به گزارش پارس نیوز، 

از وقتی کرکره برنامه پرمخاطب نود به‌طور ناگهانی پایین کشیده شد، هنوز برنامه‌ای که طرفداران فوتبال داخلی را راضی نگه دارد روی آنتن نرفته و جای خالی پربیننده‌ترین شوی هفتگی تلویزیون به‌شدت احساس می‌شود.

حمید محمدی، یکی از گویندگان نود که این روز‌ها به استودیوی فوتبال ۱۲۰ برگشته و از وقتی محمدحسین میثاقی خرجش را از عادل فردوسی‌پور جدا کرد، این برنامه را اجرا می‌کند یکی از کسانی است که بهتر از هر کسی می‌تواند درباره اتفاقات سونامی‌وار برای برنامه نود و عادل فردوسی‌پور و البته بازگشت خودش به جمع عوامل فوتبال ۱۲۰ صحبت کند؛ مجری خوش‌صدا و خوش‌سیمایی که یکی از گویندگان اصلی نود بود و حالا مجری تنها برنامه فوتبالی است که فردوسی‌پور در قامت تهیه‌کننده روی آنتن می‌برد. او از نوجوانی تحت‌تأثیر شخصیت عادل فردوسی‌پور بوده و به همین دلیل می‌گوید عادل معلم من است.

کسی مثل شما که در رشته مکانیک تحصیل کرده و معلم زبان بوده چطور به گویندگی خبر و اجرای برنامه‌های ورزشی علاقه‌مند می‌شود. ماجرا کمی بی‌ربط نیست؟

من ورودی سال ۱۳۸۱ دانشگاه آزاد کرج هستم و یک‌سال بعد به‌عنوان گوینده وارد صداوسیما شدم. دلیل بی‌ربطی ماجرا هم این است که انسان تک‌بُعدی‌ای نیستم؛ مثلا برای ادامه تحصیل رشته تربیت‌بدنی را انتخاب نکردم و تحصیل در رشته مکانیک علاقه اصلی‌ام بود. سال ۸۱ همزمان در دانشگاه سراسری و کنکور دانشگاه آزاد کرج با رتبه ۱۳ قبول شدم. پدرم گفت تحصیل در دانشگاه سراسری و آزاد تفاوت چندانی ندارد، برای ادامه تحصل در کرج بمان. شاید اگر تحصیل در دانشگاه دولتی را انتخاب می‌کردم الان اینجا نبودم.

ماندن در کرج باعث شد دنبال کار گویندگی و اجرا در رادیو بروی؟

بله، البته واقعیت ماجرا این است که نگاه خوش‌بینانه‌ای به رادیو نداشتم و تصورم این بود که سطحش از تلویزیون پایین‌تر است. عموم مردم چنین نگاهی به رادیو دارند، چرا که آدم‌ها در تلویزیون بیشتر دیده می‌شوند و نامش هم جعبه جادویی است، اما اگر زمان برای من ۱۰ بار دیگر هم به عقب برگردد باز هم رادیو را برای شروع کارم انتخاب می‌کنم.

مگر پولی هم در رادیو هست؟

به هیچ عنوان پولی نیست. اگر در رادیو خیلی پرکار باشید به اندازه یک کارمند دولت درآمد خواهید داشت، اما از ابتدا دنبال پول نبودم و هنوز هم دنبال مادیات نیستم. حداقل در کسوت گویندگی و اجرا دنبال پول نبوده‌ام و از راه‌های دیگر امرار معاش کرده‌ام. هدفم این بود که در رادیو و تلویزیون دنبال علاقه‌ام بروم و در جا‌های دیگر به کسب درآمد فکر کنم، اما در صداوسیما به حدی درگیر کار شدم که همه زندگی و درآمدم در گرو کار در رادیو و تلویزیون است.

