعیت های مختلف را در فرار از زندان داریم و فضای قهرمان محور در بحث امنیت ملی در سریال ۲۴ وجود دارد. ولی شعار گاندو در شفاف‌سازی و ظلمی است که در حوزه تحریم ها و فشاری که از سمت امریکا به مردم شده، است. ما سعی کردیم واقعیتی را براساس مستندات به تصویر بکشیم.

**در این مسیر منابع تحقیق و پژوهش شما چه جاهایی بوده است؟

 

امینی:‌ منابع ما هم آشکار بود و هم غیرآشکار که امکان دسترسی به آنها مهیا شد، یکسری منابع وجود داشت که فصلی برای رونمایی از آنها بود.

**پس منابع از جایی تأمین شد که اجازه ورود شما به پرونده ها را دادند؟

 

-بله. و نکته در این است که در گاندو تحریفی شکل نگرفته و تمام خیانت هایی که در این سالها به مردم شده است ب تصویر کشیده شده است.

**درباره منابع مورد استفاده شما اختلاف نظرهایی وجود دارد، برخی می گویند منابع شما اطلاعات سپاه بوده و برخی هم معتقدند که شما از وزارت اطلاعات پرونده ها را گرفته اید. در نهایت منابع شما کجا بوده است؟

 

امینی:‌ پرونده ها متعلق به نظام است و این طور نیست که بخواهیم طبقه بندی کنیم. اما همین سوال را همان طور که گفتید خیلی ها می پرسند که باید بگویم همه دستگاه های امنیتی کشور در کنار هم یک هدف را دنبال می کنند که بحث امنیت ملی و حفظ حریم کشور است. موضوعاتی که با هم کار می کنند شاید موازی نباشد ولی همه با هم برادر و هم دل و هم سو یک ماموریت را جلو می برند. قاعدتاً کیس جیسون رضاییان و پرونده های اطراف آن که در این درام شکل گرفته، برگرفته از فعالیت‌های اطلاعات سپاه است اما همه دستگاه های امنیتی دست به دست هم داده اند و همانطور که در سریال شاهد هستیم همه دستگاه‌های امنیتی کمک می دهند به ماموریت خطیری که اطلاعات سپاه آن را انجام می دهد.

** آقای افشار شما قبل‌تر کارگردانی سریال‌های ملودرام و خانوادگی را عهده‌دار بودید و برای اولین بار چنین سریالی را در قامت یک کارگردان تجربه کردید ضمن اینکه این اولین بار بود که چنین سریالی در تلویزیون ساخته می‌شد.

 

افشار: معتقدم که این سریال هم علی رغم همه اشاراتی که داشتید، یک درام قوی در دل خود دارد.

امینی:‌ به نظر من هیچ گزینه‌ای جز جواد افشار نبود که بتواند این سریال را به این خوبی بسازد.چیزی که در گاندو حاکم است، همه بازیگران و عواملی که در این سریال بودند با دغدغه حفظ امنیت ملی در کار حضور پیدا کردند داشتند و هیچکدام به صرف کسب درآمد با ما همکاری نکردند. گاندو از جمله سریال‌هایی است که روح دارد و زنده است و این یکی از شعارهای ما است. این سریال از درون مردم شکل گرفته و همه بچه‌‌ها با اعتقادات خود پای کار آمدند. همه بازیگران ما از داریوش فرهنگ گرفته تا کوچک‌ترین فرد گروه با تمام وجود در این کار حاضر شدند و معتقدم که اگر به عقب برگردیم باز هم جواد افشار تنها گزینه کارگردانی این سریال است.

** آقای افشار شما در سریال «کیمیا»‌ که بلندترین سریال تلویزیون به شمار می‌رفت تاریخ را روایت کردید و در بخشی نیز دوران دفاع مقدس را به تصویر کشیدید که حقیقت تاریخ کشور ماست اما تفاوت گاندو با آن در این است که داستان این سریال متعلق به حال است و خیلی از زمان وقوع آن نگذشته و همین موضوع می تواند منجر به ایجاد واکنش ها و اظهارنظرهای مختلفی بشود، در حقیقت برای شما یک ریسک به حساب می آمد.

 

