شمار زیادی از سیاستگذاران آمریکایی مخالف ایران و منتقدان جمهوری اسلامی بر این باورند که همه گیری ویروس کرونا می تواند به تغییر نظام در ایران بینجامد یا این کشور را به تغییرات گسترده در رفتارش ترغیب کند. اما چنین اتفاقی غیرمحتمل است و این دیدگاه، خوانش نادرستی از نفوذ نهادهای سیاسی منتخب در ایران به شمار می رود. در حقیقت، همه گیری ویروس کرونا و فشارهای فزاینده ایالات متحده احتمالا به تقویت نهادهای نظامی و مذهبی ایران منجر می شود.

از اواخر فوریه که دولت ایران از اولین مورد ابتلا به کووید 19 خبر داده، ایران در میان 10 کشور جهان با بیشترین آمار ابتلا بوده است. اما برخلاف سایر کشورهای درگیر با بیماری، اقتصاد ایران پیش از شیوع بیماری در آستانه فروپاشی قرار داشت. سوء مدیریت و فساد، رژیم تحریمی ایالات متحده و کاهش قیمت نفت سبب شده ایران بالاترین نرخ رکود در تاریخ نوین خود را با 41 درصد تورم در سال 2019 و نرخ رشد منفی 7.6 درصد و کسری بودجه 20 درصدی شاهد باشد. 

ایالات متحده تحریم ها را تسهیل نکرده است

سیاست رسمی دولت دونالد ترامپ در قبال ایران، همانند بسیاری از دیگر زمینه های سیاستگذاری دولت او، تنها هدف خنثی کردن سیاست های دولت اوباما را دنبال می کرده است. ترامپ از توافق هسته ‌ای سال 2015 ایران با آمریکا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و بریتانیا خارج شد و کمپین اعمال فشار حداکثری از جمله تحریم های شدید اقتصادی را آغاز کرد تا ایران را به کاهش فعالیت در خاورمیانه وا دارد.

دولت ترامپ درخواست های ایران و سران کشورهای اروپایی، قانونگذاران مجلس های سنا و نمایندگان و جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای تسهیل موقت تحریمها را رد کرده است. دولت ایالات متحده همچنین ماه گذشته با درخواست ایران برای دریافت وام فوریتی 5 میلیارد دلاری از صندوق بین المللی پول مخالفت کرد. دولت ایران می گوید که تحریم ها این کشور را در رسیدگی به بیماری همه گیر و کنترل عواقب اقتصادی آن تحت فشار گذاشته است.

وزارت امور خارجه آمریکا و رسانه های فارسی زبان وابسته به آن سعی کرده اند به ملت ایران بقبولانند که آیت الله علی خامنه ای، مقام معظم رهبری ایران، و بنیادهای فرعی در این کشور منابع لازم برای مبارزه با بیماری همه گیر را دارند و از این رو؛ به بودجه خارجی نیازی نیست. در ماه مارس در یک گزارش وزارت امور خارجه آمریکا درباره کووید 19 این ادعا مطرح شد که نظام جمهوری اسلامی دارایی های قابل توجهی دارد که می تواند آنها را برای رفع نیازهای بهداشتی و درمانی مردم به کار گیرد. در این میان، آمریکا پیشنهاد ارائه کمک به ایران را مطرح کرد و تهران هم گفت که واشنگتن باید به جای کمک های بشردوستانه، تحریم ها را لغو و دارایی های خارجی ایران را آزاد کند.