کمی به عقب‌تر برگردیم. اصلا چطور شد که به گویندگی علاقه‌مند شدی؟

برای کار اجرا و گویندگی هیچ پیشنهادی نداشتم. کسی که صداشناس باشد اطراف من نبود و صدایم برایشان معمولی به‌نظر می‌رسید. مادرم مخالف رفتنم به صداوسیما بود و مدام می‌گفت درس‌ات را بخوان و پدرم می‌گفت اگر گویندگی به ادامه تحصیلت لطمه وارد نمی‌کند مخالفتی ندارم؛ بنابراین هیچ مشوقی نداشتم و پنهانی به صداوسیمای مرکز کرج رفتم تا تست گویندگی بدهم. وقتی هم در تست قبول شدم در رادیو کرج که بعد‌ها به رادیو البرز تبدیل شد مشغول به‌کار شدم.

پس نخستین برنامه را در رادیو کرج اجرا کردی؟

من گزارشگر یک برنامه رادیویی به نام «ورزش از رادیو کرج» بودم و این برنامه هر روز بعدازظهر با اجرای ابوالفضل اینانلو روی آنتن می‌رفت. جالب است که ورزش از رادیو کرج، تنها کار ورزشی من بود و از آن به بعد گزارشگر برنامه‌های اجتماعی رادیو و بعد هم گوینده شدم و موضوع همه برنامه‌هایی که در آن سال‌ها اجرا کردم اجتماعی و طنز بود. همانطور که گفتم نمی‌خواهم تک‌بُعدی باشم و همیشه یک کار را انجام بدهم. خوردن خوشمزه‌ترین غذا هم بیش از ۲ وعده لطفی ندارد. من به ۲ چیز علاقه زیادی دارم؛ یکی فوتبال و دیگری طنز.

خودت هم فوتبالی هستی؟

وقتی بازیکنانی مثل فرهاد مجیدی، ستار همدانی و حمید استیلی و محمد خاکپور در تیم بهمن کرج بازی می‌کردند من در تیم نوجوانان این باشگاه بازی می‌کردم، اما در همان سال‌ها متوجه شدم سیاتیک دارم و به‌ناچار فوتبال را کنار گذاشتم.

در کری‌خوانی بین طرفداران قرمز و آبی، طرف تیم خاصی را می‌گیری؟

راستش را بخواهید سر کری‌خوانی با پدرم، پرسپولیسی شدم. پدرم در تیم جوانان تاج کرج بازی می‌کرد و به‌خاطر ادامه تحصیل فوتبال را کنار گذاشت. معمولا فوتبالی‌ها یا از تیمی خوش‌شان می‌آید و یا به‌خاطر لجبازی با کسی، طرفدار یک تیم دیگر می‌شوند. یک‌بار یکی از دوستانم پرسید چرا به خطاطی علاقه‌مند شدی و من هم گفتم از معلم‌ام که خط خوشی داشت خوشم آمد و تصمیم گرفتم خطاط شوم. در مورد فوتبال هم وقتی متوجه شدم پدرم در تیم تاج بازی می‌کرده وارد کری‌خوانی پدر و پسری شدم و از سر لجبازی گفتم حالا که این‌طوری شد من هم پرسپولیسی می‌شوم!

هنوز هم با هم کری‌خوانی دارید؟

مدت‌هاست که پدرم فقط بیننده فوتبال است و با هم کری‌خوانی نداریم. بیش از آنکه با هم کل‌کل داشته باشیم از تماشای فوتبال لذت می‌بریم.

گویندگی خبر ورزشی در تلویزیون که مخاطبان گسترده‌ای دارد، فصل جدیدی در فعالیت حرفه‌ای شما به‌عنوان مجری و گوینده است. همکاری‌ات با تلویزیون چگونه شروع شد؟

یک‌سال بعد از شروع کارم در رادیو، شبکه جهانی جام جم برای جذب گوینده خبر، اطلاعیه‌ای در روزنامه‌ها منتشر کرد و من هم آن را پر کردم. تست گویندگی شامل صدا و تصویر بود و اصلا اهمیتی نداشت که گوینده چه متنی را می‌خواند، اما با اصرار خودم یک خبر ورزشی خواندم. از بین انبوه خبر‌ها یک خبر ورزشی پیدا کردم که مربوط به مسابقات دوچرخه‌سواری توردوفرانس بود. خبر را خواندم و همین انتخاب باعث شد در تست گویندگی خبر ورزشی قبول شوم.

