به گزارش پارس نیوز، 

به راستی چند کارگردان زن می شناسیم؟ فیلم های جذاب و دیدنی بسیاری هستند که شاید هیچ وقت نمی دانستیم که یک زن آنها را کارگردانی کرده است. فیلم هایی مثل: پیانو، فریدا، لیدی برد، هیولا و استخوان زمستان. در این مطلب برآنیم تا بهترین کارگردانان زن تاریخ سینما را معرفی کنیم.

-مری هارون (Mary Harron)

او که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد است؛ فیلمسازی را از 43 سالگی شروع کرد. مری هرون را برای ساخت فیلم های مستقل می شناسند؛ همچنین به خاطر فضای زن محور فیلم هایش، به او لقب فیلمساز فمنیست دادند. فیلم هایی مثل: روانی آمریکایی، من به اندی وارهول شلیک کردم و بتی پیج بدنام از آثار او هستند.

همچنین سریال کوتاه «نام مستعار: گریس» را او ساخته است. تنها جایزه ای که او در سمت کارگردان دریافت کرده؛ جایزه یک عمر فعالیت هنری از فستیوال فیلم استکهلم است. اما فیلم های مری هرون تا کنون نامزد جوایز متعددی مثل: جایزه انجمن منتقدان لندن، جایزه بزرگ فستیوال فیلم ساندنس و فستیوال فیلم ونیز شده اند. همچنین سریال کوتاه او برنده جایزه اسکرین اوارد کانادا شده است.

-پنی مارشال (Penny Marshall)

او اولین کارگردان زن است که فیلمش «بزرگ (1988)» در آمریکا بیش از 100 میلیون دلار فروخت. از دیگر فیلم های معروف او می توان «بیداری ها» و «همسر واعظ» را نام برد. او برنده جایزه ساترن بهترین کارگردانی از آکادمی فیلم های ترسناک و علمی-تخیلی آمریکا شده است. او در بازیگری هم افتخارات بسیاری دارد و 3 با نامزد جایزه گلدن گلوب شده است.

پنی مارشال، در 75 سالگی در لس آنجلس درگذشت. خاکستر او در آرامگاه فارست لاون مموریال است.

-پتی جنکینز (Patty Jenkins)

او اولین زنی است که یک فیلم ابرقهرمانی با یک قهرمان زن را کارگردانی کرده است؛ این فیلم سینمایی، «زن شگفت انگیز» محصول سال 2017 است که علاوه بر پرفروش بودن، بازخوردهای خوبی از منتقدان دریافت کرده است. تحصیلات او در حوزه نقاشی است اما دوره کارگردانی را در انستیتو فیلم آمریکا گذرانده است.

یکی دیگر از فیلم های مطرح او «هیولا» است که درباره یک قاتل زنجیره ای به نام «آیلین وورنوس» است. او برای ساخت این فیلم، شخصا با «وورنوس» که در آن زمان زندان بود مکاتبه کرده است. جنکینز برای کارگردانی سریال «کشتن» نامزد جایزه بفتا شده است.

-کاترین بیگلو (Kathryn Bigelow)

او با چندین جایزه امی، بفتا، برلین و دیگر جوایز معتبر سینمایی یکی از موفق ترین کارگردان های زن تاریخ سینما است. همچنین اولین زنی که در تاریخ آکادمی اسکار، توانست برنده جایزه اسکار بهترین کارگردان شود. او در واقع جایزه را در رقابت با همسر سابقش، «جیمز کامرون» که برای فیلم «آواتار» نامزد بهترین کارگردانی شده بود، به دست آورد.

فیلم «مهلکه» (The Hurt Locker) در سال 2010 برنده 6 جایزه اسکار شد و این موفقیتی بزرگ برای «بیگلو» محسوب می شود. از دیگر فیلم های مهم او می توان به «سی دقیقه بعد از نیمه شب»، «تاریکی نزدیک» و «روزهای عجیب و غریب» اشاره کرد. نویسنده و تهیه کننده «روزهای عجیب و غریب»، جیمز کامرون بود اما این فیلم یک شکست تجاری در کارنامه بیگلو محسوب می شود.

-سوفیا کوپولا (Sofia Coppola)

شاید زمانی او را فقط به عنوان دختر کارگردان بزرگ «فرانسیس فورد کوپولا» می شناختند اما حالا او کارگردانی است که نامزد جایزه اسکار و گلدن گلوب شده و 1 اسکار برای نگارش فیلمنامه «گمشده در ترجمه» در کارنامه اش دارد. او تحت تعالیم پدرش کارگردانی را آموخت؛ حتی تهیه کننده اولین فیلم سینمایی او، پدرش بود اما چیزی نگذشت که سوفیا راهش را پیدا کرد و در فیلم دومش، «گمشده در ترجمه»، خودش تهیه کننده و فیلمنامه نویس بود. همین فیلم بود که او را به محبوبیت رساند و باعث شد از او در جشنواره ها و مراسم مختلف تجلیل شود.

