به گزارش پارس نیوز، 

سلبریتی‌ها چقدر فضای گفت‌وگوی عمومی جامعه ما را شکل می‌دهند؟ آیا این فضای گفت‌وگویی منافع عمومی را مطالبه می‌کند یا به فضایی برای طرح مطالبات شخصی شخصیت‌های معروف بدل شده است؟ «حوزه عمومی و شبکه‌های اجتماعی» موضوع این هفته عصرانه‌های فرهنگ و ارتباطات بود که عصر روز یکشنبه در فرهنگ‌سرای ترافیک و با حضور زهرا اردکانی، پژوهشگرکارشناس ارشد ارتباطات، برگزار شد. در این نشست، نخست 2 موضوع مهم یعنی چگونگی فعالیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی و ساختار حوزه عمومی مطرح و در پایان تأثیر سلبریتی‌ها در حوزه عمومی بررسی شد.

سلبریتی، زاییده فرهنگ مدرن

اردکانی در ابتدای این نشست به تعریفی از مفهوم سلبریتی و فضای فعالیت‌ آن‌ها پرداخت و گفت: طبق تعریف نظریه‌پردازان، سلبریتی شخصی است که در میان تعداد زیادی از افراد، شناخته‌شده است و با استفاده از شهرتش، روی مردم تأثیر عاطفی و فکری می‌گذارد.

این پژوهشگر با بیان اینکه سلبریتی اساسا زاییده فرهنگ عمومی مدرن و مبتنی بر رسانه‌ها و صنایع فرهنگی سرگرم‌کننده است‌ افزود: می‌توان فرهنگ سلبریتی را یکی از جلوه‌های جامعه مدرن رسانه‌ای‌شده دانست که در واقع از رسانه‌های جمعی گرفته شده است اما باید این را در نظر داشت که یک طرف این فرهنگ نیز مردم هستند. در حقیقت، فرهنگ سلبریتی با رسانه و مخاطب شکل می‌گیرد. رسانه او را ستاره و مخاطب او را مصرف می‌کند؛ ضمن اینکه فرهنگ سلبریتی ماهیت جهانی دارد. بنابراین فعالیت آن‌ها در هر‌کجای دنیا تحت تأثیر رسانه‌های جهان است.

اردکانی در بخشی دیگر از صحبت‌هایش به نسبت فرهنگ سلبریتی و شبکه‌های اجتماعی پرداخت. به گفته او، فضای مجازی بستری برای فعالیت این افراد شده است و این فرایند در شبکه مجازی راحت‌تر انجام می‌شود‌ زیرا ‌در گذشته اگر قرار بود درباره یکی از چهره‌های سینما مطلبی بدانیم باید یک رسانه مکتوب چون نشریه می‌خریدیم اما حالا به‌راحتی و مستقیم می‌توانیم به تعداد زیادی از اخبار و اطلاعات درباره آن‌ها دست ‌یابیم.

تشابه فرهنگ سلبریتی و اینستاگرام

این مدرس ارتباطات همچنین از محبوبیت شبکه اینستاگرام برای فعالیت سلبریتی‌های ایران و جهان یاد کرد و گفت: بین فرهنگ سلبریتی و اینستاگرام وجه تشابهی وجود دارد و آن مبتنی بر نمایشی بودن ماهیت هر‌دو موضوع است؛ یعنی اینستاگرام مبتنی بر تصویر است و سلبریتی نیز بر اساس داشتن ماهیت نمایشی بودن، خودِ ایده‌آلش را نشان می‌دهد؛ ضمن اینکه مخاطب نیز جامعه سلبریتی را به دلیل همین تصویر ایده‌آل مصرف می‌کند.

او در ادامه از پژوهش خود ‌روی 5 چهره سینمایی ایران یعنی مهناز افشار، رامبد جوان، بهنوش بختیاری، محمدرضا گلزار و ترانه علیدوستی که به‌ترتیب بیشترین هواداران را در دوره انجام پژوهش داشتند یاد کرد. بر پایه این پژوهش، شخصیت‌های یادشده خودشان را در قالب 5 الگو بازنمایی کرده‌بودند که بازنمایی هویت حرفه‌ای، بازنمایی کنشگری اجتماعی، بازنمایی کنشگری سیاسی، بازنمایی زندگی شخصی و روزمره و بازنمایی از طریق تعامل با مخاطب را شامل می‌شود. به گفته اردکانی، بر اساس این پژوهش در میان این الگوها، بازنمایی هویت حرفه‌ای بیشترین استفاده سلبریتی‌ها بود که با نشان دادن فعالیت‌ها، تعلقات حرفه‌ای، توفیقات حرفه‌ای و تأکید بر ستاره بودن با استفاده از سلبریتی‌های دیگر از آن بهره برده بودند.