از مردم ایران چه سیگنال هایی دریافت می شود؟

در حال حاضر به نظر می رسد که مردم ایران به لغو تحریم ها اهمیت چندانی نمی دهند. این در حالی است که در سه سال مذاکرات پیش از حصول توافق هسته ای، هر گام به جلو با جشن و سرور در خیابان های تهران همراه می شد که دلیل اصلی آن امید به رفع تحریم ها بود. در مارس 2016 که مردم ایران یک مجلس حامی توافق را انتخاب کردند، خوش بینی ملی به اوج رسیده بود. اما به نظر می رسد مردم اکنون امید و اعتماد خود را به عملکرد دولت از دست داده اند و نشانه این مساله نیز کمترین حضور در انتخابات مجلس در ماه فوریه در تاریخ انقلاب اسلامی بود. ایران همچنین در ماه نوامبر گذشته (در پی افزایش قیمت بنزین)، ناآرامی های گسترده را شاهد بود. از این رو، ظاهرا اکنون جبهه منسجم مردمی در حمایت از درخواست های دولت برای تسهیل تحریم های اقتصادی وجود ندارد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز به تدابیر مربوط به ویروس کرونا پیوسته است. این نهاد نظامی به تدریج در همه جنبه های دولت از جمله اطلاعات، بانکداری، رسانه، ساخت و ساز و مراقبت های بهداشتی وارد شده است. سپاه پاسداران اخیرا یک شبکه ایمنی برای 3.5 میلیون خانواده کم درآمد پیشنهاد کرده که این یعنی بیش از 11.5 میلیون نفر به علاوه نیروهای سپاه و داوطلبان از نظر مالی به سپاه پاسداران وابسته خواهند بود.

بنیادها، موسسات خیریه عمومی در ایران که منابع مالی قابل ملاحظه ای را کنترل می کنند، نیز ممکن است نقش بیشتری در امور ایفا کنند. بنیاد امداد امام خمینی (ره) که هم اکنون 4.3 میلیون نفر را تحت حمایت دارد، پیش بینی کرده شمار افراد درخواست کننده برای کمک در پی بحران ناشی از شیوع کرونا به میزان قابل توجهی افزایش یابد. ارائه این حجم گسترده از کمک سبب می شود که این نهادها و بنیادها نفوذ سیاسی زیادی در میان افراد تحت حمایت خود داشته باشند.

مردم ایران با توجه به امید اندکی که به دریافت کمک های مالی بین المللی یا حتی آزاد شدن دارایی های خارجی مسدود شده کشور دارند، از تخصیص منابع تحت کنترل مقام معظم رهبری به منافع عمومی استقبال می کنند. سیاستمداران اصلاح طلب مانند رئیس جمهوری حسن روحانی نیز از این تدابیر استقبال کرده و اذعان داشته اند که دولت نمی تواند به تنهایی هزینه های کلان این فاجعه ملی را تحمل کند.

اما این نوع مشارکت عواقب مختص خود را دارد و می تواند محاسبات دولت ترامپ درباره ایران را پیچیده کند. نیاز به مداخله سپاه و بنیادها در انجام وظایف اجرایی از جمله تهیه غذا برای فقرا، ارائه خدمات درمانی و پرداخت کمک هزینه برای خانواده های کم درآمد قطعا افزایش خواهد داشت. اقتصاد ایران در سال 2020 رو به وخامت می رود و درآمد نفتی آن به شدت کاهش می یابد. صندوق بین المللی پول نرخ رشد منفی 6 درصد را برای ایران در سال 2020 پیش بینی کرده است.

هنوز برای پیش بینی اینکه دولت ایران در نتیجه افزایش مشارکت سپاه پاسداران و سایر نهادهای غیرمنتخب جمهوری اسلامی دستخوش چطور تحولاتی خواهد شد، زود است. اما این، آشکار گسترش نفوذ «دولت نامرئی» در امور اجرایی و عقب نشینی دولت منتخب از امور عمومی است و این شرایط می تواند برای استراتژی ایالات متحده که اساسا به دنبال توانمندسازی ارگان های منتخب ایران است، مشکل ساز باشد. این تحولات جدید همچنین با هدف اعلام شده دولت ترامپ در اعمال تحریم ها، یعنی عادی سازی رفتار ایران، مغایرت دارد. در مقابل، به نظر می رسد که تحریم های ایالات متحده از کارآیی و توانمندی دولت منتخب میانه رو کاسته و تسلط نهادهای جانبی مذهبی و سیاسی بر امور مربوط به زندگی مردم ایرانی را افزایش داده است.