به گزارش پارس نیوز، 

یک سال از درگذشت مرحوم ناصر ملک مطیعی گذشت و من فردای وفات او در حیاط خانه سینما بر پیکرش نماز میت خواندم و بدون تردید یکی از حسنات زندگی ام که امید دارم فردای قیامت موجب نجاتم از آتش شود همین نماز است.

ناصر ملک مطیعی بیست سال پیش از انقلاب فعالیت هنری داشت و چهل سال منتظر ماند تا به او اجازه فعالیت بدهند. او بر خلاف برخی هنرمندان هم عصر خود از ایران نرفت او دوست داشت در وطن خویش بماند میخواست خط قرمزها و قواعد را رعایت کند میخواست اجازه بگیرد و با اجازه فعالیت کند. اما تا آخرین روز حیاتش رخصت این را نیافت که آغوش نظام جمهوری اسلامی را به روی خویش گشوده ببیند و مشمول شعار جذب حداکثری شود و ای کاش اینچنین می شد.

من به عنوان یک علاقمند به هنر برخی از آثار او را دیده و از برخی نقشها و کارکترهای او لذت برده بودم و هر چند که برخی فیلمهایش را نمی پسندیدم. اما صرف نظر از نظر و سلیقه من مردم عموما او را بسیار دوست داشتند و گرامی میداشتند. او را یک بار در حاشیه اجرای یک نمایش دیدم. پیرمرد در حلقه ازدحام جمعیت مشتاق و علاقمند که عموما جوان بودند احاطه شده بود و با حوصله و علاقه و روی گشاده با همه برخورد می کرد. مثل بسیاری از هنرمندان هم نسل خود مردمدار و مردمی بود و مردم هم مشتاق بودند او را روی صحنه سینما و تئاتر و تلویزیون ببینند. اما نشد که نشد و کسانی که برایشان مهم نبود مردم چه دوست دارند و چه می خواهند مانع حضورش شدند.

خدایش بیامرزد که شریک لحظه های تلخ و شیرین مردمان نسل خود بود و با آن که چهل سال جلوی چشم مردم نبود اما مردم بخاطر مردانگی و غیرت و مروتی که در نقشهایش موج می زد او را در قلبها و خاطرهایشان ثبت و ضبط کردند. امیدوارم این محرومیت ها برای هنرمندان‌هم عصر ناصر خان ملک مطیعی که هنوز در قید حیاتند برداشته شود