پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی گفت: تفکر پایان حمایت از بخش کشاورزی به معنی پایان امنیت غذایی است.

علی کیانی‌راد، معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی «پارس» اظهار داشت: تفکر پایان حمایت از بخش کشاورزی به معنی پایان امنیت غذایی و وابستگی بیشتر به خارج از کشور است که این خود در تضاد با اصل سوم قانون اساسی و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است. 

وی با اشاره به میزان و سطح حمایت از بخش کشاورزی در کشورهای عضو OECD گفت: کشورهای عضو OECD و برخی اقتصادهای نوظهور که شامل 50 کشور هستند، بیش از 88 درصد کل ارزش افزوده بخش کشاورزی در جهان را به خود اختصاص می‌دهند. 

وی افزود: این کشورها در فاصله سال‌های 2013 تا 2015 بیش از 585 میلیارد دلار صرف حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی و نزدیک به 78 میلیارد ریال صرف خدمات حمایتی عمومی کشاورزی کرده‌اند. 

وی اضافه کرد: در این فاصله میزان حمایت از مصرف‌کننده منفی بوده است حدود 74 میلیارد دلار منفی. 

معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به درصد حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی ونسبت حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی به ارزش تولید محصولات کشاورزی در این کشورها گفت: به‌طور میانگین برای سال 2015 حدود 18 درصد بوده است که البته در بین کشورها از سطح بالای حمایت از تولیدکننده در حدود 63 درصد برای نروژ تا منفی 10 درصد برای اوکراین متغیر است. 

کیانی‌راد افزود: حمایت 63 درصد به این مفهوم است که به ازای هر دلاری که تولیدکننده برای هر کیلوگرم محصولات خود دریافت می‌کند، 63 سنت آن از طریق حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم از قیمت دریافتی حاصل شده است. 

وی اضافه کرد: متوسط سهم میزان کل حمایت از بخش کشاورزی (TSE) از تولید ناخالص داخلی در این کشورها برای سال‌های 2015-2013 حدود یک درصد بوده که از بالاترین میزان سهم حمایت از تولید ناخالص داخلی یعنی چهار درصد برای اندونزی تا پایین‌ترین سهم یعنی منفی دو درصد برای اوکراین متغیر است. 

معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی با تاکید بر این نکته که با کاهش سهم بخش کشاورزی وتولید مواد خام از کل تولید ناخالص داخلی، در طول زمان میزان حمایت از بخش کشاورزی رو به افزایش بوده است گفت: دو مثال بارز این مساله چین و اندونزی هستند، به گونه‌ای که در چین به‌رغم اینکه سهم بخش کشاورزی از GDP طی سال‌های 1997-1995 نصف شده است، سهم کل حمایت از بخش کشاورزی از GDP از 4 /1 درصد به 1 /3 درصد افزایش داشته و در مورد اندونزی نیز به‌رغم اینکه طی دوره فوق سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی تغییر نکرده، سهم کل حمایت از 8 /0 به 4درصد افزایش داشته است. 

وی اضافه کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه کرد وجود تفاوت بین سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی و سهم کسب‌وکار کشاورزی یعنی زنجیره‌های پیشین و پسین وابسته به آن است. به گونه‌ای که اگر سهم کسب‌وکار کشاورزی از تولید ناخالص داخلی در این کشورها محاسبه شود چندین برابر سهم بخش کشاورزی از GDP خواهد شد و این نشان می‌دهد افزایش حمایت از کل بخش کشاورزی با راهبردی که پیش از این بیان شد می‌تواند به رشد و توسعه اقتصادی بخش کشاورزی منجر شود.

کیانی‌راد تاکید کرد: باید توجه کرد که محاسباتی از جنس فوق برای کشوری همانند ایران با گستره سرزمینی، تنوع محصولات و نوع سیاستگذاری بسیار پیچیده است اما تلاش‌هایی در این خصوص درحال انجام است تا تصویر واقعی‌تری از حمایت از بخش کشاورزی پیش‌روی سیاستگذاران قرار دهد.

معاون پژوهشی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به  شاخص‌های وضعیت اقتصادهای نوظهور گفت: کشورهایی که مساله امنیت غذایی برایشان از جمله راهبردهای اساسی بوده است نوع حمایت خود را تغییر داده و میزان حمایت از تولیدکننده و سرمایه‌گذاری را در بخش کشاورزی افزایش داده‌اند. 

کیانی‌راد افزود: اگر سهم سرمایه‌گذاری انجام‌شده در بخش کشاورزی کشور از کل تشکیل سرمایه ناخالص طی 30 سال گذشته را مورد مطالعه قرار دهیم این سهم هیچ‌گاه بالاتر از پنج درصد نبوده است و این خود می‌تواند شاهدی بر عدم حمایت مناسب از بخش کشاورزی باشد. 

وی اضافه کرد: طی دو سال گذشته تغییر نوع نگاه سیاستگذاران به حمایت از بخش کشاورزی دستاوردهای مناسبی را به ارمغان آورده که نتیجه آن رشد مناسب بخش کشاورزی به ویژه در سال‌های 1393 تا 1395 بوده است.