از دیگر فیلم های مهم «سوفیا کوپولا»، فیلم «فریب خورده» است که برایش جایزه نخل طلای بهترین کارگردانی را از هفتادمین جشنواره کن به ارمغان آورد.

-جین کمپیون (Jane Campion)

جین کمپیون، یکی از 4 کارگردان زنی است که نامزد جایزه اسکار شده است. او از دهه 1980 شروع به فیلمسازی کرد و اولین فیلم کوتاهش برنده نخل طلای جشنواره کن در سال 1986 شد؛ 28 سال بعد، در سال 2014 ، جین کمپیون رئیس هیات داوران جشنواره کن شد. اما فیلمی که او را نامزد جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا در بخش بهترین کارگردان کرد؛ «پیانو» محصول سال 1993 بود.

از دیگر آثار مطرح او می توان فیلم «ستاره فروزان» و سریال «بالای دریاچه» را نام برد که برای هر کدام چندین بار نامزد بهترین کارگردانی شده است.

جین کمپیون، یکی از 4 کارگردان زنی است که نامزد جایزه اسکار شده است.

-جولی تایمور (Julie Taymor)

شاید پررنگ ترین اثر سینمایی «جولی تایمور»، فیلم سینمایی «فریدا» باشد که نامزد 5 جایزه اسکار و برنده 2 اسکار شده است.

«جولی تایمور»، کارش را با کارگردانی تئاتر شروع کرد و نمایش «شیر شاه» او در برادوی، در سال 1997، پرفروش ترین نمایش در تاریخ باکس آفیس شد. این نمایش برنده 11 جایزه تونی شد. علاقه او به تئاتر، ریشه در کودکی اش دارد؛ او از 10 سالگی عضو تئاتر کودکان بوستون بود و در ده ها نمایش بازی کرده بود.

بعد از اتمام دبیرستان در 16 سالگی به پاریس رفت تا به مدرسه تئاتر بین المللی ژاک لکوک برود. سپس او به ساخت نمایش و اپرا ادامه داد. او توانست برنده جایزه گوگنهایم شود که به افرادی با توانایی های بالای هنری اهدا می شود. بالاخره، «تایمور» در سن 40 سالگی اولین فیلم سینمای اش با عنوان «تیتوس» را کارگردانی کرد؛ این فیلم در طراحی لباس نامزد اسکار شد.

فیلم دومش «فریدا» بود و بعد از آن فیلم های «دور دنیا»، «طوفان» و «رویای نیمه شب تابستان» را ساخت.

او هم اکنون در حال ساخت یک فیلم سینمایی درباره «گلوریا استاینم»، یکی از رهبران اصلی موج دوم فمینیسم در آمریکا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، است.

-دبرا گرانیک (Debra Granik)

او را با فیلم «استخوان زمستان» می شناسند؛ دومین و می توان گفت بهترین فیلم این کارگردان که نامزد 4 جایزه اسکار شد.

«دبرا گرانیک» در زمینه علوم سیاسی لیسانس گرفت اما تحصیلاتش را در رشته هنر و در دانشگاه هنر ماساچوست ادامه داد. در آنجا بود که به عنوان پرژوه چند فیلم کوتاه و تبلیغاتی ساخت و بعد برای تحصیل در رشته فیلمسازی به دانشکده هنر نیویورک رفت و اولین فیلم کوتاهش با عنوان « Snake Feed » را ساخت که همان سال در جشنواره فیلم ساندنس برنده جایزه شد.

این فیلم کوتاه، مقدمه ای برای ساخت اولین فیلم سینمایی دبرا گرانیک با عنوان «تا مرز استخوان» بود. این فیلم تحسین منقدان را برانگیخت و برنده جایزه بهترین کارگردانی از ساندنس و نامزد همین رشته در فیلم مستقل اسپریت شد.

جدیدترین فیلم او «ردی به جا نگذار» است که برنده جوایز بسیاری شده است و مثل دیگر فیلم هایش، مردم و منتقدان از آن راضی بودند.

-جسی نلسون (Jessie Nelson)

او را به عنوان نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «من سم هستم» می شناسند؛ فیلمی که اگرچه مورد حمله منتقدان سینما قرار گرفت اما برنده جایزه بشردوستانه و نامزد 1 جایزه اسکار شد و بازخورد مردمی بسیار خوبی دریافت کرد.

«جسی نلسون» کارگردانی را با فیلم «کورینا، کورینا» در سال 1991 آغاز کرد؛ فیلمی در ژانر کمدی که موفق شد نظر مخاطبان را به خود جلب کند اما همچنان منتقدان از آن ناراضی بودند.

-گرتا گرویگ (Greta Gerwig)

این کارگردان جوان، با فیلم «لیدی برد» نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد. این فیلم به نحوی برگرفته از زندگی شخصی او در دوران نوجوانی در ساکرامنتو و سپس ترک آنجا به نیویورک است. او تصمیم داشت نمایشنامه نویس شود و مدتی در این زمینه فعالیت کرد اما کمی بعد به عنوان بازیگر در چند فیلم و سریال بازی کرد.