بعد‌ها که با آقای حیاتی صحبت کردم به من گفت که در دور اول همه مخالف انتخاب تو بودند، چون ۲۰ سال بیشتر نداشتی، اما وقتی روی دور کُند کارت را تماشا کردیم و دیدیم با چه تبحری خبر ورزشی را می‌خوانی رأی همه تغییر کرد. تأیید‌شدن از سوی آقای حیاتی، معادل اخذ درجه دکتری برایم ارزش دارد.

بعد هم به‌عنوان مجری و گوینده برنامه‌های پرمخاطب ورزشی با شبکه سوم همکاری کردی؟

در نخستین دوره‌های آموزشی‌ای که با حضور استاد سنماری - از مدرسان ارشد صدا و سیما - برای ما برگزار کردند، ایشان به من گفت تو چقدر خوبی. آن لحظه خیلی جدی نگرفتم، اما چند روز بعد متوجه شدم که استاد سنماری، نامه مرا برای اجرا در شبکه‌های داخلی زده و شوخی‌شوخی از شبکه برون‌مرزی به شبکه سوم منتقل شدم.

تعدادی از گویندگان خبر ورزشی تلویزیون مثل علیرضا دهقانی نماینده مجلس و مازیار ناظمی سخنگوی وزارت ورزش و جوانان شدند یا حتی غلامعلی پیرایرانی، بعد‌ها به مناصب سیاسی و سازمانی رسید. اینکه از این نمد می‌توانی کلاهی نصیب خودت کنی وسوسه‌ات نکرده است؟

به‌نظرم هر آدمی را بهر کاری ساخته‌اند. من برای کار‌های اجرایی و مدیریتی ساخته نشده‌ام. از طرف دیگر معتقدم به‌عنوان گوینده تلویزیون کار کرده‌ام و پولش را گرفته‌ام و دلیلی ندارد از این نمد به فکر کلاه دیگری برای خودم باشم. در مسیر کار حرفه‌ای اگر پیشنهادی مثل اجرای برنامه داشته باشم یک اتفاق معمول است، اما اینکه به‌عنوان گوینده خبر بخواهم نماینده مردم کرج در مجلس شوم هیچ ارتباطی به‌کار حرفه‌ای‌ام ندارد و من دانش این کار را ندارم. فکر می‌کنید عادل فردوسی‌پور چگونه مرا شناخت و برای برنامه نود دعوت به همکاری کرد؟ عادل فردوسی‌پور مرا روی آنتن خبر ورزشی دید وگرنه هیچ شناختی از هم نداشتیم و ارتباطی بین ما نبود.

فکر می‌کنی اگر گوینده‌ای به‌واسطه ارتباطات خوبی که دارد پله‌پله بالا برود و مقام و منصب دولتی و سازمانی بگیرد، ایرادی به آن وارد است؟

ایرادی به این کار وارد نیست، کما‌اینکه در اوکراین هم یک کمدین، رئیس‌جمهور می‌شود.

بخشی زیادی از کار حرفه‌ای‌ات با برنامه‌هایی که عادل فردوسی‌پور ساخته مربوط است. آشنایی‌ات با فردوسی‌پور محصول یک اتفاق است یا نگاه حرفه‌ای او باعث شد با برنامه نود همکاری کنی؟

آشنایی من و عادل فردوسی‌پور بر سر یک گرسنگی ساده بود. یک روز تیم ملی جوانان بازی داشت و بوفه خبر هم تعطیل بود. من از شدت گرسنگی به بوفه ساختمان شبکه خبر رفتم و همانجا بود که برای نخستین بار با عادل فردوسی‌پور رودررو شدم. ما ۲ نفر هرگز یکدیگر را ندیده بودیم، اما کاملا از هم شناخت داشتیم. بعد از سلام و احوالپرسی خیلی تشویقم کرد و با اینکه فقط چند‌ماه از شروع کارم در تلویزیون گذشته بود، با همان لحن معروفش به من گفت تو چقدر خوبی.

من هم تشکر کردم و از هم جدا شدیم. شروع کارمان هم به بازی‌های آسیایی گوانگژو برمی‌گردد که مزدک میرزایی برای گزارش بازی‌های تیم ملی به محل مسابقات اعزام شده بود و برنامه نود نریتور نداشت. عادل هم تماس گرفت و گفت در این چند هفته‌ای که مزدک نیست بیا و در برنامه نود نریشن بخوان. من هم رفتم و این همکاری تا امروز ادامه پیدا کرده است.