افشار: گاندو شاید جزو معدود آثار و بدعتی در تلویزیون در خصوص ساخت سریال بود که اتفاقاً استراتژیک هم باشد با این معنا که رویکردها و اهداف مردم را در داخل و خارج از کشور نشان بدهد و فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بیشتر در جهت امنیت کشور به تصویر کشیده شود.. این دغدغه هر ایرانی است که از کشور، اعتقادات و مردمش حراست کند. مردم ما این روزها خیلی تحت فشار هستند و ما بیشتر از ناحیه دشمنان داخلی ضربه می خوریم. اینکه برخی در داخل کشور با رفتار و کلام خود آب به آسیاب دشمن می ریزند. برخی ناآگاهانه در جهتی حرکت می‌کنند که مردم را آزار می‌دهد از فشارهای اقتصادی گرفته تا فرهنگی و ... اینها همه تحت الشعاع خیانت هایی قرار گرفته که منجر به خیانت می شود. این همان دغدغه‌ای بود که در گاندو به خوبی پرداخته شد و کمی که پیش رفتیم متوجه شدم جزو مطالبات خودم نیز هست و اصطلاحا یقه گیری کنیم از افرادی که این خیانت ها را انجام می دهند. در این سال‌ها هرکسی توانسته تا از قدرت و ثروت در جهت منافع شخصی و ضربه زدن به منافع ملی استفاده کند باید با او برخورد شود. حالا می خواهد پشت سر هرکسی خود را مخفی کند. همه ما می‌دانیم که مسئولان نظام حاضر نیستند هیچ ضربه‌ای به منافع ملی کشور بخورد و در خط مقدم حفاظت از کشور قرار دارند اما نمی توان کتمان کرد که ممکن است کسانی در حاشیه این افراد سوء استفاده نکنند. در سریال گاندو خیلی راحت می‌توانستیم به این موضوع دامن بزنیم. برای مثال اگر اطرافیان من در عملکردشان اشتباه و غفلتی دارند این وظیفه من است که شفاف‌سازی کنم و اگر بی‌تفاوت باشم، من مسئول هستم و باید پاسخگو باشم. در اینجا هم هدف گاندو این است که برای مردم شفاف‌سازی کند. ما سعی داریم تا در سریال‌سازی مردم را آگاه کنیم و بگوییم که می‌توان مطالبه کرد و به طور نمایشی در منظر عموم قرار داد اما یک روی دیگر سکه این است که بخشی از ماجرا درام و نمایشی است و در نمایش ممکن است مواردی پررنگ و کمرنگ شود؛ بدین منظور به جهت مصلحت منافع ملی‌ خط قرمزهایی لحاظ کردیم که منجر به اتهام ناروا و تحریف تاریخ نشده باشد و شخصیت‌های برجسته نظام به ناحق از این موضوع ضربه نخورند. اما دست از این مطالبه برنمی‌داریم و معتقدیم هر فردی که به امنیت ملی ضربه زده باید محاکمه شود و وقتی فیلم‌نامه را مطالعه کردم به تمام این موارد رسیدم.

**در سریال‌های تلویزیونی امنیتی- پلیسی ما معمولا عقبه ای از شخصیت‌ها را می بینیم که بُعدی از زندگی شخصی آنها نیز به تصویر کشیده می‌شود و بخشی از درام در همین جا شکل می‌گیرد اما این موضوع را در سریال نمی بینیم و فقط وجه کاری ماموران امنیتی دیده می شود.

 

افشار: این موضوع جزو دغدغه‌های اصلی فیلم‌نامه ما بود و مشاوران فیلمنامه هم نگران این بخش بودند اما خوشبختانه آنقدر این موضوع قدرتمند بود که لازم نبود و چه بسا ساختارشکنی هم به وجود آمد. از طرفی چنین شکلی نخ‌نما شده بود و خودمان هم دوست نداشتیم و اگر جاهایی هم در فیلمنامه بود من خودم آنها را کمرنگ کردم تا بهانه درست نکنیم برای اینکه مخاطب را درگیر کنیم. حتی شما در سریال ۲۴ هم می بینید که چنین حلقه ای وجود دارد اما ما باز هم از این حلقه عبور کردیم.

**نشان داد که می توان بدون درام کاذب هم سراغ اصل مطلب رفت و کشش را در همان پرونده ها ایجاد کرد.

 

افشار: بله. دقیقا. اتفاقا در چنین سریالی عبور از حواشی بهتر جواب می دهد و کلیشه ها دیگر جایی در این سریال نداشت اینکه مثلاً کارکترهای مأمور ما به دلیل درگیر شدن در مسائل شخصی‌‌شان نتوانند کار حرفه‌ای خود را به درستی انجام دهند. حتی در سریال ۲۴ نیز این موارد دیده شده که از خط قرمزها عبور نکردند اما ما از همان خط قرمزها هم عبور کردیم.

**در صحبت هایتان روی فراجناحی بودن سریال تاکید کردید، اما زمان پخش ظاهرا این موضوع ازسوی برخی درک نشده و با اعمال فشار تلاش کردند که محتوای سریال تغییر کند. این تغییرات به کار لطمه نزد؟

 

افشار: آنهایی که این حرف ها را می زنند بیایند ثابت کنند که ما فراجناحی نبوده ایم. اتفاقا در سکانسی محمد می‌گوید پرونده‌ای از طرف واجا به ما داده‌اند تا روی آن تحقیقاتی انجام دهیم و این موضوع دایره همکاری بین نهادها و سازمان ها را نشان می‌دهد که ما همه دستگاه هایی را که مربوط به یک موضوع ملی می شود را به خدمت گرفتیم و این موضوع را شما به وفور می بینید. ما هرجا هر پرونده ای را می خواهیم ورق بزنیم و ورود کنیم اتفاقا صحبت از این میشود که قوه قضاییه اجازه ورود داده است و این نشان می دهد که همه دستگاه ها هم سو با منافع ملی حرکت می کنند و هیچ وقت هم ما چنین قصدی نداشته ایم و اگر موردی باشد همین الان و در مرحله پس تولید هم جلوی آن را می گیریم که بخواهیم این شائبه به وجود بیاید که همکاری ها جناح بندی شده باشد.

