افرایش بی‌ثبات ارز و طلا، یکی از رویدادها و خبرهای مهم این روزهای ایران است. برخی، نوسانات قیمت ارز و طلا را لحظه‌ای دانسته و معتقدند در صورت عدم ارائه راهکار مناسب، عواقب خطرناکی پیش روی کشور خواهد بود. چنانچه با تغییرات فاحشی که طی این ماه‌ها صورت گرفت، متأسفانه پول ایران به یکی از کم‌ارزش‌ترین ارزهای دنیا تبدیل شد. گرچه نمی‌توان علت خاصی را عامل این وضعیت دانست؛ اما مشخص است که دولت به‌عنوان اصلی‌ترین و مهم‌ترین نهاد متولی، مسئول تنظیم سیاست‌های ارزی است. در این رابطه بارها پیشنهاد‌های مختلفی از سوی تیم اقتصادی دولت طراحی و تدبیر شد؛ اما هیچ یک از آن‌ها تاکنون منجر به تغییر و بهبود وضعیت نشده است. کاهش نرخ سود بانکی، سیاست گواهی سپرده ریالی، اوراق گواهی مبتنی بر ارز و طرح پیش‌فروش سفته که در بهمن 96 صورت گرفت، یکسان‌سازی نرخ ارز و... برخی از مهم‌ترین سیاست‌های اقتصادی دولت در این اواخر بوده است. حالا نیز زمزمه افزایش نرخ سود بانکی به گوش می‌رسد. اما آیا این سیاست‌ها می‌تواند راه‌حل برون رفت از مشکلات باشد؟ اشتباهات دولت در اجرای سیاست‌های ارزی چه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال و سؤالات مرتبط دیگر با دکتر «ابراهیم رزاقی» اقتصاددان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه به گفت‌وگو نشستیم.

چرا سیاست‌های دولت در زمینه بازار ارز و طلا کارآمدی لازم را نداشت و منجر به بی‌ثباتی این بازار شد؟

مشکل از این است که دولت فکر می‌کند مسئله‌ای ایجاد نشده است. فکر می‌کند این مسائل عادی است و از این رو دائماً از کلماتی هم همانند مشکل روانی، شایعات، عادی بودن و... استفاده می‌کند. به نظر بنده این مسئله با حجم عظیم نقدینگی بخش خصوصی مرتبط است. یعنی سه برابر شدن این امر که یک‌باره هم اتفاق نیفتاده است، بلکه چندین سال است و اندک اندک بالا رفته است. علاوه بر این بسیاری از مسئولین عادت کرده‌اند از راه غیرتولیدی سود به دست آوردند همانند واردات، احتکار و... در ایران راحت‌ترین و بالاترین سود از خرید و فروش و واردات است و حجم آن هر روز در حال افزایش است و البته نمی‌توان گفت چند درصد است. با این حال این مسائل کاملاً قابل پیش‌بینی بود؛ چون دولت این نظر را دارد که فکر می‌کند نباید در اقتصاد دخالت کند و این تفکر لیبرالی است. بعد از آقای هاشمی این تفکر را 4 نفر ادامه دادند و آخرین رئیس‌جمهور همین آقای روحانی است که این تفکر را دارد.

یکی از علل وضع موجود خانه‌های خالی است. مسئولین این قانون را اجرا نکردند. برخی از بانک‌ها 400 خانه خریداری کردند. هیچ مشکلی هم برای آن‌ها ایجاد نشده است و دریافت مالیات هم اجرا نشده است.