حوزه عمومی، فضایی برای مطالبه منافع عمومی

اردکانی در بخشی دیگر از سخنانش موضوع حوزه عمومی را مطرح کرد. بر پایه توضیحات او، هر جامعه از 3 بخش اقتصاد، سیاست و جامعه مدنی تشکیل شده است که حوزه عمومی به عنوان یکی از ارکان جامعه مدنی مطرح است: حوزه عمومی فضایی است که تعداد زیادی از افراد جامعه در آن جمع می‌شوند و درباره مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه گفت‌وگو می‌کنند. در واقع، این فضا واسطه میان مردم و دولت است؛ یعنی از یک طرف مسائل مردم به دولت منتقل می‌شود و از طرفی مردم می‌توانند بر فعالیت‌های دولت نظارت کنند. بنابراین مباحث در حوزه عمومی حول منافع عمومی است، نه مسائل شخصی، همچنان که هابرماس، معروف‌ترین نظریه‌پرداز حوزه عمومی، نیز بر این موضوع تأکید می‌کند. در حقیقت، شکل‌گیری حوزه عمومی در اروپای سده‌های 18 و 19 اتفاق می‌افتد؛ یعنی بورژواهای آن دوره با فشار آوردن به دولت و حکومت، تغییرات اجتماعی مختلفی را شکل دادند که انقلاب کبیر فرانسه یکی از آن‌هاست.

این پژوهشگر معتقد بود در ایران نیز حوزه عمومی در 4 مقطع شکل گرفته است: اول زمان نهضت مشروطه که برخی نخبگان و روشن‌فکران ایران فضای گفت‌وگو ایجاد کردند و انقلاب مشروطه اتفاق افتاد. پس از آن در مقطع ملی شدن صنعت نفت. سومین مقطع حوزه عمومی نیز در آستانه انقلاب اسلامی رخ داد که در آن زمان همه‌جور گرایش و اندیشه گرد هم آمدند و به نقد جدی ساختارهای جامعه پرداختند و این گفتمان درنهایت به تغییر حکومت منجر شد. جالب است میشل فوکو، اندیشمند و یکی از معروف‌ترین نظریه‌پردازان سده اخیر، از اینکه در آن زمان تعداد زیادی از اندیشه‌ها و مذاهب مختلف و حتی مخالف در فضایی گفت‌وگویی با هم متحد شده بودند‌ اظهار تعجب کرده بود و این موضوع برایش بسیار جذاب بود. اردکانی چهارمین مقطع شکل‌گیری حوزه عمومی را دوره دولت اصلاحات و جنبش دوم خرداد 76 خواند که بعد از گذشت 2 دهه ‌از انقلاب اسلامی ایران، یک فضای گفت‌وگو میان روشن‌فکران ایجاد شد و آن‌ها خواستار اصلاحات شدند. این پژوهشگر معتقد بود اکنون هم با توجه به مشکلات و مسائل مختلف نیاز به فضای عمومی ‌برای اظهارنظر و نقدهای مردم و همچنین نظارت بر فعالیت‌های دولت در ایران به‌شدت احساس می‌شود.

مردم به فضاهای گفت‌وگویی نیاز دارند

این مدرس در ادامه توضیحاتش به کارکردهای حوزه عمومی پرداخت و یادآور شد: شکل‌گیری فرهنگ اصیل، تولید دانش، کنترل و نظارت بر اقدامات دولت، پیشگیری از ایجاد شکاف بین دولت و ملت، کشف استعدادها و تولید خلاقیت به ‌دور از هنجارهای جنسیتی و نژاد‌پرستانه از مهم‌ترین ویژگی‌های کارکردی حوزه عمومی است. اما در جامعه ما نه‌تنها از شکاف میان مردم و دولت جلوگیری نشده است که این شکاف هر‌روز بیشتر هم می‌شود. این شکاف احساس نارضایتی از عملکرد حاکمیت در بین مردم را افزایش داده است و مردم فضاهای گفت‌وگویی برای نقد این مسائل ندارند. بنابراین جامعه امروز ما نیازی جدی به حوزه عمومی با کارکردهای یاد‌شده دارد.

