به گزارش پارس نیوز، 

به نقل از اتاق بازرگانی تهران، محمد فاضلی، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی امروز در جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، گفت: مانع اصلی توسعه در ایران، آن است که اساسا دست به اصلاحات اقتصادی نمی‌زنیم و به همین دلیل مجموعه‌ای از تصمیمات نگرفته شده در کشور وجود دارد.

وی افزود: نتیجه این عدم تصمیم‌گیری، هم‌آیندی بحران‌هاست. یعنی مجموعه‌ای از بحران‌ها نظیر، بحران بانکی، کسری بودجه، محیط زیست و کمبود آب به سمت لحظه‌ای همگرا شده که آن لحظه احتمالا همین امروز است.

 فاضلی با  بیان اینکه اصلاحات، نیازمند تعدیل‌های پرهزینه در کوتاه‌مدت و میان‌مدت برای رسیدن به منافع در درازمدت است، ادامه داد: در درازمدت نیز معمولاً منافع به صورت منصفانه تقسیم نمی‌شود. بنابراین در بهترین حالت هم، برندگان و بازندگان وجود دارند و کسانی که کمتر از مواهب اصلاحات بهره‌مند می‌شوند.

این جامعه‌شناس در ادامه به معرفی عوامل مقاومت در برابر اصلاحات پرداخت و گفت: بازندگان اغلب قدرتمند هستند (سیاسی یا اقتصادی) که با مخالفت خود اصلاحات را کند می‌کنند، یا از اساس مانع شروع آن می‌شوند. مقاومت در برابر اصلاحات پدیده تازه‌ای نیست، اما اگر راه‌هایی برای تقسیم منافع بین برندگان و بازندگان پیدا شود، مقاومت به حداقل می‌رسد.

سه دلیل اصلی مقاومت در برابر اصلاحات

فاضلی «ممانعت از اصلاح به دلیل رانت‌جویی اقتصادی»، «ممانعت از اصلاح به دلیل حفظ قدرت سیاسی» و «مقاومت به دلیل شدت ریسک‌های موجود در اصلاحات» را سه دلیل اصلی برای مقاومت در برابر اصلاحات برشمرد و افزود: کسانی غیر از ذینفعان مادی هم ممکن است، به دلایل ایدئولوژیک با اصلاحات مخالفت کنند. این گروه در ایران به دلیل ماهیت سیاست و جامعه، اهمیت خاص دارند. مثلاً از حدود صد سال گذشته تاکنون، گروهی از موضع روشنفکری چپ، معمولا در برابر اصلاحات اقتصادی در ایران مقاومت کرده اند، با این که ممکن است خودشان جزو گروه‌های برخوردار باشند.

 وی  با اشاره به اینکه مقاومت در برابر اصلاحات تنها مختص جامعه ایران نیست، به نتایج مطالعه‌ای اشاره کرد که نشان ‌می‌دهد، اصلاحات در هر بخشی با سه عامل جدی «خصوصیات توزیعی اصلاحات (یعنی برندگان و بازندگان احتمالی)»، «قدرت سیاسی گروه‌های اصلی (به‌ویژه آن‌هایی که بر اثر اصلاحات زیان خواهند دید)» و «طراحی نهادهای موجود دولتی» که هر سه در ایران وجود دارد، مواجه است.

مدیران خاطرات‌محور در ساختار دولتی ایران

 فاضلی در توضیح طراحی نهادهای دولتی گفت: می‌توان مدیران دولتی ایران را به دوگروه مدیران خاطرات و مدیران مخاطرات تقسیم کرد. گروه نخست معمولا در تجربیات گذشته خود گرفتار هستند و اما گروه دوم ریسک‌پذیر بوده و بیشتر ماهیت استارت‌آپی دارند. حال آنکه طراحی دستگاه‌های دولتی ایران به‌گونه‌ای است که بیشتر پذیرای مدیران خاطرات بوده است.

وی با بیان اینکه اصلاح‌گران در چنین وضعیت‌هایی با چند سؤال مهم روبه‌رو می‌شوند، به طرح این پرسش‌هایی پرداخت و گفت: پرسش نخست آن است که زیان افرادی که از اصلاحات زیان می‌برند (به شرط مشروع بودن مطالبه‌شان) چگونه جبران می‌شود؟ دیگر آنکه، نفع‌برندگان مشروع را چگونه علیه نفع‌برندگان نامشروع بسیج کنند؟ زمان‌بندی و طراحی تاکتیکی اصلاحات را چگونه انجام دهند که به موفقیت برسند؟ چگونه میان گروه‌های مختلف ذینفع و بالاخص در بالاترین سطوح سیاسی وفاق و اجماع ایجاد کنند؟ و در نهایت اینکه اصلاحات را از چه بخش‌های کلیدی (و نه همه بخش‌ها) آغاز کنند که کمترین مقاومت و بیشترین اثرگذاری را داشته باشد؟»

این جامعه شناس بیان داشت:  نخستین دغدغه سیاستمدار، حفظ امنیت است و اگر شما نتوانید در حفظ امنیت جامعه و کرسی سیاسی، به او کمک کنید، سیاستمدار در پیشبرد اصلاحات به شما کمکی نخواهد کرد. ضمن آنکه اصلاحات همه‌جانبه، هزینه شکست را بالا ‌می‌برد. بنابراین توصیه ‌می‌شود که این اصلاحات را با گام‌های کوچک آغاز کنید.