برایت قابل باور بود که معروف‌ترین مجری تلویزیون از تو تعریف می‌کند؟

تعریف و تشویق عادل فردوسی‌پور از جنس تأیید آقای حیاتی بود. وقتی در شروع کارم تأیید آقای حیاتی و در ورزش تمجید عادل فردوسی‌پور را دیدم این ظرفیت را داشتم که همه ایران بگویند چه مجری بدی هستی و من عین خیالم نباشد. می‌دانستم که آن‌ها از تأیید من نفعی نمی‌برند و همین تأیید‌ها مسیر زندگی‌ام را به کلی تغییر داد. متأسفانه ما ایرانی اهل تعریف کردن از یکدیگر نیستیم. باور کنید اتفاق بدی نمی‌افتد اگر به دوست یا همکارمان بگوییم این لباسی که امروز پوشیدی زیباست. حکایت همان دوست‌ات دارم‌هاست که از همدیگر دریغ می‌کنیم.

خودت را مدیون فردوسی‌پور می‌دانی؟

قبل از شروع همکاری، عادل دورادور معلم من بود. وقتی نوجوان بودم درک می‌کردم که عادل فردوسی‌پور به‌عنوان گزارشگر جوان وارد تلویزیون شده و ثابت کرده که یک مجری یا گوینده خوب الزاما نباید موی سفید یا صدای مخملی داشته باشد. او ثابت کرد که با تکیه بر توانایی‌ها می‌شود معیار‌های کلاسیک را کنار گذاشت. اصلا در کلاس زبان ثبت‌نام کردم، چون در دوره دبیرستان متوجه شدم عادل زبان انگلیسی خوانده و راه درست همین است؛ به همین دلیل می‌گویم عادل فردوسی‌پور حق معلمی به گردنم دارد.

فراز و فرود‌های اجرای فوتبال ۱۲۰ برای مخاطبان این برنامه کمی عجیب است. برنامه‌ای که با اجرای شما شروع شد، مدتی بعد به محمد‌حسین میثاقی رسید و بعد از رفتن او، دوباره آن را اجرا می‌کنی. دلیل این رفتن‌ها و آمدن‌ها چیست؟

فوتبال ۱۲۰ از ابتدا قرار بود با اجرای محمد‌حسین میثاقی روی آنتن برود. وقتی فصل اول برنامه به پخش نزدیک شد، سیاست شبکه ورزش این بود که از نیرو‌هایی استفاده کند که در شبکه‌های دیگر حضور نداشته باشند. در آن برهه محمد‌حسین میثاقی گزارشگر برنامه نود بود و به‌همین دلیل مدیریت شبکه ورزش با اجرای فوتبال ۱۲۰ توسط او مخالفت کرد. وقتی عادل برای اجرای این برنامه تماس گرفت به من گفت اجرای تو موقت است تا زمانی‌که این منع برداشته شود و میثاقی بتواند در شبکه ورزش اجرا کند.

هر کسی جز عادل فردوسی‌پور چنین پیشنهادی به من می‌داد بدون تردید پاسخ منفی می‌دادم، چون هرگز به جای مجری دیگری به برنامه‌ای نمی‌روم. وقتی جهانگیر کوثری با شبکه دوم قطع همکاری کرد از من خواستند برنامه ورزش از نگاه دو را اجرا کنم، اما قبول نکردم و گفتم روی صندلی‌ای که جهانگیر کوثری نشسته نمی‌نشینم. داستان عادل و فوتبال ۱۲۰ برایم فرق داشت، چون می‌دانستم پیشنهادش را صادقانه مطرح کرده و بخش زیادی از کار حرفه‌ای‌ام را مدیون او بودم.

از طرفی معمولا جایی کار می‌کنم که یا پول خوبی داشته باشد یا حسابی دیده شود و یا اینکه چیزی یاد بگیرم. عادل و فوتبال ۱۲۰ برایم مورد آخر بود. ۲ فصل و نیم، برنامه را اجرا کردم تا فصل سوم که شبکه با مشکلات مالی مواجه شد و فوتبال ۱۲۰ برای مدتی روی آنتن نرفت. در همان برهه به شبکه جام‌جم و بخش خبر برگشتم و همزمان مشکل محمدحسین میثاقی هم حل شد و برنامه با اجرای او باز هم روی آنتن رفت.