کاری که باید طبق قانون اساسی انجام دهند، بحث اقتصاد مقاومتی است. ما اکنون در معرض چند جنگ هستیم که یکی از آن‌ها جنگ اقتصادی است. مسئولین هیچ تدارکی برای مقاومت در این جنگ ندیده‌اند. به سودهای بالا عادت کرده‌اند و مجازات هم نشدند. برخی از مسئولین از نزدیکان سران قوه مجریه هستند و کاری هم نشده است. عده‌ای هم که در دستگاه مقننه هستند اقدامی برای پیشگیری از این اقدامات نکردند و قوانینی که تصویب شده اجرا نشده است. مثلاً قانونی تصویب شد که از خانه‌های خالی مالیات دریافت شود. یکی از علل وضع موجود خانه‌های خالی است. مسئولین این قانون را اجرا نکردند. برخی از بانک‌ها 400 خانه خریداری کردند. هیچ مشکلی هم برای آن‌ها ایجاد نشده است و دریافت مالیات هم اجرا نشده است. دولت برای جلوگیری از نابه‌سامانی‌ها تقریباً هیچ اقدامی نکرده است. تنها کاری که کرده است سعی داشته درآمد نفت را تأمین کند و آن هم ما تحلیل داریم که کم شده است. اخیراً زیاد شده است، احتمالاً بعد از تحریم‌های مجدد امریکا صادرات نفت ایران کاهش می‌یابد و درآمد نفتی ایران هم کاهش خواهد داشت.

مسئولین فکر می‌کنند هر طور شده و به هر قیمتی با خروج آمریکا از برجام، باید دل غربی‌ها را به دست بیاورند. نفت را بفروشند و همه‌چیز را وارد کنند همان‌طور که تا الآن این‌چنین اقدام کردند. این که چقدر تولیدکننده ورشکست شده و فضایی که ایجاد شده، تورمی که ایجاد شده و خانواده‌ها دچار فقر شدند، نادیده گرفته می‌شود.

قرار بود تولید را بالا نبرند ولی این کار را کردند و حدس هم می‌زنند اگر نخرند درآمد نفتی ایران قطع می‌شود و عربستان سعودی می‌تواند تأمین کند و قیمت‌ها بالا نرود. همانند دوره قبل که تحریم کردند و ایران دو میلیون و خرده‌ای بشکه نفت صادر می‌کرد ولی تحریم کردند و قیمت نفت بالا رفت با وجود این که صادرات ایران متوقف شده بود، درآمد ایران تقریباً ثابت مانده بود. این یک تجربه تاریخی است. مسئولین فکر می‌کنند هر طور شده و به هر قیمتی با خروج آمریکا از برجام، باید دل غربی‌ها را به دست بیاورند. نفت را بفروشند و همه‌چیز را وارد کنند همان‌طور که تا الآن این‌چنین اقدام کردند. این که چقدر تولیدکننده ورشکست شده و فضایی که ایجاد شده، تورمی که ایجاد شده و خانواده‌ها دچار فقر شدند، نادیده گرفته می‌شود. رقم‌های بالای خرید سکه، ارز، خودرو و مسکن انجام شده است. چند سالی است که در کشور مسکن تولید نشده و الآن گران هم شده است. در حالی که دلیلی برای گرانی وجود ندارد ولی وقتی فضای دلالی ایجاد می‌شود و دولت هم اقدامی نمی‌کند، این فضا ایجاد می‌شود. تمام مغازه‌داران هم به بهانه افزایش قیمت‌ها می‌خواهند قیمت‌ها را افزایش دهند. دولت به دلیل ذهنیتی که دارد می‌گوید این مسائل بطی به من ندارد وگرنه کار خیلی راحت است.

سیاست یکسان کردن نرخ ارز به نظر شما درست بود؟ چرا به بحث مشکلات ارزی و دلار کمکی نکرد؟

این سیاست بهتر از هیچی بود منتها همین سیاست هم به درستی اجرا نمی‌شود. وقتی ارز کم است.