**اما ظاهرا این اتفاق افتاده است.

 

افشار: ما چنین کاری نکرده ایم. حالا اگر کسی ریگی به کفش داشته باشد و بخواهد برداشت متفاوتی ارائه بدهد، متعلق به خودش هست. من با امیر ارتش هم این روزها در ارتباط بوده ام و دوستان ارتشی دیگر هم از ما تشکر کرده اند. و ارگان های دیگر هم همینطور.

**به ارتش اشاره کردید که اتفاقا قسمت اول سریال درگیر حاشیه ای شد که اختلاف نظر بر سر دستگیری آقازاده ای در هواپیما روی داد و اینکه در این کار ارتش دخالت داشته و نه سپاه.

 

افشار:‌ واقعا نمی‌دانم که چرا برخی افراد با هدف و غرض‌ورزی خاصی چنین مسائلی را بیان می‌کنند. من تجربه چنین چیزهایی را در سریال کیمیا داشته‌ام در حالی که تعدادی از بازیگران کیمیا در نقش خانواده ارتشی بازی می‌کردند، اما ما همان زمان با شیطنت‌هایی از طرف افرادی که دغدغه شخصی داشتند مواجه بودیم وگرنه برای رسیدن به صحنه فاخری که در سریال دیدید بی انصافی است که برویم دنبال مختصات فنی هواپیما و مسائل این چنینی. اگر من می توانستم با یک ماکت هم این کار را بکنم؛ انجام می دادم و هیچ وقت نمی رفتم ریسک کنم و چند جنگنده بلند کنم که آن بخشها را بگیریم.

امینی: اینها بحث حاشیه ای است که مطرح می کنند. ما از لحاظ تولیدی رج شرایط تولید زدیم نه رج واقعیت، نمی توانیم گروه را استندبای کنیم که مثلا بروکراسی یک نهاد هماهنگ شود. اینطور نیست. تغییر لوکیشن می دهیم و یک جای دیگر را انتخاب می کنیم و می گوییم که اینجا مثلا قوه قضاییه یا بیمارستان است.

موضوع دیگری که مطرح شد نیز این بود که می گفتند مگر می شود برای یک آقازاده ای چندین هواپیما بلند شود و بنشیند و فقط پرونده ریگی بوده. نه اینطور نیست. عین واقعیت است و چمدان های پول و ارز و بیت المال داشته از کشور خارج میشده و این اتفاق افتاده ولی رسانه ای نشده است. همین اتفاقی که سر پرونده ریگی انجام شده، چندین بار برای حفظ امنیت بیت المال اتفاقا افتاده است. برخی می گویند اگر این طور است پس چرا جلوی اختلاس هایی که انجام شده را نگرفته اند. صدها پرونده بوده که ۹۰ تای آنها کنترل شده و ۱۰ تای آن پررنگ شده است. برای اولین بار هم این موضوع تصویر شده که بدانیم این اتفاق با قدرت و اقتدار پیگیری می شود برای حفظ بیت المال و بقیه هم باید تصویرسازی میشده که مردم بدانند.

افشار: این نکته هم مهم است که برخی اعلام نشده که سرنخ ها از دست نرود و ضعف ساختار رسانه‌ای هم در این بین تأثیرگذار باشد.

امینی:‌ درست است. اما این موضوع همانطور که گفتم چندبار اتفاق افتاده است و جنگنده هایی که از سپاه بلند شده اند فضای حقیقی دارد و این طور نیست که اختلاف سلیقه ای باشد و در حوزه فیلمسازی پیشرفته ایم. در این موضوع برادران ارتش هم کمک بسیاری به ما کرده اند و جا دارد که ما هم از این عزیزان در ارتش قدردانی کنیم.

** طراحی قصه ها به چه شیوه ای بوده است؟ در یکسری از نقدها عنوان می شود که فلان موضوع غیر واقعی بوده، آیا مسیرها در دل سریال واقعی بود یا معماها و گره ها و داستانک های متصل به قصه جیسون رضاییان هم واقعی هستند و یا اقتضاء درام به حساب می آیند؟

 

افشار: در توضیحاتی قبل از شروع سریال این را می‌گوییم که همه اتفاق‌ها برگرفته از واقعیت هستند اما شبیه سازی شده اند، خودتان بهتر می دانید که حتی مستندترین اتفاق‌های واقعی تا زمانی که دراماتیزه و پرداخت هنری نشود، جذابیت لازم را نخواهد داشت و طبیعی است که نویسنده و ما تا جایی که در توانمان هست، پی رنگ های نمایشی را تقویت می کنیم. تمامی اتفاقات بر اساس واقعیت است اما پرداخت به آن از زوایای گوناگون و نگاه هنری حاکم بر کار از سوی ما سازندگان اعمال شده است. مثلا شما در سریال امام علی (ع) نیز چیزی که می بینید نعل به نعل در تاریخ اتفاق افتاده است اما کاملا دراماتیزه شده است.