بسیاری از مخاطبان فوتبال ۱۲۰ با صدا و تصویر تو ارتباط برقرار کرده بودند. چرا عادل فردوسی پور روی اجرای میثاقی اصرار داشت؟

بحث اصرار عادل نیست. در توافق بین من و عادل تأکید شده بود که موقتا فوتبال ۱۲۰ را اجرا کنم. اجرای موقتی ممکن بود یک برنامه باشد یا چند سال طول بکشد. من باید برادری خودم را ثابت می‌کردم که اینگونه هم شد. خودم را مستأجری می‌دانستم که یک روز باید خانه را به صاحبخانه تحویل بدهد و برود. هیچ کدورتی هم بین من و عادل ایجاد نشد، اما کسانی که از بیرون شاهد ماجرا بودند قضاوت نادرست کردند. حتی جایی نوشته بودند عادل فردوسی‌پور که یک زمانی حمید محمدی را از برنامه‌اش حذف کرده بود، حالا این اتفاق برای خودش افتاده است! درحالی‌که اصلا حذفی در کار نبود و ما براساس یک توافق که از روز اول داشتیم قطع همکاری کردیم.

البته ماجرای برگشت شما و اجرای دوباره فوتبال ۱۲۰ بدون حاشیه نبوده است. با توجه به اتفاقاتی که برای فردوسی‌پور افتاد، او و محمدحسین میثاقی نمی‌توانستند با هم کار کنند و همین موضوع زمینه بازگشت شما به استودیوی فوتبال ۱۲۰ را فراهم کرد؟

همینطور است. مجموعه اتفاقاتی که برای همه ما رخ داد خوب نبود. یک جمله مشهوری هست که می‌گوید جنگ‌ها برنده ندارند، برنده اصلی فروشندگان اسلحه هستند. در این ماجرا‌ها کسی برنده نبود.2054081_271

فکر نمی‌کنی برنده اصلی شما بودی که یک‌بار دیگر به استودیوی فوتبال ۱۲۰ برگشتی؟

من هم برنده نبودم، چون مردم به مجری و گوینده عادت می‌کنند و دوست ندارند عادتشان را از دست بدهند. مخاطب فوتبال ۱۲۰ به اجرای پرشور و حرارت محمدحسین میثاقی عادت کرده و من برایشان تازه‌واردی هستم که به فرصت بیشتری نیاز دارد.

احساس می‌شود مقایسه با محمدحسین میثاقی ذهنت را درگیر کرده و آن اعتماد به‌نفس قبل را برای اجرای برنامه نداری. این‌‍طور نیست؟

اعتراف می‌کنم در برنامه اول اعتماد به‌نفس نداشتم و دلیلش اتفاقات پشت‌پرده‌ای است که نمی‌خواهم در مورد آن صحبت کنم.

به‌عنوان مجری و گوینده‌ای که سال‌ها با عادل فردوسی‌پور کار کرده فکر نمی‌کنی با حذف او موقعیتی که داشتی به خطر افتاده؟

من کارمند رسمی بخش خبر هستم و عنوان سازمانی من گوینده خبر است. در کنار کار گویندگی، نریشن هم می‌خوانم و با برنامه‌های مختلف غیرورزشی هم کار کرده‌ام. این ماجرا‌ها را تهدیدی علیه خودم نمی‌دانم، همانطور اگر عادل فردوسی‌پور مدیر شبکه شود هم فرصتی برای خودم نمی‌دانم. رفاقت من و عادل تا پشت در استودیو است.

در توافق بین من و عادل تأکید شده بود که موقتا فوتبال ۱۲۰ را اجرا کنم. اجرای موقتی ممکن بود یک برنامه باشد یا چند سال طول بکشد. من باید برادری خودم را ثابت می‌کردم که اینگونه هم شد.