یعنی مشکل در اجرا است؟

بله. وقتی ارز کم است و مسئولین هم برای این کار برنامه‌ریزی نمی‌کنند راهکار این است که نیاز ایران به ارز را کم کنیم. چه طور باید این کار را کنیم؟ بگوییم غیر از کالاهای اساسی اعم از مواد غذایی، دارو، قطعات ماشین و غیره ارز ارزان نمی‌دهیم. دولت باید حداقل ارزی را که دارد با نظارت در بازار بفروشد. نباید همین‌طور در بازار فروخته شود، مثلاً چند میلیون سکه فروخته شد. برنامه‌ریزی نمی‌شود. سؤال این است که چه کسانی این سکه‌ها را خریداری می‌کنند؟ قطعاً می‌دانستند.

برخی بدون نظارت ارز ارزان می‌گیرند و با آن واردات خودرو انجام می‌دهند. با آن مسافرت می‌روند. هر سال نزدیک 30-20 میلیارد دلار پول کشور به خارج می‌رود بدون این که مابه‌ازایی برای ایران بیاید. یعنی سرمایه‌های ایران تبدیل به دلار می‌شود و دولت به آن‌ها یارانه می‌دهد.

حل این مشکل راحت است. بر اساس ارزی که داریم برنامه‌ریزی کنیم و غیر از کالاهای اساسی ارز ارزان ندهیم. متأسفانه برخی بدون نظارت ارز ارزان می‌گیرند و با آن واردات خودرو انجام می‌دهند. با آن مسافرت می‌روند. هر سال نزدیک 30-20 میلیارد دلار پول کشور به خارج می‌رود بدون این که مابه‌ازایی برای ایران بیاید. یعنی سرمایه‌های ایران تبدیل به دلار می‌شود و دولت به آن‌ها یارانه می‌دهد. بعد می‌بینید دچار چه مشکلاتی می‌شویم. منتها چون مسئولین اعتقاد ندارند از این راه‌حل‌ها استفاده نمی‌کنند. یک مورد دیگر که تمام کشورهای سرمایه‌داری استفاده می‌کنند، هر کالایی که از خارج وارد می‌شود، تولید داخلی را صدمه می‌زند و از آن حقوق گمرکی بالایی دریافت می‌کنند. الآن ترامپ همین کار را انجام می‌دهد.

باید از تمام سودهایی که در فعالیت‌های اقتصادی غیرتولیدی وجود دارد به شدت مالیات دریافت شود مثلاً خرید و فروش خانه‌های خالی، احتکار همه اجناس و کالاها! اولاً باید افراد را بشناسند و از آن‌ها مالیات دریافت کنند. از این طریق کار تولیدکننده را تسهیل می‌کنند چون سود تولید معمولاً کم است و فعالیت دلالی اصولاً سود بالایی دارد. البته امور دیگری هم وجود دارد. چرا نفت را خام می‌فروشیم؟ چرا پتروشیمی خام بفروشیم؟ همه این‌ها را می‌توان تبدیل کرد و اشتغال فراوانی ایجاد می‌شود. خطر برای ما هم ندارد که تحریم کنند و از ما خریداری نکنند چون خام می‌فروشیم نمی‌خرند و تحریم می‌کنند. این وارد اقتصاد مقاومتی رهبری می‌شود. تجربه این را صنایع دفاعی، صنایع هسته‌ای، صنایع فضایی دارند. این‌ها این تجربه را نشان دادند که ما قادر هستیم. وقتی قادر هستیم در این صنایع که این میزان پیچیده است و کنترل بین‌المللی روی آن وجود دارد اقدام کنیم، در این امور هم می‌توانیم. در مورد صنایع دیگر حتماً خواهیم توانست ولی احتیاج به مدیران جهادی و فداکار دارد.

مردم را جذب کنیم که این هم دفاع است. این که در دفاع مقدس مردم جذب می‌شدند در غیر این صورت پیروزی امکان‌پذیر نبود. مردم را در کار اقتصادی و تولیدی و تعاونی جذب کنیم. با آن روحیه جهادی هزینه بالا و ارز زیادی نمی‌طلبد که ایران را صنعتی کنیم، در کشاورزی بی‌نیاز کنیم. ولیکن مسئولین به این امور توجه ندارند و برخی اذعان دارند نمی‌دانند و برخی هم کلمه خیانت را بکار می‌برند.