** در فضای معماگونه ای که شما رقم زده اید، مخاطب علاقه بسیاری دارد که بداند این پیچ و خم ها چطور بوده و جاسوس ها چه شیوه هایی داشته اند. چیزی که کمتر در سریال آن را می بینیم.

 

امینی:‌ برای اینکه ما در واقعیت نمی توانیم یکسری فوت و فن ها را نشان بدهیم. یک سری موضوعات از لحاظ تخصصی در این ژانر قابل رونمایی نیست و مشاوران بالادستی که در این ژانر مشاوره می دهند، قاعدتا می گویند که به این موضوع ورود نکنید و اگر می پردازید با محدودیت تصویر کنید. زحمت آقای افشار هم بوده که موضوعات را بهینه سازی کرده و خط قرمزها را رد نکند ولی یکسری چیزها محدودیت هایی بوده که آقای افشار نمی توانسته از آنها عبور کند.

**در کنار آنها موضوعاتی هم بوده که اتفاقا آقای افشار بتواند خیلی صریح به آنها بپردازد و واقعیت را تصویر کند؟

 

افشار:‌ برخی موارد ویژگی ظاهری ندارد برای مثال قاتل یا جاسوس ویژگی ظاهری خاصی ندارد و این کار را خیلی سخت می کند که شما بخواهید در یک زمان کوتاه و فضای دراماتیک بروید سر اصل مطلب و در این شرایط به سمت مسیری می رویم که مخاطب را معطل نکنیم و پل بزنیم و از گذشته عبور کنیم و برویم سر اصل مطلب وگرنه باید ۱۰۰ قسمت سریال بسازیم.

**به عنوان مثال گفتند که برخی اتفاق‌ها مثل قراردادن سیم‌کارت در زیر تابلوی یک میدان واقعی بوده، شما تا چه اندازه از این ترفندهای واقعی در کار بهره برده اید؟

 

افشار:‌ ما به دلیل اینکه آدرس دقیقی ندهیم مجبور بودیم آدرس مشابه بگذاریم، اما در حالت کلی شگردها و شیوه های نیروهای امنیتی که بچه های ضدجاسوس عمل می کنند، قابل استفاده و برملا کردن نیست ولی سعی کردیم شگردهای جاسوس‌ها را برملا کنیم اما شیوه‌های ضدجاسوسی را زیاد رو نکردیم.اما آنچه که شما در سریال می بینید واقعی است.

** آقای دهکردی شما هم از تجربه حضورتان در این سریال بگویید و اینکه از این به بعد شما به عنوان یک جاسوس شناخته می شوید.

 

دهکردی: خدا نکند که افراد به حال خودشان رها شوند و خدا نکند که ما به حال و روز رضاییان ها و خاوری‌ها برسیم. این نقش منحصر به فرد و متفاوتی بود که در تمام سالهای کاری من مهیا شد و فرصت‌ درخشانی بود که کمتر برای بازیگران پیش می‌آید. جیسون رضاییان یک شخصیت بسیار پیچیده‌ای است آن هم برای من که سال‌هاست تدریس و کار تئاتر می‌کنم. هم از این منظر و هم از این منظر که یکی از علاقه‌مندی‌هایم تاریخ ایران، فلسفه، عرفان و جهانشناسی است. بعضی از کارهایی که کار کرده ام درباره تاریخ معاصر بوده و از این بُعد برایم همیشه جذاب هستند. زمانی که آقای افشار از من دعوت به همکاری در این سریال کرد، حس کردم یک همگرایی داریم برای اینکه بتوانیم کلیشه‌‌زدایی کنیم، متأسفانه کارهایی که در ایران با موضوع امنیتی و پلیسی و ... ساخته می شود، همگی پلیس ها و مأمورها را بیش از اندازه مؤدب و زیباروی نشان می‌دهند در حالی که این کار خودش به پلیس ها توهین می کند. اتفاقا من در یکی از کارهای مازیار میری نقش پلیسی را بازی کردم که چاق بود، شکم داشت، چای خور و بامزه بود که برخی از دوستان نیروی انتظامی کمی دلخور شدند اما واکنش مردم به این موضوع خیلی خوب بود و می گفتند که ما این آدم را در واقعیت دیدیده ام. آن شخصیت فوق العاده باهوش و زرنگ بود. در کارها هم کلیشه شده که منفی بودن شخصیت ها روی ظاهرشان هم تاثیر دارد. مثلا اگر این فرد اگر جاسوس است پس گوشه چشمش می پرد، یا برقی در چشم دارد و یا صدای خشنی دارد و ما از همان لحظه اول می فهمیم که آن شخصیت منفی است. اما ما در گاندو به سمت کلیشه‌ها نرفتیم که چون فردی جاسوس هست باید ظاهر منفی داشته باشد و این نگاه در فیلمنامه وجود داشته به سمت کلیشه‌زدایی برویم. از این حیث فضایی بسیار سخت در مقابل من گشوده شد.