او ادامه داد: بر اساس نظر هابرماس، حوزه عمومی از یک طرف مسائل اجتماعی جامعه را شناسایی می‌کند و از سوی دیگر، مسائل اجتماعی را بر اساس درجه اهمیت به حاکمیت منتقل و در پایان بر روند حل مشکلات از سوی دولت نظارت می‌کند.

اردکانی خاطرنشان کرد: حوزه عمومی از 3بخش تشکیل شده است که یک بخش آن شامل کنشگری اجتماعی می‌شود، بخش دیگر آن نهادها و سازمان‌های غیر‌دولتی و داوطلبانه را در بر می‌گیرد و بخش سوم فضای گفتمان مردم -از رسانه‌ها و مطبوعات گرفته تا مکان‌های عمومی- است که می‌تواند گفت‌وگوها را شکل بدهد. اما بخش زیادی از حوزه عمومی در ایران مانند سازمان‌های مردم‌نهاد، رسانه‌ها و ... را دولت اشغال کرده است. بنابراین ما حوزه‌ عمومی با کارکرد کامل آن را نداریم و نمی‌توانیم بر فعالیت‌های دولت نظارت کنیم.براساس توضیحات این مدرس ارتباطات، حوزه عمومی را معمولا نخبگان و روشن‌فکران دنبال می‌کنند؛ یعنی کسانی که با آگاهی و دانش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وارد فضای اجتماعی می‌شوند‌ و مسائل را شناسایی ‌و برای اصلاح و بهبود امور فعالیت می‌کنند.

حوزه عمومی در اختیار منافع شخصی سلبریتی‌ها

سخنران نشست «حوزه عمومی و شبکه‌های اجتماعی» در ادامه صحبت‌هایش برای آنکه موضوع سلبریتی‌ها را به حوزه عمومی پیوند دهد‌ اظهار کرد: در همه دنیا فضای عمومی را نخبگان و روشن‌فکران جامعه دنبال می‌کنند اما در جامعه ما چنین فضایی در دست سلبریتی‌ها افتاده است؛ یعنی به جای آنکه نخبگان این فضا را رهبری کنند، مسائل شخصی سلبریتی‌ها یا جریاناتی با منافع شخصی آن‌ها این فضا را هدایت می‌کند و جمع‌های گفت‌وگوی عمومی را شکل می‌دهد. این بدین معناست که تعداد زیادی آدم پای صفحه مهناز افشار گفت‌وگو می‌کنند و حوزه عمومی امروز ما را شکل می‌دهند اما این فضا اصلا کارکرد حوزه عمومی را ندارد. وقتی به رویدادهای تازه و گفت‌وگوهای تازه مردم می‌نگریم، می‌بینیم در روزهای اخیر فضای گفت‌وگوی عمومی مردم را سفر رامبد جوان به کانادا برای به دنیا آوردن فرزندش شکل می‌دهد. جالب است تنها پای یک پست اینستاگرامی از این خبر 2000 کامنت گذاشته شده است، گفت‌وگوهایی که منافع عمومی را در بر نمی‌گیرد و تنها منافع شخصی سلبریتی‌ها را شامل می‌شود.

اردکانی یادآور شد: در حقیقت، امروز سلبریتی‌ها از ظرفیت حوزه عمومی برای منافع شخصی‌شان استفاده می‌کنند. این درحالی است که وقتی به برخی از کانال‌های تلگرامی ‌یا شبکه‌های اجتماعی که در قالب حوزه عمومی و طبق کارکردهای آن فعالیت می‌کنند مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که مخاطبانشان به 1000 نفر نمی‌رسد؛ یعنی امروز روشن‌فکران و نخبگان ما از حوزه عمومی دور افتاده‌اند و میدان دست سلبریتی‌ها افتاده است.