در خصوص وضعیت اقتصادی کشور نشستی بین سران سه قوا برگزار شد و برخی اعلام داشتند که گویا تصمیم گرفته شد نرخ سود بانکی بالا برود. این موضوع در صورت تصویب و اجرا می‌تواند به بهبود عملکرد سیاست ارزی و دلاری کمک کند؟

آغاز این فضای دلالی از موقعی شروع شد که دولت استدلال بی‌معنی کرد که سود بانکی زیاد است و برای این که این سرمایه‌ها در تولید وارد شود سود بانکی را کم کنیم. این دو مسئله اصلاً ربطی به هم ندارند. سود دلالی و سود امور غیرتولیدی بالا است از جمله سود واردات، سود مغازه‌داری! وقتی شما سود را کم می‌کنید غولی را اجازه می‌دهید که بیدار شود، کسان که سرمایه زیادی دارند شروع به فعالیت در این امور می‌کنند. واردات انجام می‌دهند، خرید و فروش و احتکار می‌کنند، بانک‌ها 400 خانه خریداری کنند.

اصلاح این وضعیت احتیاج به مدیران پاکیزه دارد که هیچ‌چیزی برای خود نخواهند. آن مدیرانی که دوره دفاع مقدس بودند و الآن هم زیاد هستند ولی کاری به دست آن‌ها نمی‌دهند. دائماً هم تحت فشار هستند.

تجربه قبلی هم نشان می‌داد نه دستگاه قضایی نه دستگاه مقننه هیچ‌کدام واکنش مناسب نشان ندادند و خود دولت هم حتی واکنش نشان نداد. این نشان می‌دهد خودی‌ها این اقدامات را انجام می‌دهند. وقتی این‌چنین شد چطور می‌توانید جلوگیری کنید؟ این‌ها فضاسازی کردند و به سمت فعالیتی رفتند که سود بالایی دارد. مثلاً کسی که پول دارد هزار سکه می‌خرد و کسی که ندارد 50 سکه می‌خرد. این بیماری روانی به دلیل عدم مبارزه با فضای احتکاری و عدم مجازات و مؤثر بودن فضای احتکاری در سودآوری برای احتکار کنندگان و برای کسانی که دلار به دست می‌آورند، است.

وقتی نقدینگی سه برابر شده است و بخش خصوصی در این فضا وارد می‌شود هیچ فضایی نمی‌تواند با عرضه کالا این امر را جبران کند. مثلاً سکه و دلار عرضه کنند. حدود 1500 میلیارد تومان است. در هرجایی بخواهد می‌تواند آتش ایجاد کند و دائماً می‌تواند تغییر مسیر دهد. ضرر را این خردها می‌کنند چون اطلاع ندارند و در جایی که نمی‌دانند به فروش می‌رسانند. ورشکستی بورس ایران به این دلیل است. فضاسازی این‌چنین است. وقتی این‌چنین بود این غارت را هم به خارج از کشور انتقال می‌دهند. 30-20 میلیارد دلار هر سال به خارج از کشور می‌رود.

وقتی این فضا کاملاً ساختاری شده و کسانی که دست‌اندرکار هستند مشخص نیست چه کسانی هستند، این‌ها قهرمانان آمریکایی و فرانسوی می‌شوند. با آغوش باز از این‌ها استقبال می‌شود. دولت این مسائل را نمی‌داند؟ بانک مرکزی می‌دانست، دستگاه قضایی می‌دانست، مجلس هم می‌دانست. چون اقدامی نکردند به این روز افتاده است. همین کاری که می‌کنند بهتر از هیچی است ولی آن افراد با آن فساد اجازه می‌دهند این دلار 4 هزار تومانی برای اجناس با نیازهای اساسی وارد شود؟ وقتی فساد زیاد است و این مجموعه در رأس هم نفوذ دارد، در قوه قضائیه، در مجلس و در همه جا نفوذ دارد، از کجا معلوم این دلارهای ارزان را دریافت کنند و کالاهای اساسی را وارد کنند.

