به گزارش پارس نیوز، 

اندیشکده «گلوب سِک 2018 مجمع براتیسلاوا» میزگردی با عنوان «ثبات در خاورمیانه در آشوب: حصول به ثبات پایدار» برگزار کرد.

در این نشست «کاترین اشتون» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجی امارات متحده عربی، «کارل بیلت» وزیر خارجه سابق سوئد و «جان الن» نماینده ویژه باراک اوباما در ائتلاف به رهبری آمریکا علیه داعش حضور داشتند.

در ابتدا مقام اماراتی پشت میکروفون رفت و از توانمندی‌های اقتصادی این کشور حاشیه خلیج فارس سخن گفت.


انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجی امارات

قرقاش بلافاصله مواضع ضد ایرانی پیشین خود را در این نشست هم تکرار کرد و ادعا کرد که «ما از بالای برج بلندمان در دوبی (برج خلیفه) امکان دیدن ساحل ایران را داریم. امکان آن وجود دارد که قاچاق تسلیحات توسط ایران به یمن را مشاهده کنید. ما در بُرد تک تک موشک‌های ایران هستیم».

این مقام اماراتی درباره تهدیدات کنونی در منطقه گفت: «وقتی ما به دور و بر خود نگاه می‌کنیم نه فقط موشک‌های بالستیک ایران را می‌بینیم بلکه خونریزی در سوریه، خشونت در غزه، تداوم بی ثباتی در لیبی و وضعیت عراق که بسیار با وضعیت پایدار فاصله دارد، حضور شبه نظامیان تندرو در پایتخت یمن و تنش بسیار در لبنان را مشاهده می‌کنیم».

وی در بخش دیگری از سخنرانی خود، بر لزوم داشتن متحدان به منظور حصول به ثبات و رفع تهدیدات منطقه تاکید کرد. از نظر او 7 اصل باید برای این منظور در نظر گرفته شود.

قرقاش گفت: «اول، همه ما به متحد نیاز داریم که این باید شامل متحدان سنتی ما از قبیل آمریکا و متحدانمان در اروپا شود اما ما همچنین باید در این دنیای دائما در حال تغییر، روابطی جدید بسازیم روابط قدیمی را احیا کنیم. برای مثال روابط امارات متحده عربی با هند طی سال‌های اخیر به طور گسترده‌ای تقویت یافته است».

او در ادامه بر لزوم تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای در غرب آسیا از قبیل ائتلافی که امارات با عربستان سعودی، بحرین، مصر، اردن و دیگر شرکای عربی ایجاد کرده، تاکید کرد و گفت: «امیدواریم که این ائتلاف شامل همه همسایگان ما شود اما این ائتلاف باید یک مشارکت حقیقی باشد».

قرقاش درباره اصل دوم مد نظر امارات برای حل مشکلات منطقه اینطور توضیح داد: «مشکلات منطقه باید به صورت داخلی حل شود. ما از تلاش‌ها و حمایت‌های متحدانمان استقبال می‌کنیم اما این تلاش‌ها باید مطابق با حاکمیت جهان عربی باشد اما ما از دخالت قدرت‌های منطقه‌ای یعنی ترکیه و ایران استقبال نمی‌کنیم؛ قدرت‌های که کشورهای عربی را در مقابل هم قرار می‌دهند یا به خاطر منافع خودشان بی‌ثباتی را تحریک می‌کنند».

این مقام اماراتی سپس قطر و ترکیه را به حمایت و تقویت «افراطیگری از نوع اخوان المسلمین» متهم کرد و به محور بشار اسد، حزب‌الله لبنان و برخی شبه نظامیان شیعه عراقی تحت ریاست ایران هم تاخت.

وی سپس به برجام اشاره کرد و از خروج آمریکا از این توافق بین‌المللی تمجید کرد.

وزیر مشاور در امور خارجی امارات گفت: «من متوجه روایت اروپایی درباره برجام هستم و متوجه مشکلاتی که شرایط جاری در ارتباط با برجام برای اروپا ایجاد کرده را می‌فهمم«.

وی سپس ادعا کرد که ایران در پنهانکاری در برنامه هسته‌ای خود برای «ساخت بمب»، سابقه داشته است. این مقام اماراتی بلافاصله پس از این جمله گفت: «فکر می‌کنم که کنفرانس ارائه شده توسط نخست‌وزیر (بنیامین) نتانیاهو این موضوع را نشان داده است و این کار را برای ما سخت کرده که به ضمانت‌های ایران درباره نیات صلح آمیز (برنامه هسته‌ای) شان اعتقاد داشته باشیم».