**نکته مهم هم این است که شخصیتی که نقشش را ایفا کردید، مابه ازا واقعی دارد. شما قبل از حضور در این سریال خودتان تا چه حد جیسون رضائیان را می‌شناختید؟ و می دانستید که بوده است؟

 

دهکردی:‌ من او را می شناختم. خیلی هم خوب. با اینکه اهل (فضای مزاجی) و (شبکه های اشتباهی) نیستم، اما روز بدون پیگیری خبر ندارم و روزنامه ها را می خوانم. در همان مقطع زمانی که خبرهای رضائیان تیتر یک اخبار بود نیز همه خبرها را واکاوی می‌کردم، اما بازی در این سریال فرصتی مهیا کرد تا دوباره و بهتر او را بشناسم. اما این را بگویم که قبل از بازی نه فیلمی از او دیدم و نه صدایش را گوش کردم که این خلق ناب تر و خالص تر و پالوده تر باشد.

**یعنی شما قبل از ایفای نقش صوت و تصویری از او ندیدید که بدانید حرکت بدن او چطور بوده و یا چطور حرف میزده است؟

 

دهکردی: خیر. حتی چندبار صحبتش شد اما من ترجیح دادم که این کار را نکنم. فقط چند عکس دیدم و درباره خصایلش خیلی صحبت کردیم. اما اصراری به ساخت مستند نداشتیم، اگر قرار بود مستند ساخته شود شاید هیچکدام از ما در کار نبودیم و فقط و فقط همانند سازی صورت می گرفت. اما تلاش جواد افشار بر این بود که ما خیلی بیراه نرویم و شوربختانه من شباهت‌هایی با جیسون رضائیان داشتم.

** گویا برای بازی در این نقش مجبور شدید وزن اضافه کنید؟‌

 

دهکردی:‌ بله. من کمابیش چاق شده بودم اما در اولین جلسه‌ای که با آقای افشار داشتم او گفت که باید چاق‌تر شوی و من ۲۵ کیلو چاق‌تر شدم اما الان حدود ۴ سایز کم کردم. اما از اضافه وزن سخت‌تر ادای لهجه رضائیان بود.

**شما زبان انگلیسی تسلط داشتید؟

 

دهکردی: من زبان انگلیسی و فرانسه را به طور محدود بلدم و خیلی روان نمی‌توانم صحبت کنم. برای این کار مربی زبان پشت صحنه داشتیم که برای لهجه من زمان زیادی گذاشت.

**یعنی شما لهجه جیسون رضاییان را هم ندیدید؟

 

دهکردی: نه. بعد از اینکه سریال پخش شد متوجه شدم لهجه جیسون رضاییان به این غلظت نبوده اما قول دیگری شنیدم که اوایل که به ایران آمده علیظ تر صحبت میکرده و بعد کمتر شده است. قرارمان نبود که مستند بسازیم. حتی قرامان تیپیکال کار کردن نبود و از اول هم قرارمان همین بود. مگر وقتی خاوری خاک مملکتش را به توبره کشید و برد و بعد هم با وقاحت تمام گفت که من سهمم را از سفره انقلاب برداشتم، دو گوش اضافه داشت یا شاخ؟ بنده اگر امروز بخواهم باید وام بگیرم، باید مسیر طولانی را سپری کنم، پس اگر کسی می تواند وارد این چرخه کثیف شود پس حتما چیزی در پس پرده آن وجود دارد. اما او ظاهر متفاوتی ندارد.

جیسون رضاییان نمونه کوچک و حقیری از جاسوس هاست. من همه قلبم با این کار است و به آن اعتقاد دارم.

** شخصیت جیسون رضائیان را در این مسیر چگونه دیدید و کشف کردید؟

 

دهکردی:‌ روانشناسی می گوید همه انسان‌ها از بدو تولدشان تا زمان مرگ مرتکب همه افعال بشری می‌شوند و هر انسانی با نسبت‌های گوناگون شمه‌ای از انجام هر کاری را تجربه کرده و ما هم خارج از این دایره نیستیم.