در سال 2008 در سن 25 سالگی، او اولین فیلم سینمایی خود را با عنوان «شب ها و آخر هفته ها» ساخت و خودش هم در آن بازی کرد.

«لیدی برد» فیلم دومش بود که هم تحسین منتقدان را برانگیخت و هم نامزد 5 جایزه اسکار شد. گرویگ در حال حاضر در حال ساختن فیلم سومش «زنان کوچک» است.

-میمی لدر (Mimi Leder)

«میریم لدر» در خانواده ای یهودی بزرگ شد؛ پدرش، پل لدر،  فیلمسازی مستقل و مادرش که بازمانده کمپ های آشویتس بود؛ نوازنده پیانو بود. در کودکی به واسطه شغل پدرش با مبانی فیلمسازی آشنا شد. پل، او را به سینما رفتن و فیلم دیدن تشویق می کرد و «میمی»، فیلم « 8½ » فلینی را با عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلم هایی که دیده است یاد می کند.

علاوه بر این، او تحت تاثیر زندگی سخت پدر و مادرش در اروپا، فیلم کوتاهی با عنوان « Sentimental Journey » ساخته است. او تفکراتی فمنیستی و ضد جنگ دارد و سعی کرده آن را در فیلم هایش به تصویر بکشد. آثار او بیشتر در فیلم ها و سریال های تلویزیونی خلاصه می شوند که برای آنها 8 بار نامزد جایزه امی شده و 2 جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرده است.

از فیلم های برگزیده «میمی لدر» می توان «بر اساس جنسیت» را نام برد؛ داستان آن برگرفته از زندگی واقعی زنی به نام «روث بیدر گینزبرگ» است که با تبعیض های جنسیتی جنگید، به عنوان تنها زن در دانشکده حقوق تحصیل کرد و دادستانی عالی رتبه شد.

«لدر»، چندین قسمت از سریال هایی مثل: «بی شرم» و «فوریت های پزشکی» را ساخته است.

-تامارا جنکینز (Tamara Jenkins)

این کارگردان یهودی تبار را بیشتر با فیلم «زاغه های بورلی هیلز» که در ژانر کمدی سیاه است می شناسند. فیلمی بر اساس زندگی واقعی او است؛ بعد از طلاق پدر و مادرش او مجبور می شود با برادرهایش به بورلی هیلز برود و با پدرش که یک فروشنده ماشین است زندگی کند. اوایل دهه 1980 او از خانواده جدا می شود و به نیویورک می رود تا در دانشگاه نیویورک دوره فیلمسازی بگذراند.

در همان زمان است که در گروه تولید تور تئاترهای مختلفی مثل: شیکاگو، بینوایان و گربه ها شرکت می کند. چندی بعد او موفق به دریافت «کمک هزینه گوگن هایم» می شود که به افرادی با توانایی بالا برای خلق آثار هنری اهدا می شود.

از دیگر فیلم های او می توان به «خانواده سَوِج» اشاره کرد که برایش یک نامزدی در رشته فیلمنامه نویسی در اسکار و جوایز فیلم مستقل اسپریت را به همراه داشت.

فیلم دیگرش «زندگی خصوصی» که در جشنواره کن 2018 اکران شد هم توانست جایزه بهترین کارگردان را در انجمن روزنامه نگاران سینمایی را به دست بیاورد.

-انیِس واردا (Agnès Varda)

واردا، یکی از بازماندگان موج نوی سینمای فرانسه بود و بیشتر درباره مسائل اجتماعی و فمنیستی فیلم و مستند می ساخت. او کودکی پر تنشی داشت؛ در میانه جنگ جهانی دوم در شهر ست، با خانواده‌اش روی یک قایق زندگی می کرد. نام اصلیش «آرلت» بود اما در 18 سالگی آن را به «انیس» تغییر داد.

او با بورسیه وارد دانشگاه سوربون شد و لیسانس ادبیات و روانشناسی گرفت. واردا که فعالیت هنری اش را به عنوان عکاس آغاز کرده بود در اوایل شکل گیری موج نو در فرانسه، فیلمسازی را شروع کرد و تا زمان حیاتش، 54 اثر را کارگردانی کرد.

او جوایز و افتخارات بسیاری دریافت کرده است؛ از خرس نقره ای برلین برای فیلم «شادی» تا شیر طلای ونیز برای «خانه به دوش» و جایزه افتخاری جشنواره کن که در سال 2015 دریافت کرد.

در پوستر  هفتاد و دومین جشنواره کن، از تصویر جالبی از «انیس واردا» در سن 26 سالگی در حال فیلمبرداری استفاده شده است. او چندی پیش، (29 مارس 2019) در اثر بیماری سرطان و در سن 90 سالگی در پاریس از دنیا رفت.