مقام اماراتی سپس مدعی شد که ایران برجام را به عنوان «شناسایی هژمونی خود بر منطقه» تفسیر کرده است. به ادعای او، برجام سبب جسور شدن ایران برای افزایش نفوذ خود شده است.

او در توضیح اصل سوم، تاکید کرد که راه‌حل‌ها و راهکارها برای حل مشکلات نباید برای مدیریت کردن مشکلات ارائه شود.

از نظر قرقاش، «مشکل فلسطین که بیش از 70 سال از آن گذشته آن بوده که راه‌حل‌های ارائه شده برای آن برای حل مشکل نبوده بلکه برای مدیریت آن بوده است».

وی در ادامه، راهکارهایی که برای «جنگ داخلی سوریه» وجود دارد را مثال زد و گفت که به جای حل موضوع، این راهکارها به دنبال مدیریت بحران بوده است که این موضوع سبب «ظهور داعش، مداخله ترکیه در سوریه و مسائل دیگر شده است».

مقام اماراتی همچنین گفت: ما همچنین باید مسائلمان را با ایران به صورت جامع حل کنیم و نه اینکه آنها را مدیریت کنیم یا به تعویق بیاندازیم. ما امیدواریم که به جای حصول به راه‌حلهای موقتی، مسائلمان را با قطر حل کنیم».

از نظر قرقاش، قطر با استفاده از ثروت خود در حال حمایت از «جهادگرایی و تقویت بی ثباتی در منطقه ما است».

وی درباره اصل چهارم اینطور توضیح داد: «بگذارید روشن بگویم که این راه‌حلها باید تا آنجایی که امکان دارد، راه‌حل‌های دیپلماتیک باشند. البته اگر به تجربیات چند ساله اخیر در منطقه نگاه کنیم، ناکامی مشخص دیپلماسی را مشاهده می‌کنیم. اگر فرایند ژنو موفق می‌شد، امکان نجات صدها هزار نفر وجود می‌داشت. لیبی هم صحنه تقسیم بین طرف‌های جنگ است؛ جنگی که می‌توانست از راه دیپلماسی حل شود».

قرقاش که کشورش به همراه ائتلاف سعودی بیش از سه سال در حال حملات همه جانبه به یمن بوده است، انصارالله یمن را متهم کرده که مایل به «مذاکرات واقعی برای حل بحران نیست».

از نظر او، اصل پنجم باید، ارائه و ایجاد «مدلی باز و منصفانه از حکمرانی» باشد. او سپس مدعی شد: «مشخص است که حکومت مذهبی در ایران، مصر و دیگر مناطق جهان عربی یا فراتر از آن، شکست خورده است.

قرقاش در توضیح اصل ششم مدنظر امارات گفت که «منطقه ما از منظر تنوع انسانی، غنی است. حتی در اسلام سُنی، 4 مکتب وجود دارد و اسلام شیعه هم چندین زیرشاخه دارد که در آن گروه‌هایی به 4 امام، 7 امام، 12 امام یا حتی 24 امام اعتقاد دارند. در لبنان 18 گروه مذهبی شناخته شده وجود دارد و مسیحیان به تنهایی در آن 12 گروه هستند. خوب با این همه تنوع گروه‌های مذهبی چطور می‌شود که یک ایدئولوژی منحصر به یک تفکر مذهبی وجود داشته باشد؟».

وی سپس به تمجید از مواضع پادشاه و ولی‌عهد عربستان سعودی برای مقابله با گروه‌های افراطی و ایدئولوژی افراطی در این کشور پرداخت.

توضیح اصل هفتم و آخر مدنظر امارات از زبان قرقاش اینگونه صورت گرفت: «ما باید پیام‌های مثبتی به نسل‌های جوانتر خودمان بفرستیم. 60 درصد از مردمان ما زیر 30 سال دارند. ما نباید به آنها روایت قدیمی مبنی بر قربانی بودن و ناامیدی ارائه بدهیم. ما باید پیام آور امید باشیم».

پس از پایان این سخنرانی، مجری برنامه از «کاترین اشتون» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواست درباره برجام و شرایط جاری اظهارنظر کند.


کاترین اشتون

اشتون با استناد به اصول مطرح شده توسط قرقاش، اظهاراتش را آغاز کرد و گفت: «من دو اصل را برمی‌گزینم. یکی آنکه نباید مسائل را نادیده بگیریم و گرد و غبار را زیر فرش پنهان کنیم و دیگری استفاده از دیپلماسی است».

