پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر حجت الله عبدالملکی(عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام) در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» پیرامون بسته اقتصادی دولت جهت خروج از رکود نوشت:

مسئله رکود همچنان باقی است و در سال اخیر، توجهی لازمی که میبایست به بخش تولید صورت می گرفت، انجام نشده و دولت نیز برای اینکه به تولید رونق دهد، بسته ای را آماده کرده است که نفس آن قابل تقدیر می باشد.

اما به نظر نمی رسد آن مواردی که در این بسته پیش بینی شده است، راه حل خروج از رکود فعلی باشد. در یک بخش اساسی این بسته به افزایش تقاضا اشاره شده است. گویی مشکل اصلی تولید در شرایط فعلی کمبود تقاضای موثر می باشد که این نشان از کم اطلاعی از وضعیت اقتصادی کشور دارد.

ما هم اکنون مشکلی کمبود تقاضا نداریم چرا که مردم در حال خرید کالاها هستند. مشکل اساسی اینجاست که تقاضاها به سمت خرید کالاهای خارجی می رود که مشابه داخلی آن وجود دارد و دولت نیز به جای حل این مشکل به سراغ ارائه تسهیلات آن هم با تغییر در ساز و کارهای بانک مرکزی رفته است که آن هم عواقب خاص خود را به همراه خواهد داشت.

به عنوان مثال برای ارائه بیشتر تسهیلات، می خواهند نرخ ذخیره قانونی را کاهش دهند که همین کار در بلند مدت به ضرر کشور خواهد شد چرا که این کار منجر به خلق پول بیشتر توسط بانکها و در نهایت افزایش نرخ تورم می شود.

از طرف دیگر با توجه به سیستم موجود بعید به نظر می رسد که این تسهیلات به دست خریدار نهایی برسد و باز هم نصیب کسانی می شود که به عنوان بدهکاران بانکی شناخته می شود.

نظر منتقدان بسته نیز این است که مشکل اصلی کمبود تقاضای موثر نیست بلکه جهت دهی  به تقاضای موثر است. برای مثال شاهد این هستیم که در صنعت خودرو پس از اتمام مذاکرات، خودروسازهای چینی به صورت معناداری قیمت های خود را کاهش داده اند که همین موضوع به تقاضای موجود جهت دهی می کند. هم زمان با این موضوع، واردات کالا نیز به شدت افزایش داشته و دردوره ای پس از توافق ژنو، واردات از اروپا با رشد 40 درصدی همراه بود که بخشی از این کالاها نیز کالاهای غیر ضروری است که مشابه داخلی آن نیز وجود دارد.

در نهایت معتقدم که موضوع تقاضای موثر که از سوی دولت مطرح می شود کمی گمراه کنند است و نتایجی چون افزایش بار تورم، تشدید بحران تامین مالی در کشور و عدم تاثیر قابل توجه بر رشد تولید را در بر خواهد داشت.

* عدم «مدیریت انظارات» مشکل اصلی دولت در دو سال اخیر

باید بپذریم که در شرایط فعلی بخشی از مشکل رکود، به پایین بودن قدرت خرید مردم مرتبط می شود اما این مشکل با ارائه بی رویه تسهیلات(آن هم با استفاده از ابزارهای غیر مجاز) حل نخواهد شد.

بهتر است دولت به جای ارائه تسهیلات، هزینه های تمام شده تولید کالا را کاهش دهد و مسئله بعدی که دولت از آن غافل شده است به «مدیریت انتظارات» بازمی گردد.

دولت در دوسال اخیر به صورت غیرواقعی تاکید کرد که همه مشکلات از تحریم ها ناشی می شود و در آن سوی رفع تحریم ها باغ سبزی وجود دارد که با مذاکرات می توانیم به آن برسیم و طبیعتا این انتظار در مردم وجود دارد که پس از دو سال مذاکره و اتمام آن قیمت ها به طور محسوسی کاهش یابد. دولت طوری عمل کرد که انتظار مرسدس بنز 20 میلیون تومانی در مردم به وجود آمد!

زمانی که دکتر طیب نیا از بسته دولت رونمایی کرد، دو گزاره متناقض را اعلام کردند که جالب توجه است؛ ازیک سو گفتند همانطور که مردم پیش بینی کردند، تحریم برداشته  شد و قیمت کالاها کاهش پیدا خواهد کرد و چند دقیقه بعد به مردم توصیه کردند که خریدهای خود را انجام دهند چرا که قیمت ها کاهش نخواهد یافت!

* راه حل هایی برای خروج از رکود

متاسفانه باید بگوییم که از 6 عرصه موجود برای کمک به تولید، دولت تنها به مسئله «بازار» توجه دارد و سایر عرصه ها را به حال خود رها کرده است که این ورود نیز به صورت ناقص و خطرناک می باشد.

دولت میتواند با توجه به موضوعاتی چون: نیروی کار، ایده و توجه به اقتصاد دانش بنیان، تامین مواد اولیه، تامین مالی و عنصر مهم فرهنگ تولید، به کسب و کار رونق قابل توجهی دهد.

فرهنگ تولید از جمله موضوعاتی است که بسیار از آن غافل شده ایم و به دلیل همین غفلت است که تولید کنندهای ما، اصل تولید در چنین شرایطی را غیرمنطقی می دانند.

مدیریت انتظار نیز بخشی دیگر از فرهنگ تولید است که در طول این دو سال به شکل نادرستی صورت گرفت و کار را به جایی رساند که تولید کننده با خود بگوید که پرداختن به تولید در شرایط تحریم، حماقت بوده است پس بهتر بود که تولید نکنم!

به بیان دیگر با بزرگ جلوه دادن قدرت دشمنان، انگیزه تولید را از میان بردیم و نهایت امر نیز تولید از رونق خود افتاد.

علاوه بر این ما در ترویج فرهنگ صحیح کار در اسلام غفلت داشته ایم؛ مردم ما مردمی مسلمان و مومن اند که برای برگزاری مجالس اهل بیت از جیب خود هزینه می کنند که این به معنای وجود یک عامل مهم پیش برنده است که به آن توجهی نداشته ایم.

ما نتوانستیم از این عنصر مهم در کف کارهای اقتصادی به خوبی بهره ببریم و طوری القا کردیم که کاری خوب است که حتما سود مادی در آن وجود دارد و بنابر این تولید کردن حماقت و تولید نکردن همان تیزهوشی و زرنگی است!

نگاهی که در عناصر مختلف جامعه نسبت به تولید وجود دارد بسیار فشل و ناکارآمد می باشد و تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود، عناصر دیگر نیز کارایی لازم را نخواهد داشت.