مدیر بدون مسئولیت در ایران بسیار وجود دارد و دست آن‌ها با کسانی که سوداگری می‌کنند و غارت می‌کنند، مردم را بیکار می‌کنند و تولیدکنندگان را ورشکسته می‌کنند در یک کاسه است.

دلار ارزان را می‌گیرد و همان را در بازار 8 هزار تومان می‌فروشد یا کالاهای تجملی برای خانواده‌های پولدار خریداری می‌کند که کالاهای اساسی نیست. این سیاست‌ها هم احتیاج به مدیران پاکیزه دارد که هیچ‌چیزی برای خود نخواهند. آن مدیرانی که دوره دفاع مقدس بودند و الآن هم زیاد هستند ولی کاری به دست آن‌ها نمی‌دهند. دائماً هم تحت فشار هستند. کسانی می‌خواهند ایران را که از جهت استقامت الگو است، نابود کنند حال خواسته یا ناخواسته! یکی از نزدیکان آقای ترامپ عنوان کرده بود منتظر هستیم مسئولینی که در ایران راه ما را دنبال می‌کنند، شرایط مورد نظر ما را فراهم کنند. طبق قانون اساسی این افراد باید اعدام شوند ولی اجرایی نمی‌شود، این‌ها ملت را اعدام نکنند، خیلی است. این امر منجر به سلب اعتماد مردم به نظام می‌شود. فقیران با فقر اگر اعتقاد داشته باشند از نظام دفاع می‌کنند که تاکنون وجود داشته است. اگر اعتماد نداشته باشند هر چه وضع این‌ها بیشتر شود دفاع نخواهد کرد. در فضای رسانه‌ای روی این مسئله هم کار می‌شود.

عملکرد بانک مرکزی تا چه حدی روی این موضوع تأثیرگذار بوده است؟

فضا را صرفاً مربوط به بانک مرکزی نمی‌بینم. دولت در درجه اول و عدم مبارزه با فساد به‌وسیله قوه قضائیه هم تأثیرگذار هستند هرچند اطلاعات هم به قوه قضائیه داده نمی‌شود. بعد مجلس نیز تأثیرگذار است. سه وزیر را می‌خواستند استیضاح کنند رأی نیاورد. 80-70 نفر تائید کردند و اکثریت تائید نکردند و رأی نیاورد. رئیس بانک مرکزی که این اختیار را دارد قادر است تغییراتی به طور انقلابی بدهد؟ اصلاً خود او انقلابی است؟ در حالی که فکر می‌کنم افراد انقلابی استعفا می‌دهند، کنار می‌روند وقتی که مجبور باشند کاری را انجام دهند که صحیح نیست.

چه فضایی در ایران ایجاد شده است؟ آن خط غلط در ایران ادامه می‌یابد. این نشان می‌دهد مدیر بدون مسئولیت در ایران بسیار وجود دارد و دست آن‌ها با کسانی که سوداگری می‌کنند و غارت می‌کنند، مردم را بیکار می‌کنند و تولیدکنندگان را ورشکسته می‌کنند در یک کاسه است. می‌توان توجیه‌های مختلفی هم داشت. مثلاً اذعان می‌کنند اگر هزینه‌های سپاه نبود ما اقتصاد را درست می‌کردیم. این حرفی است که آقای هاشمی بیان می‌کرد و الآن هم آقای روحانی اذعان دارد. به یک گونه رهبری در اقتصاد دخالت می‌کند. در صورتی که رهبری از 14 سال پیش اذعان دارند با فساد مبارزه کنید که اگر به معنای واقعی کلمه با فساد مبارزه کرده بودند یک نفر نمی‌توانست جرئت فساد اقتصادی داشته باشد. وقتی به این روز افتاده نشان می‌دهد یک جریان چند دهه است که روز به روز قدرتمند شده است. ابتدا هم خصوصی کردن امکانات دولتی بود که آقای رفسنجانی شروع کرد. به طور رایگان امکانات عظیمی در اختیار بخش خصوصی قرار دادند که از همان ابتدا مشخص بود این‌ها حرفه‌ای نیستند. سودطلب هستند. در حالی که می‌توانستند مدیران جهادی بگذارند، مدیران فاسد را مجازات کنند.