وی ادامه داد: «من نمی‌خواهم اینجا بنشینم و بگویم که امارات متحده عربی نباید درباره ایران نگرانی داشته باشد. حق با شما است که درباره ایران نگرانی داشته باشید. سوالات بسیاری درباره آنچه ایران انجام می‌دهد وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود».

اشتون سپس درباره برجام گفت که این توافق فقط برای پرداختن به یک موضوع عدم تولید سلاح اتمی توسط ایران طراحی شد و ضمانت در این باره داده شد. 100 درصد پایبندی (ایران به برجام)، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دوربینهایش و همه این تلاش‌ها در این ارتباط بودند.

وی درباره «اسناد ارائه شده توسط نتانیاهو» هم اینطور گفت که اینها مربوط به قبل از مقدمات حصول به توافق هسته‌ای بود.

اشتون خطاب به مجری برنامه ادامه داد: «شما سوال کردید آیا امکان بقای برجام وجود دارد. این موضوع حالا در دستان دیگر طرف‌های شریک در آن است. این تنها یک توافق آمریکایی نیست. من امیدوارم که چنین شود (برجام باقی بماند)».

وی افزود: « اغلب به دوستان خودم در امارات و کشورهای خلیج (فارس) گفته‌ام که این توافق برای رفع دیگر نگرانی‌های به حق شما نبوده است».

مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا همچنین گفت: «از نظر من موضوع ساده است: اگر کشورها راهی برای حمایت از تعاملات اقتصادی با ایران پیدا کنند این (توافق برجام) نجات خواهد یافت و اگر چنین نکنند، نجات نخواهد یافت. موضوع درباره اراده سیاسی و لجستیک مورد نیاز برای انجام تعامل اقتصادی است».

اشتون ادامه داد: «آیا این موضوع (خروج آمریکا از برجام) به مسائل دیگری هم تاثیر می‌گذارد؟ به نظر من اینجا دو موضوع وجود دارد. اول، چرا دیگر کشورها با آمریکا درصدد مشارکت با آمریکا باشند؟ من خودم چهار سال و نیم از عمرم را به این کار اختصاص دادم. الان تعدادی از کشورها هستند که شاید فکر کنند که خوب چه مفهوم و دلیلی وجود دارد که به یک توافق با آمریکا برسیم و ظرف یک زمان کوتاه توافق شکسته شود. فکر می‌کنم که آمریکا باید راهی برای پرداختن به این سوال و نکته پیدا کند. دوم اینکه، اگر شما طرف مقابل میز مذاکره باشید و توافق هم بکنید، شاید شما هم تردید داشته باشید. این موضوع به طور خاص درباره کره شمالی صادق است چرا که شما مطمئن نیستید آیا توافق ارزش آن را داشته باشد چرا که مطمئن نیستید در مدت زمان کوتاهی شاید شکسته شود».

«کارل بیلت» وزیر خارجه سابق سوئد هم در این میزگرد صحبت کرد.


«کارل بیلت» وزیر خارجه سابق سوئد

او در ابتدا گفت: «روابط فراآتلانتیک (بین اروپا و آمریکا) در یک وضعیت بسیار بسیار بحرانی قرار دارد و خاورمیانه (غرب اسیا) هم بخشی از آن است البته این بحران مختص به این منطقه نیست. من وقتی در واشنگتن به حرف‌های مقام‌های دولت آمریکا گوش می‌کنم، می‌بینم که رویکردهای آنها به شدت متقاوت از رویکردهای ما است. یکی از دلایل این موضوع این است که ما (اروپا) بینمان با خاورمیانه اقیانوس نداریم و ما بخشی از خاورمیانه هستیم و همینطور بالعکس. ما باید در قبال این بخش از جهان، بسیار مراقب باشیم و دقت کنیم در غیر این صورت، این بخش از جهان در قبال ما خیلی مراقب نخواهد بود».

بیلت ادامه داد: «رویکرد دوستان من در دولت جدید آمریکا، موازنه بخشی دوباره و نو است. شما برخی را تقویت می‌کنید و برخی دیگر را تضعیف می‌کنید به این امید که یا یک توافق جدید کسب می‌کنید یا کل توافق قبلی کاملا از بین می‌رود اما از نقطه نظر اروپایی، چنین رویکردی، خطرناک است چرا که از نظر من این رویکرد، احتمال تقابل و درگیری‌های بیشتر در خاورمیانه را بالا می‌برد. اینطور نیست که ما در حال حاضر، به اندازه کافی درگیری و تقابل نداشته باشیم. ما در حال حاضر تعداد بسیار زیادی جنگ در این منطقه داریم».