**مراتب اولی را در این شخصیت چه دیدید؟

 

دهکردی: جیسون رضائیان یک جاه‌طلب تمام عیار است و در این زمینه مثل مکبث هیچ خط قرمزی ندارد و تمامیت را می‌خواهد. این هدف است و برای رسیدن به هدف هر کاری می‌کند حتی کشتن آدم. من بعدا فیلم مواجه با اوباما یا حان کری را دیدم که مانند فرزندی که از آغوش مادر جا مانده به آغوش آنها پناه می‌برد. او یک انسان جاه طلب از جنس هارپاگون در خسیس مولیر است که می‌تواند به یک بی‌قراری برسد. حالا مهم نیست که میلیون‌ها کودک بر اثر بیماری در این مسیر جان خود را از دست بدهند دیگر اهمیتی ندارد.

**جیسون رضاییان در ایران به همراه همسرش زندگی می‌کرده، اما ما این بخش‌ها را نمی‌بینیم. ظاهرا قصد تصویر زندگی شخصی او مد نظر نبوده است.

 

دهکردی:‌ نه، در این سریال به صورت گسترده به زندگی جیسون رضائیان نپرداختیم و البته بخش‌هایی پرداخته شده است.

افشار: بخش‌هایی از زندگی شخصی او را می‌بینیم که البته ترجیح داده‌ایم خارج از کشور باشد. چون داخل ایران مشکلات ساختاری در به تصویر کشیدن داشتیم. به خاطر بحث محدودیت‌های حجاب خارج از کشور را ترجیح دادیم.

امینی: اگر می‌خواستیم به بخش خانوادگی او هم بپردازیم احتمالا تعداد قسمت‌ها به بیش از ۱۰۰ می‌رسید.

افشار: عملکرد شغلی و فعالیت‌های جاسوسی او بیشتر برایمان اهمیت داشت.

دهکردی: جیسون رضاییان به شدت شخصیت پیچیده‌ای دارد و قصه زندگی او این پتانسیل را دارد که تا ۱۰۰ قسمت به صورت مجزا ساخته شود. او آدم باسواد و باهوشی است که نباید این موضوع را نادیده بگیریم.

امینی:‌ جالب است بدانید به تازگی و همزمان با پخش سریال، کتاب خاطرات جیسون رضائیان در بازار منتشر شده است.

دهکردی: مردم استقبال بی‌نظیری از سریال داشته‌اند و این اتفاق یک خوشبختی برای کل بدنه فرهنگی این سرزمین است. شکرانه دارد که ما در این وضعیتی که دنیای مزاجی و ماهواره‌ها چه می‌کنند، ما مردم را پای تلویزیون نشانده‌ایم که این سریال را ببینند. ما مردم را پای تلویزیون نشانده‌ایم که سطح سلیقه‌شان ارتقاء پیدا کند.

در بحث درام باید چیزی بگویی که مردم نمی‌توانند بگویند در صورتی که امروزه مردم ما زیر باران اطلاعات قرار دارند، همه سانسورهایی که صورت می‌گیرد آسیبی است که به ما می‌رسد و باید خدا را شکر کنیم که مردم حرف صادقانه را از خود ما می‌شنوند.

چرا این سریال امروز آن قدر تحت فشار است؟ بعد از پخش چند قسمت اخیر گاندو عده‌ای از برخی دیالوگ‌ها و اتفاق‌هایی که در این سریال افتاده ترسیده‌اند،‌ سؤال اینجاست که مگر ریگی به کفشتان است که ترسیدید که تهیه‌کننده ما مجبور می‌شود تا ۵ صبح پای مونتاژ بنشیند و اصلاحاتی را اعمال کند.

 

ما باید سلف پرتره بسازیم تا خطاها مشخص شود و قدم‌ها را درست برداریم. اگر این اتفاق نیافتاد ما دچار آسیب‌های جدی‌تری خواهیم بود.

**همان‌طور که پیش‌تر گفتم، ظاهرا بحث اعمال فشار اتفاق افتاده و علی‌رغم فراجناحی عمل کردن شما، این برداشت نشده و به همین دلیل فشارهایی هم برای جرح و تعدیل به کار وارد شده است.

 

دهکردی:‌ تفکر و اندیشه‌ای که همه عوامل این سریال داشتند، دید همه عوامل فراجناحی بودن است چرا که درد، درد وطن ماست نه دغدغه جناح‌بندی و اگر برخی فشار می آورند باید دید چه ریگی به کفش دارند.

**آقای افشار درباره انتخاب بازیگران هم توضیح بدهید مخصوصا تیم امنیتی که بحث‌هایی مبنی بر جوان بودن این گروه مطرح شد.

 

افشار: مهمترین دغدغه هر کارگردان برای تولید یک اثر انتخاب‌های جلو و پشت دوربین است ما در جلسه‌های مشاوره با تهیه کننده و نویسنده ابعاد شخصیت‌ها را تحلیل کردیم و از جایی به بعد همه چیز به من سپرده شد. سعی کردم شخصیت‌هایی که در این سریال داشتیم را با روحیات بازیگرش منطبق کنم و بازیگر مورد نظر ویژگی‌های لازم را داشته باشد و یک جاهایی نیز دور از کلیشه حرکت کنیم. در کنار این موارد انضباطی، اخلاقی و حرفه‌ای بازیگران نیز برایم به شدت اهمیت دارد. من حاضر نیستم با بازیگرانی کار کنم که اخلاق حرفه‌ای و انضباطی را رعایت نکنند.