دولتی هم باشد، کشور چین خصوصی نکرد ولی کشورهایی که خصوصی کردند با وضع دیگری پیش بردند. از لحاظ قدرت اشرافیت تولید غیرنفتی تجاری ایران هر کدام یک دوره‌ای بودند و الآن دوره غارت آشکار است. آن زمان خصوصی کردند و در یک دوره‌ای گمان کردند کار تمام است که سال 88 بود و آن فضا را ایجاد کردند و چیزی باقی نماند که ایران در شرایط جنگ داخلی قرار بگیرد و خدا را شکر مردم بر این امر سیطره یافتند. آقای خاتمی گمان می‌کرد خیلی راحت می‌توان این کار را کرد. الآن گروه مفت‌بران که در طول 29 سال حضور داشتند الآن قدرت عظیمی دارند که می‌توانند هر ناسزایی را بیان کنند، هر ناسزایی که آقای روحانی در انتخابات بیان کرد. می‌تواند این کار را انجام دهد. نوکران برای این‌ها تولید می‌کنند. خارجی‌ها هم تولید می‌کنند. داعشی که اعدام شده است را به‌عنوان قهرمان جا می‌زنند که چرا ایران او را اعدام کرده است.

به نظر می‌رسد الآن به این سادگی نمی‌توان مشکل را اصلاح کرد. نیاز به تدارک و تشکل و بسیج آدم‌های مجاهد دارد و تقویت آن آدم‌هایی که مظلوم هستند. ما 300 هزار خانواده شهید داریم. 500 هزار خانواده جانباز داریم. آقای فتاح اذعان داشت 40 میلیون ایرانی داریم که زیر خط فقر هستند. 60 درصد از کارگران ما زیر خط فقر هستند. اکثریت بازنشستگان زیر خط فقر هستند. کار به این سادگی نیست و نیاز به فضاسازی دارد. حتماً در جریان هستید مسئول نهاد رهبری در جهاد کشاورزی بیان داشته است چرا جهاد سازندگی را منحل کردند. جهاد در تمام زمینه‌ها جهادی عمل می‌کرد. به نفع محرومین، فقرا، بیکاران و غیره عمل می‌کرد، چرا این نهاد را منحل کردند؟ در طول عمر انقلاب خدماتی ارائه دادند و از این نهادها کم نداشتیم. چرا منحل کردند؟ چون بدون پول انجام وظیفه می‌کردند. نمی‌خواستند این‌چنین باشد. می‌خواستند افرادی باشند که همه چیز را برای خود بداند. ثروت و قدرت این‌ها حدی ندارد. وزیران هزار میلیاردی در جمهوری اسلامی ایران داریم. می‌توان جهاد سازندگی یا تشکل مربوط به کارگرانی که بیرون کردند، به‌گونه‌ای ساماندهی کنند و کارهایی که در کشورهایی همانند فرانسه انجام می‌شود، این‌ها باید حمایت شوند و این امری است که رهبری اذعان داشته باید مطالبه کنید. این‌ها مطالبه نمی‌کنند و اگر مطالبه می‌کنند به‌جایی نمی‌رسد.