وزیر خارجه سابق سوئد ادامه داد: «به نظر من ما (اروپا) واقعا خواهان کم کردن شکاف‌ها به منظور تمرکز بر موضوعات بسیار کلیدی و بزرگ در منطقه هستیم. به نظر من، سه کشور مهم در منطقه یعنی ایران با 85 میلیون نفر جمعیت، عربستان سعودی با 30 میلیون نفر جمعیت و مصر 100 میلیون نفر جمعیت، همه آنها از منظر روندهای اجتماعی و اقتصادی، مسیر غیرقابل پیشبینی دارند. برای مسائلی از قبیل رشد، بیکاری و مسائلی از این دست، همه این سه کشور به اصلاحات ساختاری مهمی نیاز دارند و این تنها در صورتی محقق خواهد شد که آنها به اندازه کافی محیط بیرونی خودشان را با ثبات کنند. اگر محیط بیرونی آنها مشتعل شود، اصلاحات داخلی محقق نخواهد شد».

بیلدت در پاسخ به سوالی درباره طرح‌های ولی‌عهد سعودی برای انجام اصلاحات فراگیر در عربستان گفت: «از منظر اصلاحات داخلی باید بگویم که چشم انداز 2030 در عربستان سعودی، یک چشم انداز شجاعانه، ضروری و رادیکال است اما راهی طولانی برای محقق شدن در پیش دارد».

وی ادامه داد: «رئیس‌جمهور روحانی در ایران هم بسته قابل توجهی از اصلاحات داخلی ارائه داده است و من امیدوارم که رئیس‌جمهور سیسی در مصر هم مشتاق به چنین کاری باشد. همه آنها نیاز به اتخاذ چنین کارهایی دارند. البته بخش‌های متفاوتی در اینجا وجود دارد. عربستان سعودی به نحوی، راهی طولانی در پیش دارد. در قیاس (با عربستان سعودی) ایران یک جامعه بازتری دارد، البته یک جامعه باز نیست اما هر چیزی در دنیا، نسبی است و اقتصاد ایران متنوع تر است».

به دنبال این اظهارات، انور قرقاش  صحبت کرد.

وزیر مشاور در امور خارجی امارات گفت: «به نظر من، یک شکافی بزرگ بین چارچوب تئوریک و آنچه در صحنه میدانی در حال اتفاق است، وجود دارد. خوب یک نفر می‌تواند استدلال کند که ما به مذاکره با ایران نیاز داریم چرا که منطقی است و این کشور، همسایه ما است و دلایلی از این دست. اما انجام این بسیار سخت است وقتی که ایران به حوثی‌ها موشک می‌دهد و آنها به عربستان سعودی شلیک می‌کنند. این کار (مذاکره با ایران) وقتی که شما در صدد اطمینان از تقویت روزانه تسلیحاتی حزب‌الله هستید».

قرقاش افزود: «واقعیت در همسایگی و مجاورت ما آن است که وقتی شما شاهد کارهای زشتی در میدان تحولات هستید، این کارها واکنش فوری شما را می‌طلبد. این مشکلی است که ما داریم. ما روایت اروپایی درباره ایران را متوجه می‌شویم اما ما می‌گوییم که درباره برجام چه گفته شد و چگونه به دیگران ارائه شده بود. گفته شد که برجام سبب تقویت عناصر میانه‌روتر ایران در داخل این رژیم خواهد شد و در نهایت در داخل رژیم تاثیرگذارتر خواهند شد البته من فکر می‌کنم که در این باره، حماقت بسیار وجود داشت و ما داریم بهای آن را می‌پردازیم».

این مقام اماراتی مدعی شد: به نظر من، به دلیل مسائل داخلی و اقتصادی، ایرانی که امروز با مواضع رئیس‌جمهور ترامپ مواجه است، بسیار ضعیف‌تر از ایرانی است که در سال 2014 یا 2015 بوده است. ما داریم این موضوع را می‌بینیم. موضع ما از منظر عربی این است که ترکیه و ایران را از منطقه‌مان دور کنیم».

انور قرقاش در پاسخ به سوالی درباره موضع ترامپ در قبال فلسطین و رژیم صهیونیستی سوال شد.