وی افزود:  اصلاحات نیازمند حمایت سیاسی است، لذا شناسایی زیان‌کنندگان بسیار مهم است و البته اصلاحات با مشکل کنش جمعی – یعنی هماهنگ کردن کنش اصلاح‌جویان - هم روبه‌روست. ضمن آنکه باید توجه داشت، منافع اقتصادی تنها دلیل مقاومت در برابر اصلاحات نیست. حفاظت از قدرت و کاستن از اثرات خارجی (ریسک‌ها) هم بسیار مؤثرند. اصلاحات اقتصادی یا حتی توسعه فناوری‌های جدید، بر توزیع قدرت سیاسی اثر می‌گذارد؛ برای مثال، تلگرام. افزون بر این موارد، همه برنامه‌های اصلاحات به درجاتی غیرقابل پیش‌بینی بوده و بنابراین حاوی ریسک‌های بیرونی هستند.

مخالفان اصلاحات اقتصاد، اطلاعات را مخدوش ‌می‌کنند

استاد جامعه‌شناسی در ادامه به نوع عملکرد مخالفان در برابر اصلاحات پرداخت و توضیح داد: مقاومت‌کنندگان در برابر اصلاحات دو دسته اقدام انجام می‌دهند؛ یکی از این اقدامات ارائه اطلاعات به سیاست‌گذاران و ارائه اطلاعات به مردم و بسیج کردن آنهاست. گروه‌های مقاومت‌کننده معمولاً عدم‌تقارن اطلاعاتی هم دارند و می‌توانند جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. مخالفان معمولاً اطلاعات را مخدوش می‌کنند.

وی از ضرورت ارائه اطلاعات به سیاستگذاران سخن گفت و افزود: دولت یا برخی گروه‌های ذینفع ممکن است اطلاعات برتری درباره اصلاحات و نتایج آن داشته باشند، اما ممکن است قادر نباشند آن ‌را با توده مردم (طرفداران اصلاحات) به اشتراک بگذارند. این اطلاعات برای کاهش عدم قطعیت‌ها مناسب است.

 فاضلی افزود: اصلاحات زمانی امکان‌پذیر می‌شود که برندگان بتوانند بازندگان را متقاعد کنند که متعهد به جبران حداقل بخشی از باخت‌های آن‌ها هستند. لذا بدون داشتن برنامه‌های بازتوزیعی، عدم قطعیت‌های فردی سبب گرایش به حفظ وضع موجود می‌شود. به دلیل مناقشه بر سر تقسیم هزینه‌های اصلاحات، ممکن است اصلاحات تا مدت‌های طولانی به تعویق بیفتد، در حالی که همه نیاز به آن‌را احساس می‌کنند. وقتی اصلاحات هزینه‌های نامتقارن دارد، تعهد به جبران کردن، برای قابل قبول کردن اصلاحات برای بازندگان بسیار مهم است. ممکن است بازندگان اعتماد نداشته و خواستار جبران قبل از اصلاحات باشند.

وی سپس پیشنهادات مشخصی برای توفیق بخش خصوصی در مسیر ایجاد اصلاحات ارائه کرد و گفت: اطلاعات مردم و اطلاعات مخالفان اصلاحات دارای عدم تقارن است، بنابراین بخش خصوصی باید نسبت به تولید دانش مشترک اقدام کند. تولید تعهد مشترک، طراحی سازوکارهای جبرانی، اتخاذ رویکرد هم‌بسته، یعنی گروه‌ها یکدیگر را در یک طرف میز ببینند و در نهایت یارگیری از میان اصلاح‌جویان و ارتقای آن‌ها جزو راهکارها به شمار ‌می‌آید.

فاضلی گفت: فوتبال ایران به این دلیل موفق‌تر از اقتصاد عمل کرده است که تیم ملی در برابر نظارت مستقیم هزاران تماشاچی بازی ‌می‌کند و چنانچه بازیکنی برای مثال در دو بازی عملکرد غیر قابل دفاعی داشته باشد، افکار عمومی برای تغییر این بازیکن فشار وارد ‌می‌کند. اما مساله این است که بروکرات‌های دستگاه‌های دولتی خود را تحت فشار افکار عمومی نمی‌بینند. بنابراین، اقتصاد و بخش خصوصی نیازمند ارتباط با مردم هستند و در واقع، اکنون عمومی کردن دانش اقتصادی یک ضرورت است.

انتهای پیام/