خوره فوتبال نیستم

مجری پرمخاطب‌ترین برنامه فوتبالی تلویزیون باید مخزن اطلاعات ریز و درشت فوتبالی باشد، اما حمید محمدی می‌گوید دیوانه فوتبال نیست و اطلاعاتش برای اجرای یک برنامه فوتبالی کفایت می‌کند.

کسی که فوتبال ۱۲۰ را اجرا می‌کند باید اطلاعات وسیع فوتبالی داشته باشد. اطلاعات فوتبالی‌ات را چگونه به‌روز می‌کنی؟

من خوره فوتبال نیستم، اما فوتبال‌دوست هستم. هیچ وقت برای تماشای بازی‌های سری B ایتالیا پای تلویزیون نمی‌نشینم، اما تماشای فوتبال‌های مهم اروپا را از دست نمی‌دهم. ضمن اینکه تغذیه اطلاعاتی می‌شوم، روزنامه‌های ورزشی و سایت‌های خبری را مرور می‌کنم و خودم را به‌روز نگه می‌دارم.

بهترین خبر ورزشی‌ای که در این سال‌ها گفتی کدام بود؟

فکر می‌کنم برد ۴ بر صفر لیورپول مقابل بارسلونا هیجان‌انگیزترین خبری بود که خواندم. خبر قهرمانی تیم ملی والیبال نوجوانان در مسابقات جهانی هم از این نظر برایم جذاب بود که نخستین قهرمانی تاریخ ورزش ایران در ورزش‌های گروهی بود.

با توصیه استاد شجریان خواننده شدم

با پیشینه‌ای که از گویندگان خبر ورزشی تلویزیون سراغ داریم، کمی برایمان عجیب است که حمید محمدی دلمشغولی‌هایی مثل خواندن کتاب و آوازخوانی یا خطاطی داشته باشد. زندگی او در کنار گویندگی و اجرا با هنر هم آمیخته است.

جز گویندگی و اجرا معمولا مشغول چه کاری هستی؟

یا مشغول خطاطی هستم و یا کتاب می‌خوانم.

معمولا کتاب‌هایی با چه موضوعی می‌خوانی؟

به همه ژانر‌ها علاقه دارم. آخرین کتاب‌هایی که خواندم و خواندن آن‌ها را به همه توصیه می‌کنم یکی «مرشد و مارگاریتا»، نوشته میخائیل بولگاکف و دیگری «انسان خردمند»، نوشته یووال هرری بوده است. توصیه می‌کنم هر کتابی دست‌تان است را زمین بگذارید و خواندن این دو کتاب را شروع کنید.

از نوجوانی به کتابخوانی علاقه داشتی؟

تفریح ما بچه‌های دهه‌شصتی به فوتبال در کوچه پسکوچه‌ها محدود می‌شد و موقعی که در خانه بودیم باید یک کاری برای خودمان می‌تراشیم. من هم مطالعه را انتخاب کردم و نخستین کتابی که از کتابخانه پدرم برداشتم و مطالعه کردم دایره‌المعارف بود.

به موسیقی هم علاقه داری؟

من سبک موسیقی خواننده‌هایی مثل احسان خواجه‌امیری، محمد اصفهانی و حجت اشرف‌زاده را می‌پسندم. جالب است بدانید، با توصیه استاد شجریان به سمت خوانندگی رفتم و دوره موسیقی سنتی را نزد استاد عباسی گذراندم. ماجرا از این قرار است که استاد به دوست مشترکمان گفته بود به فلانی بگو صدای خوبی دارد و بخواند. من هم نزد استاد عباسی و پایوند ردیف‌های آوازی را خواندم.

استاد‌ها درباره صدای شما چه نظری داشتند؟

نظرشان مساعد بود و به همین دلیل خوانندگی را ادامه دادم. الان هم برای خودم دلی‌دلی می‌کنم، اما موقعیتی پیش نیامده که به‌طور حرفه‌ای ادامه بدهم. اگر سرمایه‌گذار یا آهنگساز پیدا شود در توان خودم می‌بینم که آلبوم موسیقی منتشر کنم.

دوست داری با کدام آهنگساز کار کنی؟

با یک آهنگساز استقلالی به نام محمدرضا چراغعلی! یک‌بار برای آقای چراغعلی هم خواندم و صدایم را پسندید.