در انتخاب بازیگران نقش‌های مأموران امنیتی که همان سربازان گمنام بودند دلم نمی‌خواست از چهره‌های معروف بازیگری و سلبریتی‌ها استفاده کنم کما اینکه اگر این کار را می‌کردم جذاب‌تر هم می‌شد. اما این ریسک را کردیم و از بازیگران کمتر شناخته شده استفاده کردیم. کمترین سنی که بین این مأموران داریم شخصیت داوود است که ۲۳ سال دارد و بالاترین‌شان هم ۳۷ سال. در همان جلسه‌های ابتدایی که قبل از شروع سریال با مشاوران داشتیم اینکه تعدادی از مأموران امنیتی با وجود سن و سال کم بسیار باهوش بودند و مشرف به زبان بین‌المللی و در کار متخصص. برایمان بسیار جذاب بود و خیلی خوب جواب داده است. معتقدم ما بهترین انتخاب‌ها را در زمینه بازیگران‌مان داشته‌ایم و اگر بازیگر چهره‌ای می‌خواست چنین نقشی بازی کند برایش سخت بود. همه بچه‌ها با دغدغه آمدند و پرتلاش حاضر شدند. من از تمام انتخاب‌هایم راضی هستم. ما در گروه‌مان بازیگری نداشتیم که بی‌انگیزه بوده و نگاه صرفاً مالی به پروژه داشته باشد و جالب است بدانید بسیاری از بچه‌های گروه گاندو در حال حاضر و بعد از پایان کار درگیر مسائل امنیتی و به روز دنیا و کشورمان شدند و این اخبار را به صورت روزانه دنبال می‌کنند که از دستاوردهای کوچک سریال محسوب می‌شود.

** پسر خودتان هم در نقش یکی از نیروهای امنیتی سریال گاندو بازی می‌کند.

 

افشار: پسرم دانشجوی رشته بازیگری است و سال‌هاست که مشغول به کار است. او در سریال کیمیا هم نقش کوتاهی داشت.

امینی:‌ حضور پسر آقای افشار پیشنهاد من به ایشان بود چرا که او بازیگر بسیار خوب و توانایی است و به چند جوان نیاز داشتیم که دیدم جایش در این سریال خیلی خالیست و درخواست کردم که حضور داشته باشد.

افشار: همانطور که آقای امینی گفتند خودشان و برخی دوستان به حضور علی در این سریال اصرار کردند. در ادامه نیز ما بازیگرهای زیادی از اقصی‌نقاط ایران مثل آذربایجان، تبریز، ارومیه، بندرعباس و ... داشتیم و با توجه به ظرفیت محدودی که وجود دارد در همه کارهایم سعی می‌‌کنم از بازیگران با استعداد غیر تهرانی نیز استفاده کنم. ضمن اینکه من اولویت برایم شایسته‌سالاری است و اگر علی از پس کار برنمی‌آمد، قطعا او را انتخاب نمی‌کردم.

امینی: ۱۵۰ بازیگر داشتیم.

** یکی از بازیگران دیگر شما هم خانم رابعه اسکویی بودند که اولین حضورشان در جلوی دوربین پس از قطع همکاری با یکی از شبکه های خارجی بود. انتخاب ایشان به چه شکل صورت گرفت؟

 

افشار:‌ با خانم اسکویی از قبل همکاری داشتم و تعدد و زیاد بودن بازیگر منجر شد که همه به صورت یکسان از نقش‌ها بهره نبرند و بالاخره مشکلات اقتصادی و سرخوردگی‌هایی پیش آمد. خانم اسکویی از جمله بازیگران خوب و بااستعدادی بود که نتوانست این عرصه را تحمل کند و رفت و وقتی که برگشت او هم یک انسان و همکار است و دیدم که بهترین فرصت است تا از دوستان و عزیزان خواهش کنم تا او بتواند برگردد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و البته نقشش بسیار کوتاه بود و تنها به اندازه‌ای که ما بتوانیم برایشان یک مسیری باز کنیم و امیدوارم که بتواند به راهش ادامه بدهد.

**جیسون رضائیان از آن دسته از خبرنگارهایی است که با افراد بسیاری در سطح بالا رفت و آمدهایی داشته است، اما ما در سریال این رفت و آمدها را نمی‌بینیم. آیا شما به خاطر ترس از فشارهای بیرونی و محدودیت با جزئیات به این بخش نپرداخته‌اید یا نه عمدی در کار نبوده است؟

 

افشار: ما به این‌ها دامن نزدیم تا به کسی برنخورد و ضمن اینکه فعالیت خود را می‌کند و ما می‌دانیم که او در حال کار خود است و در ادامه سریال رفت و آمدهای او را به خارج از ایران خواهید دید و او سعی کرده با نفوذی که در دست داشته نمایندگانی را برای خود دست و پا کند.