او جواب داد: «من از نشست دیروز وزرای خارجه کشورهای عربی در قاهره برگشتم. این حس در وزرای خارجه عربی درباره موضوع فلسطین آن است که ما گزینه‌های محدودی داریم. تاکید و اصرار آن است که تلاش کنیم مثبت باشیم و بر راهکار دولتی تاکید کنیم و بر قانونی بودن اقدامات و اجماع بین‌المللی تاکید کنیم. فکر می‌کنم که آمریکایی‌ها تاکنون طرحشان را (درباره مذاکرات فلسطین) بین خودشان نگه داشته‌اند اما من اگر بخواهم رو راست باشم، درباره آنچه در منطقه می‌بینم، زیاد خوشبین نیستم و ما در اسرائیل یک دولت دست راستی شاهد هستیم که در نهایت همچنان به این اعتقاد دارد که یک منطقه بسیار کوچک شده از کرانه باختری و غزه که به مصر و اردن متصل شود، می‌تواند جایگزینی برای راهکار دو دولتی باشد اما این کار کارساز نخواهد بود. اگر ما به سمت همان خطوطی که الان شاهدش هستیم برویم، شاهد خشونت‌های بیشتر خواهیم بود. برخی گفتند وقتی که رئیس‌جمهور ترامپ اعلام کرد که سفارت را (به قدس) منتقل می‌کند،  هیچ واکنشی انجام نشد اما ناگهان ما شاهد واکنش بسیار خشن بودیم. اگر این روند ادامه پیدا کند، فکر کنم 3 یا 4 سال دیگر شرایط به گونه ای خواهد شد که وزیر خارجه (سابق) جان کری گفته بود و آن اینکه شاهد یک دولت خواهید بود که آن دولت یا باید دولت یهودی باشد یا دولت دموکراتیک».

مقام اماراتی همچنین گفت: «ما بسیار حامی حق اسرائیل برای موجودیت هستیم».

کاترین اشتون در ادامه این میزگرد، در پاسخ به سوالی درباره مواضع ترامپ در قبال ایران و فلسطین، درباره خروج از برجام و انتقال سفارت به بیت‌المقدس هشدار داد.

مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: «وقتی شما مانع از ادامه چیزی می‌شوید، موضوع مهم آن است که بعد از آن چه می‌کنید. درباره شرط بندی و قماری که نه فقط درباره ایران انجام شد بلکه همچنین درباره انتقال سفارت انجام شد که قماری بزرگ بوده است. اینها قماری بزرگ بوده چرا که آیا اینها به رویکردهای لیبرال‌تر توسط کشورها منتهی خواهد شد یا فرصتی بیشتر برای مذاکرات بیشتر منجر خواهد شد».

کارل بیلت در بخش پایانی این نشست، باز هم از برجام سخن گفت.

وزیر خارجه سابق سوئد گفت: «درباره توافق هسته‌ای ایران، بیایید این را فراموش نکنیم که موضوع آن ممانعت از یک جنگ بود. ما در حال حرکت به سمت جنگ بودیم. چرا که یک درکی وجود داشت که ایرانی‌ها در حال حرکت به سمت سلاح اتمی هستند البته به نظر من این درک تا حدی درک نادرست و اشتباهی بود».

بیلت ادامه داد: ما (با برجام) فرصت را برای پرداختن به دیگر موضوعات باز کردیم که قطعا حقوق بشر یکی از آن موضوعات بود. من نمی‌توانم بفهمم که دولت کنونی (آمریکا) می‌تواند با یک رژیم ناگوار و بد مانند کره شمالی مذاکره و صحبت کند اما از هر گونه رویکرد دیپلماتیک در قبال ایران سر باز می‌زند و این اصلا منطقی نیست».

وی افزود: «البته که ما باید به دیگر موضوعات (در قبال ایران) بپردازیم. من به آن دسته از آنهایی که بسیار درباره برنامه موشکهای بالستیک ایران در اضطراب و آشفتگی به سر می‌برند، تعلق ندارم. آمریکایی‌ها معتقدند که ایرانی‌ها در حال تولید و طراحی موشک‌های بالستیک قاره پیما هستند اما حتی یک اروپایی هم وجود ندارد که نشانه‌ای از این موضوع دیده باشد. سعودی‌ها چنین موشک‌هایی دارند و اسرائیلی‌ها هم حتی موشک‌های بالستیک پیشرفته تری دارند و ایرانی‌ها هم موشک‌های بالستیک دارند. به نظر من هر سه آنها برای مقاصد بازدارندگی اینها را دارند البته من حامی یک توافق و ترتیبات منطقه‌ای درباره کنترل موشکها هستم البته اگر بتوانیم به چنین قرار و مداری برسیم و این کار تنها از راه مذاکره و گفت‌و‌گو با ایرانی‌ها محقق خواهد شد. تا وقتی که آمریکایی‌ها سیاست، عدم مذاکره با ایرانی‌ها داشته باشند، هیچ چیز محقق نخواهد شد».