**ظاهرا او در مراسم‌ها و نشست‌های رئیس جمهور هم حضور داشته؟

 

افشار: نمایندگانش حضور داشته‌اند.او آدم با نفوذی بوده که با همین نفوذ هم برای خود منابع بسیار قوی دست و پا کرده بوده است.

**گمان بر این بود که شاید به خاطر برخی فشارها از تصویر این بخش صرف نظر کرده اید.

 

امینی:‌ در این سریال تحریفی انجام نداده‌ایم و همه چیز بر اساس استنادات واقعی بوده است.

**انتهای این ماجرا به بحث تبادل جیسون رضاییان می‌رسد، در این بخش مخاطب قرار است چه مشاهداتی داشته باشد؟

 

امینی: بگذاریم کار به انتخا رسید، مخاطب آن را ببیند. حرف زدن درباره آن با این شرایط شاید خیلی درست نباشد و مخاطبان با اشتیاق کار را دنبال کنند.

**نکته مهم این است که در بخش پایانی شما باید برخی روابط و آدم‌ها را واضح‌تر نشان بدهید. این موضوع اتفاق افتاده است؟

 

امینی: بله. این اتفاق افتاده ولی باید ببینید. البته باید یک خبر ویژه هم به شما بدهم که به وایطه مصاحبه جیسون رضاییان و انتشار کتابش، مستند واقعی فعالیت جیسون رضاییان و خیانتی که به کشور کرده، آماده پخش است که روز آخر پخش، به روی آنتن خواهد رفت.

** آقای دهکردی شما بعد از پخش این سریال از خارج از کشور واکنشی نداشتید‌؟

 

دهکردی:‌ واکنش‌های فراوانی داشتم خیلی‌ها که تعریف می‌کردند و برخی نیز واکنش‌های تندی داشتند، آنچه در گاندو نشان داده می‌شود ماحصل یک نگاه قلب شده و مخدوش شده جمهوری اسلامی ایران از جیسون رضاییان است. آنها معتقدند که جیسون رضاییان زیر شکنجه‌های شدید و فشارهای زیاد وادار به اعتراف شده است. من به هرکدام از کسانی که این حرف‌ها را زده‌اند، گفته‌ام که من آدم رادیکالی نیستم و قشری با موضوعات برخورد نمی‌کنم و باید پدیده‌ها را واکاوی کنیم تا به نتایجی برسیم. من وقتی نقش او را بازی می‌کنم، از خودم می‌پرسم که اگر هر شهروند ایرانی-آمریکایی در خاک ایران به جرم جاسوسی دستگیر شود، بابت آزدی او کشور آمریکا حاضر است یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول نقد بدهد؟ ۲۳ گرورگان ایرانی را آزاد کند؟ وزیر امور خارجه کشور آمریکا برای مراسم استقبال سخنرانی کند و اوباما ضیافت شام می‌گیرد؟ مشخص است که پاسخ منفی است و همین‌ها نشان می‌دهد که جیسون رضاییان یک جاسوس است.

بازخورد مردم بسیار هوشمندانه و تحلیل‌ها سطح بالا بود. حالا اینکه برخی نهادها فشار می‌آورند که کار را سانسور کنند خنده دار است.

** تا به حال واکنش خاص و متفاوتی هم دیده‌اید؟

 

دهکردی: کتک نخوردم، فحش و تهدید هم نشدم اما تا دلتان بخواهد تشویق شدم. مردم ما خیلی تشخیص می‌دهند که ماجرا چیست. اما خیلی‌ها هم ممکن است مخالف این باشند که چرا ما سریال امنیتی بازی کردم و من در پاسخ می‌گویم که اگر در این سریال ره مزدوری و شعارزده‌ای می‌دیدم قطعاً ادامه نمی‌دادم. همه ما با قلبمان سر کار حاضر می‌شدیم و با بازی در این سریال می‌خواستم گامی برای کشورم بردارم. تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند...

** متأسفانه فضای روشنفکری در جامعه هنری بگونه‌ای است که به محض اینکه بازیگری در نقش امنیتی و دفاع از میهن خود بازی می‌کند عده‌ای او را کنار می‌گذارند.

 

دهکردی: این جریان شبه روشنفکری است نه روشنفکری. مبنا، این جریان روشنفکری نیست اگر مبنا روشنفکری باشد طور دیگری است در صورتی که برخی افراد با اینکه غیر مذهبی بودند ما را تأیید کردند. جریان پرسشگرانه‌ای دارد اتفاق می‌افتد و به همین خاطر از طرف بسیاری مورد تمجید قرار گرفتیم.